بعضی پیمانکارها رو باید مستقیم فرستاد هالیوود 🎥 چون طوری پروژه رو جلو میبرن که انگار وسط یک فیلم اکشن، کمدی یا حتی علمیتخیلی هستیم!

کلنگ اول که میخوره زمین، گرد و خاکی بلند میشه که انگار تازه لوکیشن فیلم «سریع و خشن ۱۲» رو باز کردن.
کارگرها از دل مه خاک میان بیرون، یکی شاکیه که «چشمام سوخت!» و پیمانکار با ژست کارگردان میگه: «کات! صحنه بعدی!»
مدت قرارداد ۶ ماههست، ولی پیمانکار با حالت «ماموریت غیرممکن» میگه: «دو هفته دیگه تحویل میدم.»
بعد… ۴۵ روز خبری ازش نیست! وقتی برمیگرده، مثل قهرمان فیلم که از مأموریت برگشته، با لبخند میگه: «شرایط پیچیده شد، ولی من قهرمان داستانم!»
بارون سیلآسا؟ باد ۱۲۰ کیلومتری؟
پیمانکار میره وسط گل و لای، پانچو میپوشه و با بیل میگه: «باید ادامه بدیم، چون نورپردازی طبیعت الان فوقالعادهست!»
کارگرها هم نصفشون دارن کار میکنن، نصف دیگه دارن برای اینستاگرام فیلم میگیرن.
روز اول پروژه مثل فیلم عاشقانهست: همه خوشحال، همه با انگیزه.
ماه سوم میشه فیلم ترسناک: همه میترسن بپرسن «پروژه کی تموم میشه؟»
ماه ششم میره تو فاز کمدی: همه میخندن چون فهمیدن جواب مشخصی وجود نداره!
🎬 گفتوگوی کارفرما و پیمانکار – نسخه هالیوودی
👷♂️ پیمانکار: خب، پروژه رو شروع میکنیم مثل «اونجرز»، همه چیز سریع و قهرمانانه پیش میره!
💼 کارفرما: فقط سریع پیش بره، جلوه ویژه نمیخوام!
👷♂️ پیمانکار: امروز کلنگ میزنیم، گرد و خاک میره هوا، انگار انفجار تو فیلم «مأموریت غیرممکن» بود!
💼 کارفرما: فقط لطفاً فردا بیای، مثل تام کروز غیب نشی!
👷♂️ پیمانکار: دو هفته دیگه تحویلت میدم، قول هالیوودی میدم!
💼 کارفرما: یعنی مثل فیلمای مارول که ۵ سال بعد قسمت بعدش میاد؟
👷♂️ پیمانکار: امروز بارون شدیدی میاد ولی ما ادامه میدیم، این صحنه بارونی فوقالعادهست!
💼 کارفرما: این که ویلای منِ، نه فیلم عاشقانه کرهای!
👷♂️ پیمانکار: (ماه سوم) شرایط پیچیده شده… فیلمنامه تغییر کرده.
💼 کارفرما: یعنی الان ژانر پروژه از عاشقانه به ترسناک تبدیل شده؟
👷♂️ پیمانکار: ولی نگران نباش، پایان خوشه!
💼 کارفرما: فقط امیدوارم این پایان خوش، واقعاً «پایان» باشه!
🎯 راوی: اگر نمیخواین پروژهتون وسطش تبدیل به سریال بیپایان بشه، از همون اول برید سراغ کارگردانهای حرفهای مثل شمال سازه 🏗️ که سناریو رو تا تیتراژ پایانی، با خیال راحت جلو ببرن.
اگر شانس بیاری، فیلم با «پایان خوش» تموم میشه: ویلای نوساز، پیمانکار راضی، و شما که کل ماجرا رو با خنده تعریف میکنی.
ولی اگه نمیخوای داستانت وسط فیلم قطع بشه یا قسمت دوم لازم باشه، از همون اول برو سراغ یک تیم حرفهای مثل شمال سازه 🏗️ که سناریو رو از اول تا آخر، بدون غیب شدن و بدون جلوههای ویژه غیرضروری، به پایان میرسونه.