شما یه همکار داری که موقعیت و سطحش با شما یکسانه. آدم بشدت منطقی و قابلاعتمادیه. امروز فهمیدین که دو تا موقعیت برای ارتقا وجود داره:
مدیر فروش که ۵۰ میلیون دریافتی سالانهاش از پزیشن فعلی بالاتره
Sales Manager
مدیر بخش مدیریت مشتری که ۲۵ میلیون از پزیشن فعلی بالاتره.
Sr. Account manager
اگه هردوتا درخواست ارتقا به مدیر فروش بدین. باید باهم رقابت منفی کنین. مدیرعامل اگه یکیتون رو بذاره مدیر فروش، اونیکی میره ( نمی تونه اونیکی رو تحمل کنه) مطمئنید که ینفر از بیرون میاره، چون خیلی براش مهمه هردوتاتون روحفظ کنه، در واقع هیچی به هیچکدومتون نمیرسه. چیکار می کنید؟؟؟
در این شکل حالتهای چهارگانه بوجود اومده از انتخابهای شما و همکارتون نشون داده شده.
پس بهترین حالت برای شما اینه که مدیر فروش بشین، اما با وجود رقابت منفی که راه میفته چیزی گیرتون نمیاد. پس بهترین حالت اینه که با همکار منطقی خودتون مذاکره کنید، مثلا بگید سکه بندازیم ینفرمون اپلای کنه برای مدیر فروشی و اونیکی بره سراغ پوزیشن دیگه. یا اینکه یه اتحاد تشکیل بدین، ایندفعه برای همکارتون کوتاه بیاین دفعه بعد اون کوتاه میاد یا هواتون رو داشته باشه یا ...
به یکی از این دو حالت که دورش خطکشی شده، میگن تعادل نَش. که در ادامه توضیح میدم.
آدام اسمیت پدر علم اقتصاد مدرن میگفت که رقابت فردی، به اهداف تیم هم کمک میکنه، درواقع وقتی به بهترین نتایج تیم می رسیم که هر کسی در تیم، چیزی که برای خودش بهترینه انجام بده. سالها این تفکر، اساس تصمیمگیریهای مهم اقتصادی بود.
ریاضی دانها علاقهمند به مدلسازی دنیای واقعین. یکی از روشهایی که تصمیم گیری و رفتار تیم و گروه رو بررسی می کنن، تئوری بازی یا game_theory هست.
از زمان آدام اسمیت حدود صد و پنجاه سال طول کشید تا جان نش، که روی تئوری بازیها کار می کرد، فهمید نظریه آدام اسمیت درست بوده، اما کامل نیست. در واقع وقتی که همه از گزینههای ممکن یکدیگر اطلاع داشته باشن، یک وضعیتی بوجود میاد که هیچ کس از انتخابی که کرده ناراضی نیس در حالیکه بهترین برای او نبوده ولی برای تیم بهترین حالته.
اگه یه تیم شرکت و کارکنانش رو یه سیستم در نظر بگیریم، تعادل نش تعادلیه که همه از موقعیت و خروجی که دارن راضیان هرچند بهترین برای اونا نیس.
این یک مثال تعادل نش هست ولی من برای اثبات چیزی استفاده نمی کنم و اینکه یه مثال دنیای واقعی نیس و فرضیات زیادی برای ساده سازی کرده ولی چند نکته میشه ازش یاد گرفت و کلا دید گرفت نسبت به بازیهای رقابتی درون تیمی و حتی بین فاندرها. نگاه کردن فقط به نفع خودتون و چشم پوشی کردن از رقبا و همکاران ممکنه موجب نتایج ناخوشایندی بشه. بعد از شناخت کامل و درست استعداد خودتون و همکارتون و نیازهای سازمان، بهتره باهم گفتگو کنین. اینکه هرکدوم جداگونه با مدیر بالایی ببندیم خیلی وقتا بهترین نتیجه رو نمیده. هر وقت اینکارا رو انجام دادین به بلوغی رسیدین که میشه شریک هم داشته باشین. سخته واقعا.
اگه این مطلب رو دوست داشتید، برای ارتباط و فیدبک یسری مطالب دیگه هم که بتدریج اضافه میشه در یه هایلایت اینستاگرامم می ذارم:
https://www.instagram.com/s/aGlnaGxpZ2h0OjE4MDI3MTE0NDYwMzI5MDk2?utm_medium=copy_link
مطالعه بیشتر:
Look Before You Leap: Nash Equilibria At Work
https://www.linkedin.com/pulse/look-before-you-leap-nash-equilibria-work-bassel-bounassif
https://youtu.be/DTcmmD_MWas