ویرگول
ورودثبت نام
شينا انصاری
شينا انصاری
خواندن ۳ دقیقه·۱ سال پیش

معماری سبز را در «تاریخ» جا گذاشته ایم.

پیرو شدت گرفتن موج گرمایی بی سابقه در امریکا و اروپا طی هفته های گذشته، سازگاری اقلیمی در ساخت بنا موضوع مقاله اخیر نشریه تایم بوده است. این ضرورت که بهتر است به جای دستگاه های خنک کننده ای که ردپای کربنی بسیار بالا دارند و موجب تشدید گرمایش زمین می شوند، معماری سبز و پایدار با نگاه به معماری سنتی خاورمیانه و به ویژه ایران مورد توجه قرار بگیرد.

اشاره به معماری شهرهای قدیمی ایران چون نایین، بار دیگر به یادمان آورد که پیشینیان ما برای تاب آوری در اقلیم خشک سرزمین چگونه زیسته اند، چگونه از طبیعت آموخته اند و با آن سازگار شده اند، چطور بی آنکه علم اکولوژی بخوانند، محدودیت های طبیعی را عالمانه درک نموده اند و خانه هایی ساخته اند که امروز به آنها سازه های سبز و پایدار اطلاق می شود. حضور عناصری چون بادگیر، شوادان، ساباط، بهارخواب، روشندان و... و استفاده از مصالح بوم آورد و فضاهای سبز سازگار با اقلیم، بیانگر توجه خاص نیاکان ما به انطباق و سازگاری هرچه بیشتر محدوده های سکونتگاهی با مختصات اقلیمی بوده است. معماری سنتی ایران همچنین نشان دهنده توجه خاص ایرانیان به استفاده از انرژی های تجدیدپذیر و بهره گیری از عناصر معماری برای سرمایش و گرمایش طبیعی در زمان های قدیم بوده است، که برای انجام این کار از روش های ساده ولی موثر استفاده می کردند، که در هر اقلیمی بر اساس شرایط آب و هوایی و فرهنگی و... این روش ها متفاوت بوده است. علاوه بر این، آموزه های تاریخی پدران مان در حفر قنات، ساخت گودال باغچه، استفاده از آب باران همچون احداث آب انبار و کاشت های دیم و مهم تر از همه طراحی باغ های ایرانی، دلالت بر وقوف آنها به ظرفیت های اقلیمی و اهمیت رابطه انسان و طبیعت داشت. واژه «پردیس» که امروزه کاربردی جهانی یافته است، نشان از الفت ایرانیان شهرنشین با درخت و باغ از گذشته های دور دارد. با همین نگاه هوشمندانه و تعامل محور با طبیعت بوده که اجداد ما توانستند شرایط زیستی خود را برغم تمامی محدودیت ها و موانع با اقلیم های متنوع فلات ایران تطبیق دهند. این همزیستی با طبیعت، شوربختانه در قرن اخیر باتقلید ناآگاهانه از الگوی ساخت و ساز غیربومی، بی توجهی به الزامات طبیعی، توسعه بی رویه و خارج از ظرفیت محیط زیست، کارکرد حیاتی شهرها را دچار زوال کرده که معضلات بی شمار محیط زیستی شهرهای بزرگ کشورمان ماحصل این دگردیسی اشتباه بوده است.حال پرسش قابل تامل این است که با وجود ارجاع جهانیان به تجربیات تاریخی معماری سرزمین مان برای گذر از بحران تغییراقلیم، برای ما پس از گذشت سال ها فراموشی و غفلت از شالوده های اساسی معماری پیشینیان در انطباق اقلیمی، امواج گرمایی هوار شده بر شهرها، محدودیت منابع و مسائل و مشکلات عدیده محیط زیستی، بازگشت به معماری پدران مان ممکن هست؟ گرچه در نگاه نخست، معماری سنتی در فضای شهرهای کنونی با مساحت کم در اختیار و تراکم جمعیتی بالا قابل اجرا به نظر نمی رسد.

اما همچنان می توان با استفاده از معماری پایدار، به خصوص استفاده از مصالح همساز با اقلیم و درنظر گرفتن ویژگی های ساختمان سبز در مدیریت منابع آب و انرژی به کاهش انتشار گازهای گلخانه ای و محیط زیست یاری رساند. امیدی که در شرایط کنونی با رویه حاکم در ساخت و ساز شهرها، عدم توجه به مولفه های پایداری ساختمان ها و در اولویت نبودن محیط زیست در سیاست گذاری ها بسیار دور و نامحتمل می نماید./ اعتماد

محیط زیستمعماریمعماری سبزمعماری سنتیگرمایش زمین
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید