مقدمه:
با ورود به قرن بیستویکم مصادف با وقوع انقلاب ارتباطی و اطلاعاتی، افراد جامعه تحت تأثیر بمبارانهای رسانهای قرار دارند و رسانههای عصر حاضر نقشی عمده در شکلگیری رفتار، عقاید، عواطف و به خصوص روابط فردی و اجتماعی بازی میکنند. اکنون سواد رسانهای به عنوان یکی از کارآمدترین ابزارهای نظارتی طرف توجه بسیاری از کشورها است و افزایش نظامهای اطلاعاتی و ارتباطی، ضرورت آموزش سواد رسانهای در افراد جامعه را بیش از پیش نمایانگر میسازد چرا که پیامهای تولید شده توسط رسانههای مختلف در سرتاسر جهان مخاطبان را دچار نوعی سردرگمی و تردید در انتخاب و گزینش پیامهای دریافتی مینماید.
اگر تا قبل از عصر حاضر، سواد محدود به توانایی خواندن و نوشتن میشد، امروز سواد مفهومی فراتر، گستردهتر و پیچیدهتر پیدا کرده است. سواد خواندن و نوشتن در کنار سواد ارتباطی، سواد عاطفی، سواد رایانهای، سواد مالی و البته سواد رسانهای شش معیار امروزی یونسکو برای باسواد تلقیشدن در عصر حاضر به شمار میرود.
سواد رسانهای یعنی چه؟
روشن شدن هر مفهوم، قبل از هر چیزی برای درک صحیح آن مفهوم میتواند کمک کند. سواد رسانهای مشتکل از دو عبارت است: «سواد» و «رسانه». سواد رسانه در یک تعریف بسیار کلی عبارت است از یک نوع درک متکی بر مهارت که براساس آن میتوان انواع رسانهها و انواع تولیدات آنها را شناخت و از یکدیگر تفکیک و شناسایی کرد.
سواد رسانهای یعنی مخاطب در برابر رسانه منفعل نباشد، هوشمندانه و فعالانه در برابر محتوای رسانه عمل کند. بنابراین در سواد رسانهای تاکید میشود پذیرش بدون اندیشه نداشته باشیم. یعنی قرار نیست هر چیزی را که هر رسانه میگوید، بپذیریم.
به عنوان مثال یکی از مهارتهای سواد رسانهای این است که به صورت خودکار، نگرش انتقادی درباره خبرها یا تبلیغات رسانهای داشته باشیم. این کار سادهای نیست ولی لازمهاش این است به خبری که برایمان مهم است و احتمال میدهیم صحیح نباشد، به دیده تردید بنگریم و اطلاعاتمان را از منابع مختلف و البته موثق تکمیل کنیم.
تنها راه درست و عاقلانه و عالمانه این است که واقعبین باشیم تا توانمند شویم و فرزند زمان خویش باشیم و با قوت (نه ضعف) و خوشبینی (نه خوشخیالی) و استحکام (نه تردید) به فکر برنامهریزی و رشد باشیم تا بتوانیم از مزایای رسانهها بهترین بهره را برده تا از شر رسانهها به خیرشان پناه برده و در یککلام سواد رسانهای خود را بالا ببریم.
اگربخواهیم به دنبال مقصری برای وضعیت کنونی جهان بگردیم، آن مقصر چیزی نیست چون اینترنت و فضای مجازی! قابلیتهای جدیدی که اینترنت و فضای مجازی برای ما به وجود آورده است، به نحوی رسانههای دیگر را مغلوب و در نگاهی ملایمتر تحتالشعاع قرار داده است. یعنی همه جا حضور دارد و تنها ابزاری لازم است تا ما را به این فضا وصل کند. این دستگاه امروزه قابل حمل است و همه آن را دارند؛ تلفن همراه. فضای مجازی همه قالبهای دیداری و شنیداری را جدا جدا و ترکیبی با هم داراست. به نحوی میتوانیم بگوییم ترکیبشده همه رسانهها را میتوان در فضای مجازی و اینترنت مشاهده کرد
آسیبهای فضای مجازی بلند مدت است و شاید روزی خود را عیان کند که دیگر کار از کار گذشته باشد. برای نرسیدن به چنین وضعیتی آیا راهی جز برنامهریزی عاقلانه و صحیح در استفاده از این فضا وجود دارد! اینها ما را به ضرورت نخستین بحث میرساند و آن اینکه با برنامهریزی صحیح خود را به سمت باسواد شدن در زمینه رسانهها هدایت کنیم
اهداف سواد رسانهای
هدف سواد رسانهای که خود ناظر بر اهمیت آن هم هست این است که به مردم کمک کند تا به شهروندانی پیچیده، یعنی شهروندانی آگاه و با ظرفیتهای مورد نیاز جامعهی امروزتبدیل شوند، نه به مصرف کنندگانی پیچیده...در گامی فراتر میتوان چنین اظهار داشت که هدف سواد رسانهای ارتقای خود رهبری از طریق فرایندهای استدلال، تحلیل،مفاهمه و مهارتهای ابزار وجود است.
ضرورت آموزش سواد رسانی در سنین مختلف:
آموزش سواد رسانهای برای همه سنین از کودک تا بزرگسال ضرورت دارد. به عنوان مثال یک فرد بزرگسال در برابر تبلیغات ماهوارهای یا آگهیهای بازرگانی به راحتی فریب قرصهای لاغری و… را میخورد یا ممکن است برخی برنامهها و تبلیغات ماهوارهای محتوای مناسبی برای نوجوانان نداشته باشند و نوجوان با مسائلی که مطابق با سن او نیست، مواجه شود. اینها خطراتی است که موجب شده صاحبنظران ارتباطات، آموزش سواد رسانهای را برای فعالسازی مخاطبان در برابر پیامهای رسانهای برای تمام سنین ضروری و لازم بدانند. اما قطعا روشهای آموزش به هر رده سنی باید متفاوت و متنوع باشد.
در دوران معاصر که عصر جامعه اطلاعاتی نامیده می شود، رسانههای دیجیتال و اینترنت موجب ایجاد سواد دیجیتالی و رسانه ای شدهاند. سواد رسانهای را می توان در امتداد مفهوم تاریخی سواد دانست . سواد خواندن، سواد بصری و سواد کامپیوتری معادل سواد رسانهای نیستند.
در مقابل صرفا اجزای سازنده آن هستندد. سواد رسانهای شامل تمام این تواناییهای ویژه و نیز چیزهای دیگر است. اگر در درک آداب بصری و روایی مشکل داشته باشیم ، نمیتوانیم از تلوزیون یا فیلم چیز زیادی بفهمیم. اگر نتوانیم از کامپیوتر استفاده کنیم، از آنچه به مرور زمان در مهمترین رسانه رخ میدهد بی خبر میمانیم . سواد رسانهای فراتر از این تواناییهای ویژه است.
میتوان گفت ظهور رسانههای نوین، نحوه ارتباطات انسانی را تغییر داده ، این تغییرات چه شرایطی را به وجود آورده است که کارشناسان، نیاز به سواد رسانهای را اینقدر ضروری میدانند؟ بیشتر این قربانیان و آسیب دیدگان کسانی هستند که آگاهی کافی از امکانات و قابلیت های تکنولوژیهای جدید را ندارند. حتی میتوان مدعی شد اغلب کاربران اینترنت، تلفن همراه و سایر رسانههای جدید در ایران حتی آنهایی که هنوز گرفتار آسیبها نشده اند اطلاعات کافی درباره نحوه به کارگیری این تکنولوژیها ندارند و تنها به دلیل جذابیتهای این رسانههای جدید و رفع برخی نیازهایشان، کاربر این ابزارهای جدید شدهاند.
گسترش فرهنگ غربی از طریق رسانهها
تولید و ارسال اطلاعات بیمصرف، آن هم به مقدار بسیار زیاد، ترویج خشونت، سکس و هرزه نگاری، حاصل یک تسلط فرهنگی بر جهان است که با تکیه بر همین ویژگی در رسانهها صورت میگیرد. هر چند امروز در کشوری که ما زندگی میکنیم به جهت اعتقادهای دینی و مذهبی، این گونه موارد در برنامه های تلویزیون و رادیو تقریباً وجود ندارد؛ اما گسترش روزافزون اینترنت و شبکههای ماهوارهای و امکان دسترسی آسان به آنها، نشان میدهد که یک فرهنگ جهانی و یا به عبارت بهتر، نوعی سلطهی فرهنگی بر جهان در حال شکلگیری است و گروههای دارای نفوذ، در پی گسترش غلبهی فرهنگی خود هستند.
ضرورت سواد رسانهای در آسیبهای اجتماعی
دغدغهی آسیبرسانی رسانهها و آسیب پذیری مخاطبان و یافتن راهی برای کاهش اثرات مخرب رسانهها بویژه برای مخاطبان جوان و نوجوان که بیشترین مصرفکنندگان رسانهها هستند، همواره مورد توجه اندیشمندان بوده است. بر این اساس، بیش از دو دهه است که صاحب نظران ارتباطات، به دیدگاهی روی آوردهاند که به نظر میرسد با گسترش آن، میتوان از تأثیرات منفی رسانهها تا حدود زیادی پیشگیری کرد.
این دیدگاه، به طور کلی راه هر گونه ارتباط صحیح با رسانهها را برخورداری از مهارتی به نام «سواد رسانهای» میداند. سواد رسانهای عبارت است از پرورش مخاطبانی که توانایی گزینش داشته باشند و نسبت به شکل، قالب و محتوای برنامهها در رسانههای جمعی حس انتقادی داشته باشند. ازنظرآنان، فرد واجد این مهارت قادر است به صورت منتقدانه، دربارهی آن چه درکتاب، روزنامه، مجله، تلویزیون، رادیو، فیلم، موسیقی، تبلیغات، بازیهای دیجیتالی، اینترنت و. .. میبیند، میخواند و میشنود، فکر کند.
مهارتهای سواد رسانهای
برای آن که شخص بتواند به هنگام برخورداری از رسانهها از مهارت سواد رسانهای خویش بهره گیرد و پیامهای دریافتی از آنها را منتقدانه تحلیل کند، نخست باید توجه داشته باشد که رسانهها صرفاً در چارچوب منافع اقتصادی و سیاسی خود گام برمیدارند؛ لذا ممکن است با توجه به این اهداف نه تنها بتوانند فقط بخشی از واقعیتها را بیان کنند، بلکه در دگرگون ساختن و وارونه نشان دادن واقعیات نیز مؤثر باشند.
همچنین هر یک از رسانهها از قواعد مخصوص به خود برای تولید پیامها استفاده میکنند که ممکن است با یک دیگر متفاوت بوده و همین امر سبب شود تا یک پیام واحد را به صورتهای مختلفی ارائه کنند. همان گونه که افراد مختلف نیز ممکن است از پیام های یکسان با توجه به پیش زمینههای ذهنی خویش معانی متفاوتی را دریافت کنند.
در مرحله ی بعد فرد مخاطب به هنگام برخورد با رسانهها باید سؤالات زیر را در ذهن خویش مطرح کند و به دنبال یافتن پاسخی مناسب برای آنها باشد: چه کسانی پیامهای رسانهای را میآفرینند؟ کدام یک از فنون رسانهای برای جلب توجه مخاطبان استفاده شده است؟ چگونه افراد مختلف قضاوتها و تفسیرهای گوناگونی از پیامهای یکسان دارند؟ ارزشها و سبکهای زندگی که در رسانهها ارائه میشوند، کدامند؟ و در نهایت، هدف سازندگان و آفرینندگان پیام چیست؟
سطح مقدماتی و اولیهی پیامها
یک سطح مقدماتی و اولیه که طی آن مخاطب به موضوعات و پرسشهایی مانند چه کسی پیامهای رسانهای را میآفریند؟ از چه فنونی استفاده میکند؟ و با چه هدفی پیام را ارسال میکند؟ توجه دارد. در این سطح مخاطبی که دارای سواد رسانهای است، این توانایی را دارد که پدیدآورندگان پیامها (کارگردان، بازیگران تهیهکنندگان، سیاست گذاران و. .. ) را تشخیص دهد.
چنین مخاطبی از نقش صدا، موسیقی و سایر جلوههای ویژه برای القای فضا و معنی در انتقال تصاویر تا حدودی با خبر است و قادر است تشخیص دهد که هر پیام برای چه گروهی از مخاطبان تهیه و پخش میشود، هدف پیام آفرینان (اعم از اهداف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی) را در نظر داشته، میزان تأثیرگذاری پیامها را تعیین کند و پیامدهای آسیب زا یا اثرات مثبت (حفاظت کننده) آنها را مشخص سازد.
سطح عمیق و پنهان پیامها
دومین سطح، ویژگیهای پنهانتر و درونیتر هر پیام را در بر میگیرد و مخاطب به گونهای عمیقتر، ارزشها و سبکهای پنهان و مستتر در پیام را مدنظر قرار میدهد. هر پیام ارزشها و سبکهای زندگی متناسب با خود را به نمایش میگذارد؛ سبک زندگی ارزشها و هنجارهایی است که در زندگی افراد از اولویت برخوردار است و عملاً به کارگرفته میشود و مخاطب بایستی قادر باشد سبک زندگی القا شده در پیام را شناسایی کند.
به عبارت دیگر، مخاطب دارای سواد رسانهای میتواند زندگیای را که رسانهها بر افکار و اعمال و زندگی او اعمال میکنند، تشخیص دهد و بداند رسانهها قادرند آن چنان نامحسوس و به طور تدریجی سبک زندگی خانوادهها را به کلی تغییر دهند، که حتی خود افراد نیز متوجه نباشند.
مراحل کاربرد و بهرهگیری از سواد رسانهای
شخصی که دارای سواد بهرهگیری از رسانههاست، در نحوهی استفاده از رسانهها به برنامهریزی شخصی میپردازد و به اهمیت این برنامهریزی واقف است. بدین معنا که توجه بیشتری به انتخاب و تماشای انواع مختلف برنامهها داشته، به صورت مشخصی به استفاده از تلویزیون، رایانه، بازیهای الکترونیکی، فیلمها و دیگر رسانهها پرداخته و میزان مصرف را کاهش میدهد. به عبارت دیگر، خود را ملزم میکند در استفاده از رسانه، جیرهی مصرف داشته باشد.
چنین فردی در گام بعد به جنبههای نامحسوستر رسانهها توجه میکند و به پرسشها و موضوعات عمیقی مانند چه کسی پیامهای رسانهای را میسازد؟ با چه اهدافی فرستادن پیام دنبال میشود؟ چه کسی از ارسال پیام سود میبرد و چه کسی ضرر میکند؟ و. .. میپردازد. به بیان دیگر، در این مرحله با توجه به ویژگیهای پیام دهنده، به گزینش پیامها پرداخته و برخی از پیامهای مطلوب را برگزیده و بقیهی پیامها را نادیده میگیرد.
سپس با کمک برخی مهارتهای لازم برای تماشای انتقادی به تجزیه و تحلیل و پرسش دربارهی چارچوب ساخت پیام و جنبههای جا افتاده در آن میپردازد. آنچه در این مرحله اهمیت دارد، شناخت حقایق و جنبههایی از پیام است که حذف شده است. در این مرحله همچنین به نقد پیامهای رسانهای پرداخته میشود.
در نهایت میتوان گفت مخاطب با داشتن سواد رسانهای در مواجهه با پیامهای مختلف از رسانهها و برای دریافت معنای حقیقی آنها، دو مرحلهی گزینشگری و پردازشگری را باید پشت سر بگذارد. بدین ترتیب، سواد رسانهای همانند فیلتری عمل خواهد کرد تا جهان متراکم از پیام، از لایههای فیلتر سواد رسانهای عبور کرده و شکل مواجهه با پیام معنادار شود.
امروزه رسانهها، به عنوان یکی از تاثیرگذارترین ابزارها در زندگی افراد نقش مهمی ایفا میکنند. رسانهها به تدریج درحال افزایش نفوذ خود بر سبک زندگی افراد، آگاهی از واقعیت اجتماعی، فرهنگی و سیاسی و شکل دادن به ارزشهای شخصی هستند. با توجه به تنوع انواع مختلف رسانهها، سواد رسانهای به کمک مخاطبان رسانهها میآید؛ البته نه به لحاظ مصونیت بخشی و حمایتگری از مخاطبان بلکه به لحاظ مجهز و توانمند کردن مخاطبان در مواجهه با پیامهای رسانهای و دست یافتن به قدرت گزینشگری و انتخاب گزینهها و پیشنهادهای سالم و ارتقاء مهارتهای فردی به منظور تفسیر و تحلیل پیامهای رسانهای است.
فراموش نکنیم هدف از سواد رسانهای حمایتگری نیست بلکه هدف از سواد رسانهای آماده سازی و تدارکگری است، تا مخاطبان با قوه تشخیص خود به معنایابی و معناسازی از پیامها دست یابند. روح حاکم بر سواد رسانهای تفکر انتقادی و حفظ استقلال فکری و اجتناب از مواجهه انفعالی با پیامهای رسانهای است.
شخصی که دارای سواد رسانهای است ماهیت نقشها و علکردهای رسانهها و تامین کنندگان اطلاعات در جامعه را درک میکند. شهروندان با سواد رسانهای میتوانند بررسی کنند چه کسانی نماینده رسانه و تامین کنندگان اطلاعات هستند و چه کسانی نیستند و چگونه خود ارایه می نمایند و این اراپه چه معنایی دربردارد و کدام رسانه و تامین کننده اطلاعات نقطه نظرهای خاصی را ترویج میکنند.
لاجرم با توجه به زندگی رسانهای، کیفیت اطلاعات دریافتی، بر انتخابهای ما و پیامدهای آن اثر میگذارد. بنابراین باید بدنبال راهبردهای ملی سواد آموزی رسانهای باشیم و استفاده نقادانه، مسولانه و اخلاقی از پیامهای رسانهای را در میان شهروندان تشویق و ترویج نمود. برنامه سواد رسانهای، توانایی لازم برای تعامل با بسترهای اطلاعاتی و رسانهای، به منظور ایجاد ارتباط هدفمند و مبتنی بر نیاز اطلاعاتی برای شهروندان را فراهم میکند و آنان را به تحقیق و جستجو و عدم تسلیم و انفعال در برابر پیامها ترغیب میکند.
سواد رسانهای برای تمامی شهروندان مورد نیاز است و نقش مهمی برای نسلهای جوانتر، هم به عنوان شهروند و هم به عنوان مشارکت کننده در اجتماع بازی میکند. عامل اساسی در فهمیدن اینکه جامعهای سواد رسانهای قابل قبولی دارد، توجه به آموزش سواد رسانهای آن جامعه است. سواد رسانهای نیازمند آن است که از طریق فرهنگسازی عمومی به یک مطالبه جدی برای شهروندان جامعه تبدیل گردد و به صورت یک جنبش پرانرژی دنبال شود.
امروزه، تنها با داشتن سواد خواندن و نوشتن نمیتوان ادعای سواد داشت؛ بلکه انواع جدیدی از سواد، نظیر: سواد عاطفی، سواد ارتباطی، سواد مالی، سواد رایانهای و سواد تربیتی مورد نیاز است که در این میان جایگاه سواد رسانهای به دلیل نفوذ و توسعه فزاینده رسانهها برجستهتر است. کوشش برای تحصیل سواد رسانهای، یکی از مصادیق بارز علم به زمانۀ خویش به حساب میآید.
فناوری دیجیتال و تجارت الکترونیک دو حوزهی اصلی در رشد و توسعهی کسب و کار های اینترنتی به شمار میروند. بسترهای مناسبی که به لطف گسترش اینترنت در سالهای اخیرایجاد شده این امکان را میدهد تا با استفاده از فناوری دیجیتال و قابلیتهای موجود در بخش تجارت الکترونیک با راهاندازی کسب و کارهای جدید نیازهای تولید کنندگان وکاربران (مشتریان) را پاسخ بدهند و گامی در جهت اقتصاد مقاومتی بردارند.
موسسه فرهنگی دیجیتالی شمیم نرم افزاردانش با مجوزهای معتبر و قانونی ازمرکز توسعه فناوری اطلاعات و رسانه های دیجیتال وزارت ارشاد اسلامی ناشر دیجیتال برخط و بر حامل .