در ادامه
این نکته بسیار حائز اهمیت هستش که جوانی چه المان منحصربه فردی برای ارائه دارد که اون رو با دوره های دیگر زندگی متمایز میکنه. آیا میتوان نقطه قوت مشخصی رو پیدا کرد؟!
شاید توان بدنی و فکری، انگیزه ی به ادامه و کوله باری از تجربه های نازیسته بتواند المان های منحصر به فرد این برهه از زندگی ما انسان ها باشد اما اینکه هر کدام از این المان ها چقدر در زندگی حال حاضر ما دخیل و حائز اهمیت هستند نکته ای هستش که بایدبا تامل به آن نگریست.
اینکه چه چیزی جوانی نامیده میشود بحثیست که در این عنوان جایگاهی ندارد، اما سوال اینست که به واقع چه مقدار از انچه که جوانی نامیده میشود در سنین بالاتر دچار نقصان میشود؟
در اینکه توان بدنی و ذهنی ما رو به افول میرود شکی نیست اما واقعا چند درصد از توان واقعی ما در جوانی مورد استفاده قرار میگیرد؟!
انگیزه به ادامه ای که هر روز بیشتر محاط با افکار ناامیدانه و تاریک میشود؟!
یا لذت تجربه تجربیات نازیسته با چاشنی ناکامی؟!
پیوند عاطفی بدون زمان کافی برای تجربه آن؟ حتما اصطلاح رابطه های ماکروفری رو شنیدید. روابطی بدون هویت و انسجام کافی و تنها با هدف تنها نماندن.
تجربه فرزند اوری با هزار اما و اگر در مورد اینده فرزند؟! تجربه سفر های مختلف تحت فشار انواع شکنجه های اقتصادی؟!
آیا هنوز معتقید پایان همیشه نامحترم است؟!😄