شينا انصاری
شينا انصاری
خواندن ۴ دقیقه·۵ سال پیش

همچون دن كيشوت هاي محيط زيست

«دن کیشوت» نماد انسانی آرمانی است، قهرمان خودخوانده ای که می خواهد به اصلاح امور بپردازد. فردی عملگرا که چون از  «واقعيت ها» فاصله گرفته است با «مجازها» دست و پنجه نرم می کند. او هدفمند است و برای هدفی که می شناسد خود را به آب و آتش می زند. نبرد تن به تن وی با آسیاب های بادی، شاخص ترین نمونه از تلاشهای او برای رسیدن به مقصود است. تلخ تر آنکه، ندیم و ملازم وی سانچوپاتزا نیز برغم دانستن واقعیت، او را در این مسیر عبث همراهی و حمایت می کند! شوربختانه شباهتي نسبي بين نحوه رفتار اين شخصيت رمان جاودانه سروانتس و برخي از فعاليت هاي ما دغدغه مندان محيط زيست در كشور وجود دارد. وضعيت پيچيده اي كه هم اكنون در موضوعات محیط زیستی کشور با آن روبه رو هستیم؛ از یک سو روند فزاینده مشکلات و تخریب ها اعم از آلودگی ها، فرسایش خاک، جنگل زدایی، مرگ و میر حیات وحش و .... و از سوی دیگر افزایش فعالین و حامیان محیط زیست که تلاش می کنند در شکل های مختلف همچون پویش های زیست محیطی، حرکت های نمادین و فعالیت در شبکه های اجتماعی، مرهمی بر جراحات طبیعت کشور باشند و از آسیب های بیشتر بکاهند. بایست اذعان نمود حضور کنشگران محیط زیست یک فرصت بالقوه در جامعه در حال گذار ماست که باید مغتنم شمرد.

با این حال در بسیاری از موضوعات محیط زیستی داشتن هدفِ حفاظت از محیط زیست به تنهایی کفایت نمی کند. در واقع هرچقدر هم گروه های هدفمند و متعهد به محیط زیست در قالب برنامه های مختلف همچون پاکسازی زباله، کمپین های متنوع نظير نه به پلاستیک، مصرف بهینه آب، نه به خودرو، درختکاری و سایر پویش های زیست محیطی برای مقابله با تخریب ها حرکت کنند، از آنجا که ریشه مسائل اساسی مشكلات محیط زیستی کشور بيش از حيطه فرهنگ در حوزه منافع اقتصادي و سياسي نضج می گیرد، این تلاش ها که در جای خود ارزشمند است نخواهد توانست موجب پیشی گرفتن وزنه «حفاظت محیط زیست» از فعالیت های مخرب طبیعت باشد. تمرکز بر عوامل اصلی تهدید کننده محیط زیست کشور می تواند محملي قابل اعتنا برای گذر از معضلات محیط زیستی امروز باشد، در غیر اینصورت بسنده کردن به حرکت های نمادین و پویش ها، گرچه می توانند آگاهی های جامعه را در طول زمان افزایش دهند، ولی در شرایط فعلی قادر نيستند راهكارهايي اثرگذار برای رفع معضلات جدي محیط زيست كشور محسوب شوند. از اين رو محدود نمودن مسائل محيط زيستي صرفا به قلمرو فرهنگ و غفلت از سياست و اقتصاد كه كماكان با منطق انتفاع و بهره كشي به طبيعت نگاه مي كنند به مثابه اين است كه شوواليه وار به میدان بیاییم و هدف هايي را نشانه بگيريم كه نه قلعه و دژ مستحكم كه آسياب هاي بادي باشند!

به عنوان مثال مي توانيم ظروف یکبار مصرف گیاهی را جایگزین پلاستیکها کنیم و نپرسیم که کشت گسترده ذرت چه اثراتی بر محیط زیست دارد؟ می توانیم به عنوان صنعتگر دوستدار محیط زیست محصولاتمان را با برچسب پلاستیک های زیست تخریب پذیر عرضه کنیم و عوارض مخرب میکرو پلاستیک های تولید شده بر منابع آب را فراموش کنیم، می توانیم برندهای معروف با بسته بندی های حجيم را مصرف کنیم و خرسند از تفکیک در مبدا باشیم! می شود فعالانه در برنامه هاي پاكسازي پسماند شركت كنيم و فراموش كنيم كه بخش مهمي از پسماندها بویژه پسماندهای خطرناک توسط مراكز صنعتي، معدني و درماني تولید می شوند؛ مي توانيم با كيسه هاي پارچه اي خريد كنيم ولي ناگزير باشيم مايحتاج ضروري خانواده را با بسته بندي هاي پلاستيكي توليد شده از جانب صنايعي كه الزامي براي كاهش مصرف پلاستيك ندارند تهيه كنيم، مي شود به برنامه هاي درختكاري مناسبتي دلخوش باشيم و از ياد ببريم كه درخت ها بيش از كاشت به نگهداشت محتاجند، مي توانيم به پويش بدون خودرو بپيونديم اما در كارزار نابرابر با صنايع معظم خودروسازي، بخش بزرگي از فضاهاي شهري مان را به خودروهاي شخصي واگذار كنيم!

موارد متعددي از فعاليت ها را مي توان برشمرد كه از منظر مسئوليت شخصي در حوزه محيط زيست بسيار مهم هستند و تاثير گذار، ولي از آنجا كه در شرايط حاضر اين دست اقدامات همسو با طبيعت همچنان بخش اندكي از جامعه ايران را در بر مي گيرند، بايد ضمن تلاش براي افزايش دامنه فعاليت هاي محيط زيستي، با واقعيت ها رو به رو شويم و بدانيم برخي از اقداماتي كه انجام مي دهيم در شرايط شكننده محيط زيستي كشور چقدر كم فروغ هستند و ما همچون دن كيشوت يا سانچوپاتزا، ندانسته يا دانسته با طي اين مسير گامي اساسي به سوي هدف بر نمي داريم!/ اعتماد

محيط زيست
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید