. چاپلین اولین بازی خود را روی صحنه تئاتر بازی کرد.
والدین چاپلین هر دو در سالن موسیقی لندن سرگرم بودند. او در زندگینامه خود توضیح داد که چگونه در سن 5 سالگی، صدای مادرش ناگهان در مقابل انبوه سربازان ناهنجار از بین رفت. مدیر صحنه یا احتمالاً پدرش یا یکی از دوستداران مادرش سپس او را به عنوان جانشین روی صحنه بردند. چاپلین ابتدا ترانهای معروف به نام "جک جونز" را خواند و باعث شد تا تماشاگران سکه به او بدهند. او ظاهراً با اعلام اینکه قبل از ادامه پول را برمی دارد، خندههای زیادی را برانگیخت. وقتی او شروع به تقلید از مادر مبتلا به التهاب حنجره کرد، خنده های بیشتری ایجاد شد. چند سال بعد، چاپلین اولین کار حرفهای خود را به عنوان عضوی از یک گروه رقص جوانان و نوجوانان انجام داد. او چند نقش تئاتررا دنبال کرد، با بازی های وودویل رفت و یک شب در استندآپ، کمدی فاجعه باری انجام داد که در آن از صحنه بلند شد.
2. چاپلین تا حدی در یتیم خانه بزرگ شد.
با بدتر شدن وضعیت سلامتی چاپلین، وضعیت مالی خانواده نیز رو به وخامت رفت. آنقدر بد شد که در سال 1896 چاپلین و برادر ناتنی بزرگترش به مدرسه شبانه روزی عمومی برای "کودکان بی سرپرست و بد سرپرست" فرستاده شدند. چاپلین حدود 18 ماه را در آنجا گذراند، طولانی ترین دوره تحصیل مداوم که تا به حال دریافت کرده است. او خواندن و نوشتن را آموخت. اما ظاهراً با بی حرمتیهای متعددی روبرو شد، از جمله درمان عصبی شدید و تراشیدن سر در هنگام مبارزه با کرم حلقوی. مدت کوتاهی پس از آن، مادرش متعهد به یک موسسه روانی شد. در همین حال، پدرش نقش بسیار کمی در تربیت او داشت و در 37 سالگی به دلیل اعتیاد به الکل درگذشت.
3. چاپلین در برابر ورود "افراد ناسزا" مقاومت کرد.
با فیلم "خواننده جاز" در سال 1927، فیلمهای با صدا به سرعت جایگزین همتایان خاموش خود شدند. با این حال، چاپلین از پذیرش این فناوری جدید تردید داشت. زیرا میترسید که صدا، ولگرد کوچک را خراب کند. در دو فیلم دهه 1930 خود "چراغ های شهر" و "دوران مدرن" فیلم چاپلین موسیقی داشت اما نه دیالوگ، به جز یک صحنه ای که او در آن به ایتالیایی جعلی مزخرف میخواند. سرانجام، در سال 1940، او یک فیلم کامل غیر صامت و با دیالوگ به نام دیکتاتور بزرگ که یک طنز ضد هیتلری بود را جلوی دوربین برد. برای اولین بار، تقریباً پس از20 سال به عنوان شخصیتی غیر از ولگرد کوچک جلوی دوربین رفت.
4. چاپلین سه بار با نوجوانان ازدواج کرد.
در سال 1918، چاپلین با عجله با میلدرد هریس بازیگر 17 ساله ازدواج کرد. تصمیمی که او به زودی از آن پشیمان می شود و می گوید که آنها "به طور نامطلوب نادیده گرفته شده اند". پس از طلاق، او با لیتا گری 16 ساله، بازیگر دیگری ازدواج کرد که با او جدایی تلخی داشت. و در سال 1943، چاپلین 54 ساله با اوونا اونیل 18 ساله که توسط یک مامور هالیوودی به او معرفی شده بود، ازدواج کرد. یوجین اونیل، نمایشنامه نویس، از این مسئله آنقدر ناراحت بود که او را از میراث برهاند. اما برخلاف دیگر روابط چاپلین، این رابطه دوام آورد. این دو تا مرگ چاپلین در 88 سالگی با هم ماندند و هشت فرزند داشتند.
5. ایالات متحده اساساً او را تبعید کرد.
با وجود زندگی تقریبا 40 ساله در ایالات متحده، چاپلین هرگز شهروند آمریکا نشد. در همین حال، تا حدی به دلیل دوران مدرن، طنزی در عصر ماشینآلات، او به عنوان یک هوادار کمونیست شهرت یافت. در دوران مک کارتی، FBI او را تحت نظارت قرار داد و یک نماینده کنگره می سی سی پی خواستار اخراج وی شد. سپس دولت ایالات متحده مجوز ورود مجدد وی را در سال 1952 لغو کرد، زیرا او در تعطیلات به انگلستان سفرکردهبود.
به جای پاسخگویی به اتهامات هیئت مدیره مهاجرت، چاپلین تصمیم گرفت خانوادهاش را به سوئیس منتقل کند. او فقط یک بار دیگر، در سال 1972، برای پذیرفتن جایزه افتخاری اسکار به ایالات متحده سفرکرد.
6. سارقین قبر با بقایای باقی مانده از چاپلین بیرون رفتند.
تنها چند ماه پس از مرگ چاپلین، دو سارق تابوت وی را از گورستانی در سوئیس به سرقت بردند و از همسرش درخواست باج 600000 دلار کردند. وقتی او از پرداخت پول خودداری کرد، آنها بچه هایش را تهدید کردند. با این حال، سارقان سرگردان به زودی دستگیر شدند و تابوت پیدا شد. سپس در یک طاق بتنی ضد سرقت دفن شد.