شينا انصاری
شينا انصاری
خواندن ۳ دقیقه·۷ ماه پیش

تصمیم بزرگ

کمی قبل از سال نو این تصمیم را گرفت، به شوخی با خودش می گفت تصمیم کبری! می دانست که از تصمیمات بزرگ نباید صحبت کرد، حرفش را که پیش خانواده و دوست و آشنا پیش بکشد، تصمیمش لوث و کم ارزش می شود. همه او را به عنوان فعال همیشه در صحنه فضای مجازی می شناختند. حالا به یک باره دوری گزیدن از این فضا چیزی نبود که بشود آن را پنهان کرد و حداقل برای دوستان نزدیک دلیلی نیاورد. او خسته شده بود، خسته از وقت گذاشتن هایی که به جای آورده ارضا کننده برای زندگی اش بیشتر از او انرژی می گرفت و او را از کارهایی که واقعا دوست شان داشت، جدا می کرد. بارها تلاش کرد که با مدیریت زمان جلو برود. نتوانست و نشد. شاید دیگران می توانند زمان حضور در فضای مجازی خود را مدیریت کنند، ولی او نمی توانست. حضور نصفه و نیمه را بلد نبود. اگر هدف تهیه محتوا و جذب فالوور بود، او باید حداکثر تلاش خود را می کرد. می دید که در کلینیک نشسته و به فکر سوژه هایی است که باید برای صفحه اینستا و کانال تلگرام از میان بیماران برگزیند و درباره شان بنویسد. اوایل کاری بود جذاب، بیماران هم ذوق می کردند که پزشک در آخر کار از آنها می خواهد با هم عکس بگیرند. در همایش ها و سمینارها و دورهمی های همکاران بیشتر از حظ حضور، در فکر ثبت عکس هایی با پس زمینه مناسب و با بیشترین اثرگذاری بود. گاهی وقتی با مراجعی حرف می زد به جای تمرکز بر گفت وگو، ذهنش درگیر جملات پست آخری که گذاشته بود یا کامنت گزنده یک مخاطب ناشناس که دانش او را زیر سوال برده بود، می شد. در دوران شیوع کرونا، گذاشتن دو- سه مطلب درباره تصمیمات نظام پزشکی آن زمان، او را با مشکلاتی در محل کار روبه رو کرد.

با این حال، آن روزها سرش گرم بود و از بالارفتن فالوورها، تعداد بازدیدها و دیده شدن مطالبش سرخوش. فضای مجازی خوبی های فراوانی داشت، می توانست نظراتش را بی کم و کاست بگوید و افراد زیادی از آنها مطلع شوند. مشکل اینجا بود که رفع و رجوع کردن تفسیرهای نادرست و اظهارنظرهای غرض ورزانه که گاهی فکر می کرد (و بعضی اوقات یقین داشت) از جانب رقبای مجازی اش هست انرژی زیادی می گرفت. گاهی فضا چنان مسموم می شد که تا خفه ات نمی کرد دست بردار نبود. برای خودش هم باورکردنی نبود که بعضی وقت ها به صفحه همکاران و رقیبانش سر می زند تعداد فالوورها، لایک ها و بازدید ویدیوهای شان را رصد می کند. شنیده بود برخی از این رفقا صفحه های فیک دارند و نظرهای ناروا و سمی پست ها کار ایشان است. این حد از حقارت برایش قابل قبول نبود، ولی می دانست که حقیقت دارد. مثل زندگی در فضای غیرمجاز، اینجا هم زیرآب زدن و تخریب کردن و گاهی حتی ترور شخصیت و سر به نیست کردن اعتبار آدم ها به شکلی دیگر وجود دارد.

حالا تصمیم گرفته بود به کلی از این فضا دور شود. صفحه هایی که این همه برای جمع کردن فالوورهای شان زحمت کشید، محتوا تولید کرد و وقت گذاشت را یکسره ببندد و خلاص. البته به یک باره این تصمیم بزرگ را نگرفت. مدتی است که به این موضوع فکر می کند. با این وجود هنوز مطمئن نیست تصمیم کبرایش چقدر دوام می آورد!/ روزنامه اعتماد

فضای مجازیاعتیاد به شبکه های اجتماعیشبکه های اجتماعی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید