بازاریابی ارجاعی یا ریفرال مارکتینگ (refferal marketing)
بر روی ریلِ توصیه های افراد، متخصصین، شرکت ها و برند ها حرکت می کند که از طریق کانال های ارتباطی خود اعم از توصیه ی کالا یا خدمتی به دوست یا اعضای خانواده(بازاریابی دهان به دهان)، بستر های ارتباطی، شبکه های اجتماعی، وب سایت و...به ترویج اهداف بازاریابی کمک می کند.
اهداف بازاریابی مد نظر می توانند، آگاهی از برند، افزایش تعداد کابران، فروش و... باشد.
از نمونه های موفق آن می توان به کمپین اسنپ(در ازای هر یک نفر که از طرف کاربران به اپلیکیشن ارجاع می شد مبلغی به عنوان تخفیف در نظر گرفته شد ) که منجر به افزایش تعداد کاربران این اپلیکیشن شد اشاره کرد.
بازاریابی چکه ای یا قطره ای (drip marketing)
از انواع شیوه های بازاریابی که به آگاهی بخشی مخاطبان به صورت گام به گام می پردازد.
بازاریابی چکه ای کاربر محور است در نتیجه تلاش برای ایجاد تعامل هر چه بهتر با مخاطب منجر به افزایش نرخ تبدیل می گردد.
این نوع از بازاریابی می تواند به عنوان تاکتیک در خدمت استراتژی بازاریابی درون گرا باشد و یا به عنوان تاکتیک مکمل بازاریابی آگاهی محور به کار گرفته شود.
استفاده از آن در کسب و کارهای متمرکز بر ارائه ی خدمات مانند حوزه ی آموزش توصیه می شود.
بازاریابی ویروسی یا وایرال مارکتینگ (viral marketing)
اغلب بر بستر آنلاین صورت می گیرد. هدف اصلی این استراتژی ایجاد آگاهی از برند است. همانند ویروسی که از یک نفر به نفر دیگر منتقل می شود، نام، تعریف یا توصیفی از برند توسط افراد در اذهان جاری می شود.
نیچ مارکتینگ یا گوشه بازار (niche marketing)
یعنی انتخاب قسمتی بازار براساس جامعه ی هدف، نوع محصول یا خدمت و...
مثل سید جلال دفاعِ سرزن این روزهای پرسپولیس که قاعدتا نباید نقشی در گلزنی داشته باشه اما تو ضربات ایستگاهی براش جایگاه تعریف شده؛ در نیچ مارکتینگ شما باید بری ی گوشه وایسی منتظر فرصت باشی و هرچی توپ رو سرت اومد گُل کنی؛
از مهم ترین مزیت های نیچ مارکتینگ میشه به کاهش هزینه های بازاریابی و تبلیغات اشاره کرد که چالش های ورود به بازار رو به حداقل میرسونه.
از نمونه های نیچ مارکتینگ که اخیرا باهاش مواجه شدم، فروشگاه های زنجیره ای محسن که صرفا اقلام ضروری مثل برنج، روغن، حبوبات و... عرضه میکنه.
بازاریابی درون گرا (Inbound marketing)
جریانی از سلسله تاکتیک هایی است که باعث میشه مخاطب با خواست خودش درجریان برنامه های بازاریابی و تبلیغات بیزینس قرار بگیره.
مثل بازی مالکانه در زمین خودی؛ درصد بیشتر مالکیت توپ به طبع فرصت های بیشتری برای گل زنی در اختیار تیم قرار میده و شانس برد رو بیشتر میکنه.
شاید در کوتاه مدت درمقابل شیوه ی متضاداش(Outbound marketing) بازده کمتری داشته باشه اما اگر برنامه های توسعه ای بلند مدت رو مد نظر دارین، میتونین به کانال های بازاریابی درون گرا تا حد زیادی تکیه کنین.
بازاریابی برون گرا (outbound marketing)
شیوه ای از بازاریابی هست که در اون برندها برای رسوندن پیام خود به مخاطب به سراغ اونا میرن و در فضایی خارج از مالکیت خود سیگنال های برندشون رو منتشر می کنن؛ مثل بازی سازی در زمین تیم مقابل، همونطور که این شیوه ی بازی سازی به هافبک ها و مهاجمین فیزیکی و پر قدرت نیاز داره، برنامه ی بازاریابی متکی بر این استراتژی نیاز به منابع(مالی، انسانی و فنی) قابل توجه داره.
نتایج حاصل از اجرای بازاریابی برون گرا تا حدی می تونه سقف موفقیت های بعدی محصول یا خدمت را قابل پیش بینی کنه.
بازاریابی رویداد محور (Event marketing)
ایونت مارکتینگ و آنچه خوبان همه دارند تو یکجا داری در بین تمام ابزار ها و تاکتیک های بازاریابی شاید کمتر بشه تاکتیکی رو پیدا کرد که زیر چتر اون بشه همزمان
آگاهی از برند ایجاد کرد
در تعامل مستقیم با مخاطب بود
دیتابیس ساخت و همزمان لید ایجاد کرد
با فرمت های مختلف محتوایی اهداف بازاریابی را نشانه گرفت
و...
در مجموع ایونت مارکتینگ به تنهایی می تواند در جایگاه یک برنامه ی جامع اجرایی بازاریابی نقش ایفا کند به گونه ای که بستری برای اجراي تکنیک و تاکتیک های دیگر چون ویدئو مارکتینگ ، گیمیفیکیشن و...باشد .
بازاریابی لحظه ای (micro-moment marketing)
این شیوه ی بازاریابی بر رفع نیاز در لحظه تمرکز دارد پس به طور بدیهی میزان موفقیت این تاکتیک به میزان موقعیت سنجی و توانایی پیش بینی سازمان بستگی داره، دقیقا مثل توپی که به بازیکن در موقعیت مناسب پاس داده می شود و با ی شوت سر ضرب گُلش میکنه.
خب اینجا یِ مساله ای هست؛ اونم اینکه از کجا بدونیم که کِی، کجا باشیم تا بتونیم با موقعیت های مناسب، مواجهه های درخور داشته باشیم؟
رصد بازار و تحلیل رفتار مشتریان فعلی خودمون به نحوی که بتونه آگاهی کافی و قدرت پیش بینی نسبت به رفتار سایر مشتریان بالقوه رو به ما بده؛ میتونه به نقشه ی بازاریابی لحظه ای برند سر و شکل بده و ما بقی ماجرا ....