من هیچ وقت در زندگیم به این داستانهای موفقیت و انرژی مثبت و روحیه دادن و این چیزها اهمیت نمیدادم و نمیدم. به نظرم تمام این موارد به نوعی فرار از واقعیت و سعی در ایجاد حس و حال خوب کاذب در انسانهاست. ممکنه بگین که این یا دلش خوشه و یا این که موجود بدبینیه و بر اساس همون مرادهای موفقیتتون باید از من دوری کنین که مسموم نشین! :))
باید بگم که نه. به اندازهٔ کافی و وافی بلا و مصیبت سرم اومده و فکر میکنم باز هم بیاد! در مورد بدبینی هم عرض کنم که شاید به قول بهرام بیضایی عزیز «من نیمهٔ خالی لیوان رو نمیبینم. نیمهٔ پُر لیوان رو میبینم که داره خالی میشه!» بدبینیای در کار نیست. واقعبینی و صراحت شاید.
برای همینه که این جور سوالها که از گذشته درس بگیریم و بعد تجربه میشه و اونوقت سال بعد شاخ غول رو میشکونیم و باقی این جملات الهامبخش و قدرتبخش به نظرم مضحک و خندهداره :)
ما در اتفاقاتی که برامون میفته و روالی که در زندگی داریم شاید ۲۰٪ هم موثر نباشیم. البته مغزمون جوری به ما میقبولونه که ما واقعن همهکاره هستیم.
مثلن خیلیها ممکنه برنامههای تجاری سال آینده رو برای خودشون تنظیم کنن و دو دو تا چهار تا کنان در آرزوهاشون غرق بشن. اما اقتصاد بازار و شرایطی که پیش میاد و هزار فاکتور دیگه از دست ما خارجه. در بیشتر مواقع شرکتهای بزرگ بزرگتر میشن و شرکتها و کسب و کارهای کوچیک وضعشون بد و بدتر میشه. در موارد خیلی خاصی هم سرمایهای یا رابطهای ار نوع بند پ به شرکت تزریق میشه و یه پیشرفتی توش حاصل میشه. ولی چرا ما همش داستانهای موفقیت رو دوست داریم؟ چون میخوایم هی به خودمون روحیه بدیم که بله! من این کار رو میکنم، اون کار رو میکنم و بعد سال بعد این جوری میشه و بعد ظرف ۵ سال بارِ خودم رو میبندم :))
اما تمام این داستانها که این ور و اون ور میخونین همیشه مربوط به تک و توک مواردی هست که همه چیز دست به دست هم داده و نتیجه موفقیتآمیز بوده. مواردی که کسب و کارها و شرکتها با خاک یکسان شدن برای هیچکس جذاب نیست که کسی راجع بهش مقاله بنویسه یا توی توئیتر منتشرش کنه. همه هم با بیرحمی پاشون رو میذارن رو پاشون و میگن: «تقصیر خودشون بود.» و به همین راحتی پرونده رو میبندن.
اما حالا خب بالاخره که چی؟ سر بذاریم بمیریم؟ میتونیم نه اون کار رو کنیم و نه این کار رو :)) به نظرم چند مورد هست که میتونه مفید باشه. من قصد ندارم سوالهای پایین رو جواب بدم. اما این نکتهها رو به طور خلاصه اینجا مینویسم:
«استمرار» و «اهمیت ندادن به نظر دیگران» دو فاکتور خیلی مفیده. بیشتر آدمها سر یک هفته و یک ماه و یک فصل میخوان نتیجه بگیرن. اینجاست که اون مواردی که بالا گفتم دوباره خودش رو نشون میده. چرا عجله دارن؟ از بس که این پیامهای مزخرف موفقیت و آیندهٔ روشن رو تو گوششون خوندن. نخیر! تو این دنیا و مخصوصن تو این مملکت ممکنه خیلی بیشتر از یک سال و دو سال طول بکشه و باز هم ممکنه آخرش همه چی از بین بره. هر چی کمتر به خودتون تضمین الکی بدین، کمتر عصبی میشین و حرص میخورین.
اهمیت ندادن به نظر دیگران هم برای این مهمه که در بیشتر مواقع نظرات و نقدهای دیگران به طور کل بیارزشه و یا در جهت تمسخر و یا تخریبه. بله متاسفانه همینطوره. شاید ۱۰٪ بتونین نقد و نظر سازنده و بدون داد و بیداد این روزها پیدا کنین. بنابراین عادت کنین به این قضیه. مردم رو نمیشه تغییر داد. تمام این پستهای دو خطی توئیتر و اینستاگرام رو فراموش کنین که سر هر معضلی میخوان یه شبه مردم رو فرهنگمدار و با شعور کنن. چنین اتفاقی هرگز نمیفته. و اوه! لطفن بیخیال این شین که خارج همه چی گل و بلبله و ایران اینجوریه. بعضی کشورهای خارجی به طور کلی فرسنگها جای بهتری برای زندگی هستن. اما وضعیت فحش و فضاحت و ترولبازیشون بیشتر از ایرانیا نباشه کمتر نیست.
به نظرم کلش همینه. به چیزی که بهش علاقه داریم، اگه امکانش رو داریم و میتونیم انجامش بدیم - همهٔ اینها با فرض این که زنده بمونیم تا آخر ۹۷ - بچسبیم و همین جوری بریم. مثل اون رانندهٔ آمریکایی دههٔ شصت که پشت ماستنگ خودش نشسته و داره تو اتوبانهای خارج از شهر همینجوری میره. همینجوری بریم و ببینیم چی میشه...
اینها سوالات کولهپشتی ۹۷ بودن:
فرض کنید کولهپشتی دارید که قرار است در آن تجربیاتی را از سال ۹۶ بگذارید و با خود به سال ۹۷ ببرید. تجربیات مثبتی که همراه داشتن آنها به شما کمک میکند نسبت به سال قبل فردی توانمندتر بشوید. در کولهی خود چه تجربیاتی را قرار میدهید؟
برای حرکت در مسیر زندگی باید سبک و چابک بود. چه مواردی را از کولهی خود خارج میکنید که در سال ۹۶ باقی بماند و شما سبکتر حرکت کنید؟ چیزهایی که از کوله خارج میکنید مثلا میتواند تجربیات ناخوشایند یا ناراحتیها باشد.
فرض کنید در پایان سال ۹۷ بیشتر آن فردی شدهاید که شبیه خود ایدهآل شما است. در این صورت چه ویژگیها و رفتارهایی باید در شما تقویت شود؟ چه چیزهایی را در کولهی خود میگذارید که کمک میکند این ویژگیها در شما تقویت شود؟