نسل ما احتمالاً سریالبینی را با تب تند LOST و Prison Break و شاید ۲۴ شروع کردهباشد. هیچکدام از این سریالها را ندیدهام (به جز دو سه قسمت به صورت اتفاقی یا در جمعی دوستانه) و هنوز هم رغبتی برای دیدنشان پیدا نکردهام. مسلماً دیدن یک فیلم خوب یا یک مستند با پدر و مادر را به دیدن یک سریال با ۵ فصل و دهها قسمت ترجیح میدادم؛ تا اینکه آنقدر نقدهای جالب دربارهی دو سریال Downton Abbey و Black Mirror (که حتماً درباره این شاهکار دیگر انگلیسی هم خواهم نوشت) خواندم که ترک عادت کردیم و به گروه سریالبینها اضافه شدیم.
دانتون ابی یک سریال انگلیسی است. منظور زبان سریال نیست! این سریال یک محصول انگلیسی است. همان اندازه که یک ماشین آمریکایی با یک نمونه انگلیسی تفاوتهای آشکار و پنهان زیادی دارد. در سبک،فرهنگ، شخصیتپردازی، حوصله و صبوری و … دانتون سریالی ساخت بریتانیا است. می شود گفت دانتون سریال دیالوگهاست! سریال احساسات و روابط بین آدمها که بر خلاف روال و روش مرسوم نمونههای آمریکایی، سر صبر و حوصله قصهاش را میگوید. به اندازه لازم برای شخصیتپردازی کارکترهای پرشمارش وقت میگذارد و روابط موجود بین آدمها را صد در صد بر اساس دنیای خاکستری انسانها روایت میکند. دیالوگ نویسی برای انبوه شخصیتهای مجموعه در بالاترین سطح ممکن به نتیجه رسیده چنانکه اگر لحظهای حواستان پرت شود مطمئناً دیالوگ یا حرف مهمی را از دست دادهاید.
کلید موفقیت دانتون در همین کیفیت پنهان موجود در تک تک دیالوگها، نگاهها و روابط و احساسات انسانهاست. سریالی که نه اکشن است، نه ستارههای آنچنانی دارد، نه جذابیت های سکسی و خشونت هالیوودی و نه جلوههای ویژه شگفتانگیزی. هر چه هست دقت در به ثمر رساندن کیفیت و محتوا در تمامی دقایق سریال است. با این اوصاف بعید نیست بسیاری در همان قسمتهای اول سریال حوصلهشان سر برود و بیخیال ادامهاش بشوند.
داستان سریال حکایت دورهای حدوداً ۱۵ ساله از سالهای ابتدایی قرن بیستم است. دورانی که جهان درحال تحول است، نه تنها در پی دستاوردهای علمی و سرعت گرفتن ظهور امکانات جدید در زندگی، که با تغییرات جدی سنتها و اصولی که شاید قرنها به عنوان اصول تغییرناپذیر زندگی جوامع آن دوران پذیرفته شده بودند. این تعارض بهترین فرصت ممکن برای روایت داستانهای بعضاً پیش پا افتاده اما پر معنا از زندگی مردمان آن روزگار را به دست میدهد. بیشتر از این از داستان سریال چیزی نمیشود گفت چرا که داستان دیگری ندارد. ماجرا بر سر روزگار سپری شدهی خاندانی اشرافی در جنوب جزیره است. الباقی دیگر بسته به ذائقهی شماست که حوصله و استطاعت پیگیری ۴۵ دقیقه دیالوگهای درجه یک در قالب فرهنگ آن دورهی بریتانیا را داشته باشید یا خیر! که به نظر من همهی این صبوری و دقت با یک لحظه حضور مگی اسمیت در نقش کنتس گرانتام با آن دیالوگهای طنازانه و بازی درخشان پاداش میگیرد.
دیدن دانتون ابی را به همهی کسانی که از دیدن انبوه فیلم و سریالهای حادثه محور و پر تعلیق و هیجان، سرسام و یا استرس گرفته اند پیشنهاد و حتی تجویز میکنم. برای ۴۵ دقیقه آن موبایل لعنتی را خاموش کنید، گروههای خاله زنک تلگرام و محتوای صد تا یه غازش را لفت بدهید، چند استکان چای بریزید و در کنار خانواده دانتون ابی ببینید.