Shoja
Shoja
خواندن ۱ دقیقه·۵ ماه پیش

اشعار شجاع حیدری

آرامش در حرکت است

در احترام

در گفتگو

در شنیدن و گذار از خودخواهی.

در سرانگشتانت

که عاشقانه بر پوستم

مسیرِ رگ های مرا

دنبال می کنند

و در آن جایِ نامعلوم

که از درون می شناسمش-

هنگامی که به اشک می نشینند

چشم هایت از خنده ،

در یافتن و بازیافتنت.

سوگند به خاطره

که از راهی باستانی

خود را از ذهن

به قلب می رساند؛

و ترمیمِ آگاهی ام

نسبت به تمام چیزهای عزیز

که در تردد زمان

از وضوح می افتند...

سوگند به بوسه

که انسانی ترین مکالمه است؛

در آغوشِ سلام

و خداحافظی

که ذخیره ام میکنی ،

برای روزهایی که نیستم.

چه آرامش بخش گریه ام می گیرد

وقتی که نام نمی پذیرم و بی نهایت تنهایم

مرا به نام می خوانی

و قادر به گفتنِ

شیرین ترین " کوفت "ِ جهانی.

شجاع حیدری

مَنی حال حَرابِنت دَلالَه / انتشارات سمت روشن کلمه 1402


اشعار عاشقانه
شاعر نویسنده فعال مدنی بلوچ
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید