بعد از انقلاب صنعتي راه ورود بسياري از مواد سنتتيك (مصنوعي) به زندگي ما باز شد. در نگاه اول، اغلب اين مواد كه در حجم بالايي هم توليد ميشدند رفاه و راحتي زندگي ما انسانها را در پي داشتند. حلّالها، رنگها، شويندهها و محصولات آرايشي و بهداشتي، پوشش ظروف آشپزخانه، مواد نگهدارنده غذا، آفتكشها و كودهاي شيميايي كشاورزي از جمله اين توليدات دلفريب بودند. توليداتي كه روزگاري با توجه به خواص و مزيتهاي بيشمارشان در زمره محصولات جادويي محسوب ميشدند. براي مثال زماني آزبست با توجه به خصوصيات منحصر به فرد به خصوص قدرت كششي بالا و مقاومت در مقابل حرارت و نسوز بودن عنوان پرطمطراق «ماده سحرآميز» را بر پيشاني داشت و به صورت گسترده در ساختمانها، لنتهاي ترمز و لولههاي انتقال آب مورد استفاده قرار گرفت. در آن زمان كسي فكر نميكرد كه اين ماده سحرآميز صنعتي ميتواند چه خطرات مهلكي بر سلامت انسانها داشته باشد. بعد از سالها استفاده با اثبات پيامدهاي خطرناك آزبست، نگاه دنيا به اين ماده تغيير كرد. وقتي مطالعات اپيدميولوژيك و شواهد عيني، ارتباط بين مواجهه با آزبست و بروز بيماريهاي بدخيم مثل كارسينوم ريه و مزوتليوما را روشن كرد زنگ خطر به صدا در آمد و كشورهاي توسعهيافته تصميم گرفتند تا بهرغم محاسن بسيار زياد اين ماده، عطايش را به لقايش ببخشند و از مصرف آن صرفنظر كنند. مثال ديگر روغنهاي نسوز يا آسكارل بودند كه بهطور وسيع در خازنها و ترانسفورمانورهاي قديمي استفاده ميشدند. اين روغن با اسامي تجاري مختلف در جهان (در ايران با نام آسكارل شناخته ميشود) به عنوان افزودني در روغنهاي ديگر كاربرد داشت و در تاسيسات صنعتي، صنايع برق، معادن، سامانههاي راهآهن و حتي ساختمانهاي تجاري و مسكوني مورد استفاده قرار ميگرفت. با وجود توليد حدود دو ميليون تن از اين ماده در جهان با توجه به خطرات و عوارض محرز سرطانزايي، ممنوعيت و محدوديت كاربرد آن طي دهههاي 70 و 80 ميلادي در بسياري از كشورهاي جهان اعمال شد. با اين حال اين ماده سمي هنوز در حال مصرف در ترانسها و خازنهاي زير بار و دستگاههاي هيدروليكي قديمي هست و پسماندهاي حاوي اين روغن سمي نيز در صورت نشتي و روشهاي غيراصولي تخليه و پاكسازي ترانسها قابليت آلودگي جدي محيط زيست را دارند.
نمونههاي پرشمار ديگري از درسآموختههاي بشر در استفاده بيمحابا از مواد مصنوع چون محصولات حاوي فلزات سنگين و تركيبات آلي پايدار، سوختها يا رنگهاي داراي سرب و بسياري از تركيبات ديگر را ميتوان نام برد كه به دليل اثرات تجمعي، جهشزايي يا سرطانزايي و سميت بالا موجب تهديد سلامت انسان و آلودگي شديد آب، خاك و هوا شدهاند و عوارض آنها متاسفانه طي سالها برقرار است.
با وجود توافقنامههاي بينالمللي و منسوخ شدن كاربرد بسياري از موارد شيميايي پرخطر، چرخ كارخانه عظيمي كه انسان معاصر براي ساخت انواع تركيبات شيميايي پديد آورده است همچنان پرشتاب ميچرخد. حجم بالاي آلايندههاي محيط زيستي كه به شكلهاي مختلف در پيرامون ما وجود دارد نشان از آن دارد كه آلايندههاي خطرناك محيط زندگي ما از آنچه فكر ميكنيم به ما بسيار نزديكترند، هرچند وقت يكبار نيز مادهاي به عنوان جهشزا يا سرطانزا و سمي از رده خارج ميشود، اما همزمان دهها ماده جديد جاي آن را ميگيرد و كاربرد همگاني مييابد تا زماني كه آثار زيانبار احتمالي آن مشخص شود و اين داستان همچنان ادامه دارد!/ روزنامه اعتماد