خب رسیدیم به روز سوم :)
در این روز ابتدا مارکت یا بازار را بررسی کردیم. در واقع هر کسب و کار بازار خاص خود را دارد پس ما برای حرکت به سمت هدف باید بازار هدف خود را بشناسیم و در آن راستا گام برداریم. به طور کلی به مجموعهی سه بخش کاربران موجود در بازار، جریان پولی و مدل کسب و کار یک مارکت گفته میشود.
ابتدا باید بررسی کنیم که محصول مورد نظر ما در چه بازاری باید ارائه شود یعنی محصول ما از چه جنسی است. به عنوان مثال اگر کاری مرتبط با طلا است (تعمیرات طلا، ساخت طلا، فروش) باید حتما در بازار طلافروشها ارائه شود و در بازار پارچه فروشها جایگاهی نخواهد داشت. در واقع اگر در بازار مرتبط و هدف قرار نگیریم محصول ما به چشم نمیآید و فروشی نخواهیم داشت.
بعد از آنکه بازار هدف شناسایی شد باید برای کار خود یک مدل کسب و کار انتخاب کنیم.
يکي از معروفترين و مشهورترين تعاريف مربوط به آقای الکساندر استروالدر میباشد. طبق تعريف استروالدر؛ مدل کسب و کار ابزاری مفهومی است که شامل مجموعهای از عناصر و ارتباط آنها بوده و منطق شرکت جهت درآمدزايي را نشان ميدهد.
مدلهای کسب و کار یا Business Model شامل 6 بخش میباشد:
با توجه به نوع کاری که قرار است انجام دهیم مدل کسب و کار را نیز انتخاب می کنیم.
بعد از بررسی مارکت و مدل های کسب و کار سراغ تحلیل یک سیستم مدیریت منابع انسانی رفتیم.
در هر سازمانی یک بخش به عنوان منابع انسانی وجود دارد. وظیفه این بخش مدیریت کارهای مرتبط با کارکنان از جمله حقوق، رفت و آمد، مرخصی و ... است. سیستم خدمات الکترونیک کارکنان برای ارائه خدمات سریع،امن و آسان به کارکنان، استخراج گزارشها، مشاهده اطلاعات است.
مارکت مرتبط با مدیریت منابع انسانی شامل کلیهی سازمانهای دولتی،نیمه دولتی، و خصوصی میباشد.
با بررسی شرکت هایی که در این مورد فعالیت دارند متوجه گستردگی فعالیت مربوط به این بخش شدم که برداشت من از این فعالیتها به صورت زیر است :
۱. مدیریت تردد
۲. محاسبه کارکرد و حقوق
۳. محاسبه مرخصی
۴. گزارشات
۵. سیاستهای شرکت
۶. برگزاری دورههای آموزشی
۷. اخبار مرتبط با شرکت
۸. برقراری ارتباط با مدیریت
۹. ثبت احکام کارگزینی
۱۰. نظرسنجی
۱۱. ثبت و نگهداری اسناد و اطلاعات کارکنان
و ...