امروز بعد از اینکه دوستم باهام درد و دل کرد و عاجزانه سکوت کردم،فهمیدم که توانایی زیادی در این مورد ندارم پس در مورد این فکر کردم که وقتی یکی باهامون درد و دل میکنه چیکار کنیم.
وقتی یکی باهامون درد و دل می کنه باید اول سکوت کنیم،نباید هول بشیم،بهتره ساکت بمونیم و اجازه بدیم خودشو خالی کنه،حرفاشو بزنه،دلخوریاشو بهمون بگه،وقتی که حرف هاش تموم شد و احساس سبکی کرد!می رسیم به مرحله ی پیشنهاد دادن،دقت کنید پیشنهاد دادن با تحمیل کردن تفاوت داره.نه اینکه موعظه کنی یا بهش بگی چرا اینکارو کردی.چون خودش فهمیده که نباید اون کار رو انجام میداده یا پشیمون شده بالاخر که داره در موردش صحبت میکنه.باید بگیم خب تا اینجا که هیچی،از این به بعدشو کمر همت ببند فلانی جان..!بگیم که فکر کنم بهتره فلان کار رو انجام بدی.یا اگه من جای تو بودم اینکار رو میکردم. در این میان در نظر بگیریم که،نباید درد های همدیگه رو کم بگیریم یا مسخره کنیم،چون درد هر فردی برای خودش سخت ،عذاب آور و طاقت فرساست.بهتره به فرد مذکور بفهمونیم برامون مهمه و هواشو داریم و فقط کمکش کنیم که بهتر شه.باید دوستای خوبی باشیم برای هم.مخصوصا تو روزای سخت.
در ساده ترین حالت ممکن وظیفمون یه بغل محکمه و یه گل زرد.
شاید نتونیم مشکلات هم رو حل کنیم.شاید از پسه سختی های زندگی همدیگه بر نیایم ولی،میتونیم در هر شرایطی کنار هم باشیم.باهم بهتر میتونیم از پسش بر بیایم نه؟