زمین ۷،۸۷۴،۹۶۵،۸۲۵ نفر جمعیت داره، این عدد تو سال ۱۹۷۰ کمتر از نصف و ۱۰۰ سال پیش حدود ۱.۸ میلیارد نفر بوده. اگه این واقعیت رو که هر انسان در نهایت تنهاست، بپذیریم این یعنی تنهایی در طول ۱۰۰ سال اخیر تقریبا ۴ برابر شده، این یعنی درد تنهایی ۴ برابر بیشتر توسط ساکنین کره زمین در حال درک شدنه و این یعنی به یک نسبتی که بسته به ظرفیت انسان معاصر قابل تخمین زدن نیست، صحبت پیرامون این درد بیشتر شده.
از طرفی انسان هوشمند به سبب دسترسی به امکانات بیشتر توان بیشتری هم در مواجهه با اون یعنی جلب توجه و به تبع اون فرار از تنهایی داره. پول، جایگاه اجتماعی، زیبایی، هوش اجتماعی و توان معاشرت، شبکه انسانی و ... راههایی هستن که هر روز در حال استفاده از اونها برای افزایش قلمرو خودمونیم. به عبارت دیگه هر کدوم از این ۷،۸۷۴،۹۶۵،۸۲۵ نفر دنبال جلب توجه بیشترین عدد ممکن از اون منهای خودشه.
شاید بگید اینطوریام نیست، همه به دنبال فرار از تنهاییشون نیستن، خب در این صورت منم میگم خیر من مخالفم و بحث همین جا تموم میشه.
حتما جمله معروف «۸ میلیارد آدم تو کره زمین وجود داره اون وقت من نمیدونم چرا باید عاشق تو شم» رو شنیدید؟ جواب واقعا مشخصه، چون شما آدم های کمتری تو زندگی دیدید چون وقت انرژی و تواناییتون محدوده. چون اگه دقیقا همین وقت و انرژی رو حداقل با ۱۰۰ نفر دیگه به اشتراک میذاشتید احتمالا در بدترین حالت با ۳ نفر اونها ارتباط عاطفی میگرفتید و اگر ذهنتون این عامل رو که عمرش محدود و وقتش کم و توانش در مقابل بلایای طبیعی مرگ و پیری کمه رو فراموش نکنه این عدد حداقل ۳ برابر خواهد شد.
باری همه اینها رو گفتیم که بگیم یک: آدمی به ذات تنهاست، دو: جنگ امروز جنگ فرار از تنهاییه. و سه: چقدر ماها بدشانسیم که تو این روزگار و نه حداقل تو ۵۰ سال پیش به دنیا اومدیم. اینها رو گفتیم که بگیم کار سختی داریم اگه مثل بقیه دنبال فالور و بالا بردن تعداد آدمایی که ما رو میشناسن نیستیم چون احتمالا دیگه فقط میمونه پول و اعتبار و از این قبیل که خب پدر آدمی رو در میاره. و گفتیم که بگیم انصاف داشته باشید. اگه کسی توی همچین وضعیتی بین این همه آدم شما رو انتخاب کرده آدم باشید و بفهمید که تعداد افرادی که میتونن جایگزین شما باشن حداقل ۱۰۰ ایکس افرادیه که در حال حاضر تو زندگی شما وجود دارن.
و گفتیم که بگیم عزیزم شما با ۱۰۰ هزار مردم تنهایی، بی ۱۰۰ هزار مردم هم تنهایی. بله.