پکیجدوستان، سلام ( بخش سوم)
بعد از اینکه گاو شیرده بورسی جاش رو با خرس گریزلی وحشی عوض کرد، مراتع سرسبز کاهو وخیار بازار همگی شدن گوجهفرنگیهای سرخ و رسیده و عموم مردم هم تبدیل شدن به رب گوجه!
خیلی از پکیجداران محترم هم در افقهای دوردست محو شدن، البته گهگداری با کور سوهای امید کامبک میکردن ولی نهایتا مشخص بود، این تو بمیری از اون تو بمیریها نیست و واقعا سواد درست میخواد
من هم خب فهمیدم کار هر بز نیست خرمن کوفتن، گاو نر میخواهد و مرد کهن
همینجوری که یه گوشه واسه خودم کز کرده بودم و کنج عزلت گزیده بودم، در حالی که داشتم غصههام رو با بستنی میخوردم که از گلوم بره پایین، سر و کله یه پکیج دیگه تو زندگیم پیدا شد!
بله اینبار رفتم پکیج «شنگولیِ همیشگی» رو تهیه کردم یعنی قرار بود باهاش پایدار تا پایِ دار شنگول بمونم!
خوشگلی این پکیجم اینجا بود که دکتر محترم مجموع مراقبههای یک ساعتی خودشون رو که طی 12 جلسه بود یک ملیون قیمت گذاری کرده بودن و به طور رایگان و با منت در پکیجشون چپانیده و عرضه نمودن؛ خواستم بدونید این غرغرهایی که میشینیم واسه خودمون و خدامون میکنیم بد جور گرون شده از این به بعد خواستید با خدا درد دل کنید حتما قبلش یه منتی سرش بذارید خواستید شدت منتتون رو خیلی زیاد کنید یه عود و شمع هم روشن کنید
ولی خب ته دلم میگفتم اشکال نداره به شنگولیِ همیشگی، میارزه
ولی قصه به اینجا ختم نشد که!
این داستان ادامه دارد...
پ.ن: اینم گوشه ذهنتون داشته باشید به برکت کرونا، برگذاری خیلی از کلاسها تو لایو اینستاگرام و ظرفیت نامحدوده بعد دوباره قیمت کلاسها رو یه بازنگری کنید...