خیلی از چیزها نانوشته اند درسته وقتی درموردشون صحبت کنی یا سوال بپرسی اون وقت این تو هستی که عجیبی (وا منظورت چیه این طوری عه دیگه مگه میشه این طوری نباشه)
یا تو میشی ادم سوخته و ناسپاسی که احترام سرش نمیشه
اما خوب درموردشون حرف نزنیم دلیل نمیشه وجود نداشته باشند و اون چیز الان برای من خانواده است
واقعا خانواده مهمه؟
خیلی وقت ها تصور میکنم اگه نبودند اوضاع چطور میشد قطعا یه جور دیگه زندگی میکردم
احتمالا دلیل عمده ناراحتی های ما خانواده است خیلی از علایق و ترس های ادم مال خانواده است
از دنیای بیرون نمی ترسی بیشتر از توی خونه میترسی
اینو موقعی فهمیدم که وقتی یه اتفاق بد میوفته همش میترسی خانواده بفهمن چون اگه بفهمن قطعا جوابش بغل و بوس نیست جوابش فقط دعوا است دعوا
واقعا خانواده ادم، ادم مو دوست دارن؟ حتما داری میگی تو واقعا ناسپاسی اره شاید باشم چون در حالی همه هزینه های منو بابام پرداخت میکنه دارم توی اینترنت مطلبی مینویسم درباره اینکه واقعا اون به من اهمیت میده
بابام اذیتم نمیکنه پس نمی خوام صادقانه نصیحت بشنوم درباره تکریم خانواده
ولی بعضی وقت ها واقعا به این فکر میکنم که اون جور که میگن منو دوست داره این فقط درباره بابای من نیست دربارره خیلی از ادم های میانسال که بچه های بزرگی دارند
راستش حس میکنم بیشتر توی چشم بابام ارزوهای بربادرفته اش رو میبینم ارزوهایی که شاید اگه ما نبودیم اگه فقط اوضاع جور دیگه رقم میخورد شاید بهشون رسیده بود
توی چشمای مامانم هم میبینم دختر بچه ای که فقط به خاطر بچه هایی که داشته خیلی چیزها رو تحمل کرده
از اون عشق بی حد و مرز خبری نیست
احتمالا تو فقط یه پروژه ای باید بی نقص و خوب باشی وگرنه ارزش چیزهایی که اونا از دست داده اند و نداری
ته ته دل ادم خیلی عجیبه
واقعا اگه خانواده ای وجود نداشت ادم هایی تو رو نشناسن قطعا یه جور دیگه زندگی میکردم اینکه یه سری افراد همش تو رو نظاره کنند اصلا زندگی رو جالب نمیکنه
