کارگروهی خصوصا در بین ما ایرانیها یک چالش بزرگ بوده و خواهدبود، از آنجایی که تمام افراد پیرامون خود را دشمنانی فرض میکنیم که همه قصد سو استفاده از منابع فکری و ایدههای فراوان ما را دارند، فراموش میکنیم که در قرن بیستویکم شاید فوت کوزهگری همان سرچ در گوگل باشد و نحوه عملکردن است که مهم میشود.بنابراین کمتر در کارهای تیمی مشارکت میکنیم و به قول قدیمیها من این طرف جوی و تو هم آن طرف جوی کاری به کار هم نداشته باشیم، نکته ای که اینجا فراموش میشود یادگیری ما و ارتباط ما آدمها با یکدیگر است و تاثیرگذاری که با کنارهم قرارگرفتن چند برابر میشود.
دقیقا لحظهای که دانشی از سوی ما به دیگران منتقل میشود، خود سرآغاز ماجراجویی تازه خواهد بود برای بررسی آن موضوع از جنبهها و دیدگاههای دیگر که میتواند دریچهای تازه را برای یادگیری باز کند، در کارگروهی تحت هر شرایطی باعث رشد فردی و دستجمعی میشود با شرط آن که افراد با هم همراه و هم صدا شوند و حضور و فعالیتهای دیگری را مانعی برای پیشرفت خود نبینند.