شينا انصاری
شينا انصاری
خواندن ۴ دقیقه·۵ سال پیش

بهار خاموش


«بهار خاموش» يكي از اثرگذارترين كتاب‌هاي قرن بيستم كه سرآغاز حركت‌هاي محيط زيستي جهان بود، توسط راشل كارسون زيست‌شناس امريكايي نوشته شد و در سال 1962 براي اولين‌بار انتشار يافت. فصل نخست اين كتاب با عنوان «داستاني براي فردا» شهري را در قلب امريكا توصيف مي‌كند كه به يكباره همه‌چيز در آن دگرگون مي‌شود: ظهور يك بيماري عجيب، مرگ‌هاي ناگهاني در انسان‌ها از كهنسالان تا كودكان، مرگ و مير فزاينده ميان جانوران، ناپديد شدن پرندگان و نهايتا فرا رسيدن بهاري خاموش كه ديگر در آن صداي قمري، سينه‌سرخ، بلبل و پرندگان خوش‌الحان ديگر به گوش نمي‌رسد و تنها سكوت هست و سايه سياه مرگ كه وحشت مي‌پراكند. كارسون در اين كتاب با روايتي شفاف از آينده‌اي محتمل، روزگاري را به تصوير مي‌كشد كه در آن پرنده‌اي نمي‌خواند، شكوفه‌اي به بار نمي‌نشيند، مرغزارها و جنگل‌هاي دلكش گذشته را گياهاني خشكيده و تفتيده پوشانده، رودها و درياچه‌ها از حيات و سرزندگي تهي شده‌اند و آدمي حيران و سرگردان نابودي خود را مي‌نگرد. وي در اين كتاب مي‌گويد شيطاني در كار نيست و هيچ عمل خصمانه‌اي اتفاق نيفتاده است، چراكه اين خموشي بهاري را بشر با دستان خويش به ارمغان آورده و رفتار قلدرمابانه و مالكانه انسان با طبيعت موجب چنين سكوتي هولناك شده است. كارسون در اين كتاب بر مصرف بي‌رويه مواد شيميايي تاكيد دارد. او در كتاب بهار خاموش هشدار مي‌دهد كه سيل مواد شيميايي كه تحت عناوين سموم آفت‌زدا، مواد آرايشي بهداشتي، آشاميدني، دارويي و صنعتي به محيط زيست و به زندگي ما راه مي‌يابد ما را با خطرات بالقوه‌اي روبه‌رو مي‌سازد. در حقيقت انسان مدرن، مغرور از پيشرفت‌هاي علمي خود و دستكاري در طبيعت، با بهره‌كشي حريصانه از منابع، محيط زيستش را به كارخانه عظيمي براي ساخت انواع مواد زيانبار درآورده است كه ارگانيسم طبيعي‌اش فرصت هضم و سازگاري  با اين همه مواد و تركيبات جديد شيميايي را ندارد! كارسون در انتهاي داستاني براي فردا مي‌نويسد «هرچند شهري كه شرح آن گذشت هنوز در هيچ جاي عالم وجود ندارد ولي شبح سياهي بر ما سايه انداخته است و اين تراژدي خيالي مي‌تواند با استمرار فعاليت‌هاي مخرب انسان در زمين به آساني اتفاق بيفتد»! وي مي‌كوشد در فصل‌هاي ديگر كتاب، عبارت «كنترل طبيعت» را كه آغشته به بوي تفاخر و خودكامگي بشر امروز هست تشريح كند و بگويد ما بخشي از زنجيره حيات هستيم و نه مالك آن، از اين رو نيازمند تغيير رفتاري اساسي هستيم تا ما را از انسان فاتح به شهروندي قائل به اخلاق محيط زيست و رابطه ما را با كره زمين از ارباب و رعيت به عضوي از مجموعه زيستمندان آن تغيير دهد.  حال در آغاز سومين دهه قرن بيست و يكم، شيوع ويروسي ناشناخته كشورهاي مختلف جهان را زمينگير كرده و خاموشي بي‌سابقه بهاري شهرهاي بزرگ را فرا گرفته است. هرچند هنوز كابوسي كه كارسون در كتاب خود با تمامي ابعاد آن پيش‌بيني كرده بود تحقق نيافته است؛ ولي بحران جهاني كرونا نشان داد كه به رغم دستاوردهاي شگرف بشري، انسان امروز تا چه حد در مقابل عظمت طبيعت و پيچيدگي‌هاي آن آسيب‌پذير و شكننده هست. بدون شك اگر بشر بتواند به جاي تفرعن مالكانه‌اش در برابر زمين و موجودات آن قدرشناسانه‌تر و همسوتر با طبيعت زندگي كند بخت وي براي بقا در اين سياره بيشتر خواهد شد. شايد لازم باشد پس از گذشت قريب به شش دهه از انتشار كتاب بهار خاموش، يك‌بار ديگر زنهارهاي راشل كارسون در اين كتاب را با گوش جان بازشنيد؛ دعوت به تواضع و فروتني در مقابل طبيعت و تغيير رويه‌هاي مخرب محيط زيستي كه انسان قرن حاضر ناگزير بايد براي نرسيدن به بهار خاموش در پيش گيرد./ روزنامه اعتماد

محيط زيستبهار خاموشكروناآلاينده هاي شيمياييراشل كارسون
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید