بهتازگی رییس سازمان حفاظت محیط زیست در مصاحبهای اعلام کرده است که سازمان متبوعش «اعتقادی به استفاده از زبالهسوزها ندارد». متاسفانه این روزها روی آوردن به گزارههای همه یا هیچ، بدون اتکا به بنیانهای کارشناسی آفت همه حوزهها از جمله محیط زیست شده است. مدیریت پسماند، مولفههای مختلفی را بسته به ویژگیهای پسماند و شرایط اقلیمی و زیرساختهای هر منطقه میطلبد.
کافیست نگاهی به مدیریت پسماند در کشورهای پیشروی محیط زیست بیندازیم. پسماندسوزی با تکنولوژیهای روز یکی از محورهای مدیریت پسماند در این کشورهاست
مشکل اینجاست که در کشور ما در هر برههای تب یک روش مدیریتی برای پسماند بالا میرود، بدون آنکه به اقتضائات و ملزومات استفاده از آن روش توجه شود. طی دهه گذشته نیز استفاده از «زبالهسوزی» بهعنوان روشی موثر و نجاتبخش برای حل مشکل پسماندها بهخصوص پسماندهای استانهای شمالی -که با محدودیتهای جدی از جمله بالا بودن سطح آبهای زیرزمینی و مکانهای مناسب دفن مواجه بودند و هستند- مطرح شد و راهاندازی چندین دستگاه پسماندسوز نیز در دستور کار قرار گرفت.
علاوه بر فناوری مورد استفاده در سیستمهای پسماندسوز بهعنوان یکی از موضوعات بسیار مهم و قابل توجه، سایر مولفههای مدیریت پسماند بهویژه میزان تفکیک پسماندها در مبدأ و «نوع خوراک ورودی» در عملکرد دستگاه پسماندسوز و انتشار آلایندههای خروجی آن نقشی اساسی ایفا میکند. اجرای ناقص تفکیک پسماندهای خشک و تر و اختلاط پسماندهای ویژه دارویی، صنعتی و قابل اشتعال با پسماندهای عادی باعث کاهش احتراق کامل در کوره و تشدید انتشار گازهای آلاینده میشود. از این رو، اینکه تصور شود صرفاً با ابتیاع دستگاه زبالهسوز، بدون اهمیت به نوع تکنولوژی بهکاررفته، میتوان همه نوع پسماندی را بدون عوارض جانبی در آن سوزاند و از شر پسماندها خلاصی یافت، نگاهی نادرست است. در حقیقت باید به موازات سرمایهگذاری برای راهاندازی دستگاههای پسماندسوز، برای تفکیک، بازبافت و پردازش پسماندها نیز در این سالها هزینه میشد. ظاهرا بیتوجهی به همه جوانب سیستمهای پسماندسوز، کار را به جایی رساند که حال به جای رفع مشکلات و موانع استفاده از این دستگاهها، با حذف صورت مساله «زبالهسوزی» مواجه هستیم.
باید توجه داشت که سهم قابل توجهی از پسماند شهری در کشور ما ماده آلی است و میزان مواد قابل اشتعال مانند پلاستیک و کاغذ بسیار کمتر از کشورهای توسعهیافته است. از طرف دیگر رطوبت پسماند در کشور ما بالاست که این موضوع قابلیت سوختن پسماند در کوره پسماندسوز را با مشکل مواجه میکند. بنابراین نوع ترکیب پسماندهای شهری بهعنوان خوراک پسماندسوزها و درصد پایین تفکیک در مبدأ در کشور، نکتهای اساسی برای بهبود کارایی و کاهش آلودگیهای سیستمهای پسماندسوزی است. ترکیبات «دیاکسین» و «فوران» از سمیترین آلایندههای محیط زیستی به شمار میروند و یکی از منابع اصلی ورودی این آلایندههای پایدار به محیط، زبالهسوزها هستند. در فناوریهای روز پسماندسوزی مورد استفاده در دنیا، مهار این آلایندههای سمی بهطور جدی مورد توجه قرار گرفته است. در عین حال سوزاندن پسماند فرآیند پیچیدهای است که نیازمند نیروی متخصص و آموزشدیده و پایش و کنترل مستمر آلایندههای خروجی است. اتفاقاً تکنولوژی پسماندسوزی بهعنوان یکی از روشهای استحصال حرارتی پسماند در طول بیست سال گذشته بهسرعت در جهان توسعه یافته است و طراحی پسماندسوزها در کشورها غالباً متناسب با ترکیب پسماندهای تولیدیشان هست.
«سوزاندن پسماند» در جایگاه حلقهای از زنجیرة بههمپیوستة مدیریت پسماند در کنار تفکیک در مبدأ، پردازش، بازیافت و کمپوست قادر است این چرخه را بهنحو اثرگذاری تکمیل كند. از این رو رفع معضل پسماند صرفاً با انتخاب یک روش خاص و حذف كردن سایر مولفهها امکان پذیر نیست و آنچه اهمیت دارد توجه کافی به هریک از بخشهای برشمرده شده است. نگاه سیستمی به مدیریت یکپارچه پسماند میتواند تا حدود زیادی از نارساییهای موجود بکاهد؛ رویکردی که در آن پسماندسوزی نه بهعنوان تنها راهکار حل مسأله پسماند بلکه در گامهای واپسین چرخه مدیریت پسماند با لحاظ ضوابط، رعایت حدود مجاز آلایندههای خروجی و بهرهمندی از تکنولوژیهای روز مد نظر قرار گیرد. / روزنامه پیام ما