ویرگول
ورودثبت نام
Shimah_design
Shimah_design
خواندن ۴ دقیقه·۳ سال پیش

چرا طراحان بر اساس مدل ذهنی کاربر طراحی نمیکنند؟


اگر ویدئو های امیر تقی آبادی رو توی یوتوب دنبال کرده باشید (که پیشنهاد میکنم در هر سطحی هستید حتما دنبال کنین) این سوال رو آخر یکی از ویدیو هاش پرسید که به نظر شما چرا طراحان دوست ندارن بر اساس مدل ذهنی کاربر طراحی کنن؟

شاید براتون سوال پیش بیاد که اینطور نیست و تمام مراحل UX رو بر اساس مدل ذهنی کاربر طراحی میکنیم و شاید گارد هم بگیرید که این سوال درست نیست، اما تا آخر این مقاله رو بخونین امیدوارم که متقاعد بشین. اول از همه یه توضیح کوچیک درباره مدل ذهنی بگم و بعد بریم سراغ دلایل استفاده نکردن طراحان از مدل ذهنی.

Mental Model (مدل ذهنی)
Mental Model (مدل ذهنی)


یک مدل ذهنی توضیحی در مورد روند تفکر کسی در مورد چگونگی کارکرد چیزی در دنیای واقعی ست؛ این بازنمای دنیای پیرامون، روابط بین بخشهای مختلف آن و درک شهودی فرد از اعمال خود و پیامدهای آن است. ویکیپدیا


توی این تعریف دوتا نکته مشخص شد:

  • مدل ذهنی هر کس مربوط به خودشه یعنی افراد دارای مدل های ذهنی منحصر به فردین که به طور کلی توسط آموزش، تجربه، سن و فرهنگ شکل میگیره.
  • مدل ذهنی درک شهودی از اعمال فرد هست یعنی مدل ثابتی نیست و بر اساس باور هست نه واقعیت، کاربر ها درباره سیستم میدونن یا اینکه فکر میکنن که میدونن چه کاری رو انجام بدن پس اقدامات آینده خودشون رو بر اساس پیش بینی خودشون درباره سیستم قرار میدن.


و جیکوب نیلسون هم میگه:

کاربران بیشتر وقت خودشون رو در وب سایت های غیر از وب سایت شما می گذرانند، بنابراین بخش عمده ای از مدل های ذهنی کاربران در سایت شما تحت تأثیر اطلاعات جمع آوری شده از سایت های دیگر قرار خواهد گرفت.



با مدل ذهنی و ضعف هاش آشنا شدیم؛ حالا دلایلی که من بهشون رسیدم که چهار مورد هست رو میخونید:

  • اولین و مهمترین دلیل اینه که مدل ذهنی ثابت نیست و به مرور زمان تغییر میکنه شما در شروع پروژه پرسونا میسازید و با همون پرسونا ادامه میدید اما بعد از مدتی حتما باید بازنگری بشه و در صورت لزوم اصلاح بشه.
  • گاهی مدل ذهنی کاربر با اهداف شرکت همسو نیست. الان یه بمب تو مغزتون منفجر میشه که مگه میشه، طراحی کاربر محور و تست دسترسی پذیری و این همه کار که انجام میدیم پس برای چیه؟! نوآوری، دقیقا همینجا شکل میگیره! محصولی رو طراحی کنی که بر اساس مدل ذهنی کاربر نباشه و محصول طوری باشه که افراد رو تشویق کنه مدل ذهنیشون رو تغییر بدن اما طراحان بهتره این کار رو مواقعی انجام بدن که روش جدید کاملا برتر از روش قدیمیه و بدیهی هست که با اون روش شرکت موفق میشه.
  • یکی از معضلات بزرگ شکاف بین مدل ذهنی کاربر با طراح هست، طراحان بیش از حد میدونن اونها مدل های ذهنی شگفت انگیزی دارن و باعث میشه که باور کنن که درک هر ویژگی آسونه. از طرفی اینرسی در مدل های ذهنی کاربران بسیار زیاده، یعنی مواردی که مردم به خوبی دربارش می دونن که راحتتر و بهتره اما تمایل به چسبیدن به راه حل قبلی دارن. این به تنهایی مطمئناً بحثی برای محافظه کار بودن و عدم ایجاد سبک های جدید تعامله. مقاومت در مدل ذهنی کاربر ها زیاد اتفاق میافته، کاربر ها دوست دارن به راه حلی که از قبل پیش میبردن بچسبن. زمانی که گفتن برای پرداخت قبض لازم نیست به بانک مراجعه کنیم و با خودپرداز باید پرداخت بشه، یادتونه چقدر همه ناراحت بودن و حاضر بودن توی صف طولانی بایستن تا اینکه یه راه حل ساده رو دنبال کنن؟
صف طولانی در بانک ها برای پرداخت قبوض
صف طولانی در بانک ها برای پرداخت قبوض


راه حل این مشکل چیه؟

یکی از بهترین راهکارها برای اینکه مدل ذهنی ها هماهنگ بشه روش بلند فکر کردن در تست از کاربر هدف هست وقتی کاربر داره بلند بلند فکر میکنه باور و بینشش رو هم به زبون میاره البته روش های پیشرفته تری هم هست اما برای اکثر تیم های طراحی چند جلسه بلند فکر کردن کفایت میکنه.

اگر سیستم قابل تغییر نیست یا شما در حال معرفی تعاملی جدید هستید که می دونید ممکنه کاربر احتیاج به یادگیری داره ، هنگام شروع باز کردن رابط کاربر، دستورالعمل ها، آموزش ها و نسخه های نمایشی رو در اون بگنجونید؛ البته که میشه اینجا این نظریه که میگن اگر محصولی احتیاج به راهنما داره محکوم به شکست هست رو نادیده گرفت.

اگر روش کار یک محصول موجود رو تغییر میدید، می تونید به مرور زمان تغییرات را آهسته آهسته یا نسبت به تغییر آینده هشدار بدید و به آنها اجازه بدید در مورد زمان تعویض تصمیم بگیرن، مثل زمانی که برنامه ای آپدیت میشه و از کاربر پرسیده میشه که آیا میخواد آپدیت کنه یا نه.

آپدیت اختیاری
آپدیت اختیاری


راه حل بعدی اسکیمومورفیسم هست که یعنی طراحی اشیا همونطوری که در دنیای واقعی هستن مثل تنظیمات صدا در کامپیوتر و لپتاپ که شبیه دستگاه تنظیم صدای واقعیه یا مثال معروف صدای دکمه های ماشین حساب دیجیتال.

(اسکیمومورفیسم) Skeuomorphism
(اسکیمومورفیسم) Skeuomorphism





  • آخرین دلیل برای اینکه چرا طراحان بر اساس مدل ذهنی کاربر طراحی نمیکنن شاید این باشه که پرسونای کافی برای محصول طراحی نکردن. وقتی محصولی در حالت MVP وارد بازار میشه افراد زیادی ازش استفاده خواهند کرد که شاید جز مخاطب هدف در نظر گرفته نشدن که این یه امر طبیعیه و با تست کردن و گسترش دادن رفع میشه.



ممنون که این مقاله رو مطالعه کردین، نظرتون رو برام کامنت کنین و من رو در شبکه های اجتماعی دیگه از طریق این لینک دنبال کنین.

shimah designmental modelمدل ذهنی
UX/UI دیزاینر و علاقه مند به مطالعه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید