پرسونا یک کاراکتر تخیلی و عمومی است که نیازهای مختلف، اهداف و الگوهای رفتاری مشاهده شده در میان مشتریان واقعی را شامل خواهد شد.در واقع هر پرسونا نماینده ای از یک نوع مشتریان واقعی هست و سوال اصلی که پرسونا در طراحی پاسخ می دهد این است که سیستم را برای چه کسی طراحی می کنیم. پرسونا شامل بخش های: اسم و عکس شخص، مشخصات دموگرافیک (سن ، وضعیت تاهل، تعداد فرزندان، مکان زندگی و...)، اهداف و انگیزه های مخاطب، میزان توانایی استفاده از تکنولوژی، نیازها، موانع و مشکلات، موانع خرید، نظر مستقیم در قالب یک جمله واقعی از مشتری، مشخصات روان شناختی مانند درونگرا یا برونگرایی و ... است.ما به تعداد محدود پرسونا تعریف می شود.
در empathy map منحصرا به احساسات مشتری توجه می کنیم که یک جامعه مورد بررسی قرار می گیرد. در واقع نقشه همدردی با مشتری برای رسیدن به احساسات خوب و نقاط درد مخاطب و تاثیراتی که از محیط اطراف می گیرد، است.به طور کلی نقشه همدردی ابزاری برای طراحی پرسونا هست. به این منظور که با توجه به احساسات و تاثیراتی که مشتریان دارند می توان شخصیت سازی نزدیک به واقعیت داشت.
پرسونا ایجاد شخصیت فرضی که قرار است از سیستم استفاده کند را شامل می شود این در صورتی است که نقشه همدردی باعث می شود که نقاط ضعف و بالقوه سیستم از دید کاربر مشخص شود. پرسونا همیشه انعکاس نقشه همدلی نیست ولی با این حال مهم است که اطلاعات اساسی به دست آمده در نقشه همدلی را نادیده نگیریم. پرسونا به تعداد محدود مثلا 5 تا ایجاد می شود ولی نقشه همدلی منظور یک جامعه افراد مخاطب به صورت کلی است. وقتی یک پرسونا تعریف می شود جزییات شخصیت (اسم، عکس، جنسیت، تاهل،شغل و...) توضیح داده می شود تا بتوانیم نیازهای هر فرد با آن مشخصات خاص را در سیستم پاسخگو باشیم ولی در نقشه همدلی نیاز نیست همه مشخصات به صورت دقیق توضیح داده شود.