خروس است و خون. تاکید دارد: به آقاهه بگو یک درشتش را جدا کند. بیچاره گناه دارند این مستمند ها.
گذرا میپرسم: آقا شما سر اینا رو میبری حالت بد نمیشه؟
انگار گفته باشم: بهتر است بیشتر مراقب دخترت باشی، از ما گفتن بود، می پرسد: برا چی؟
ساکت میمانم.
ادامه میدهد: طرف (سرِ آدم) میبره حالش بد نمی شه.
مشمای مشکی را گره زده به دستم میدهد و میگوید: از این حرفا گذشته.