ویرگول
ورودثبت نام
Sia_bagheri
Sia_bagheriمی‌نویسم
Sia_bagheri
Sia_bagheri
خواندن ۱ دقیقه·۴ سال پیش

از یک داستان کوتاه

خروس است و خون. تاکید دارد: به آقاهه بگو یک درشتش را جدا کند. بیچاره گناه دارند این مستمند ها.

گذرا می‌پرسم: آقا شما سر اینا رو می‌بری حالت بد نمیشه؟

انگار گفته باشم: بهتر است بیشتر مراقب دخترت باشی، از ما گفتن بود، می پرسد: برا چی؟

ساکت می‌مانم.

ادامه می‌دهد: طرف (سرِ آدم) میبره حالش بد نمی شه.

مشمای مشکی را گره زده به دستم می‌دهد و می‌گوید: از این حرفا گذشته.

۰
۰
Sia_bagheri
Sia_bagheri
می‌نویسم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید