این نوشتار در پاسخ به یک گفتگو در یک گروه تلگرامی از سوی من ارسال شد که بد ندیدم اون رو به صورت عمومی به اشتراک بگذارم. در گروه در خصوص استقبال پایین مخاطبان از دورههای آموزشی فنی و مقایسهی دورههای تشکیل شده در تهران و سایر شهرها صحبت میشد.
احتمالاً اگر از مردم بپرسیم چه شغلهایی پر درآمد هستند به پزشکی و وکالت و دلالی اشاره می کنن. بر همین اساس چون صاحبان این مشاغل در نظر عام مردم ثروتمند هستند باعث شده تا تمایل زیادی برای تصدی گری این مشاغل در بین مردم وجود داشته باشه. در یک کلام میشه گفت برای رسیدن به این مشاغل انگیزه عینی وجود داره.
اما وقتی به صنایع فناوری محور دیگه از جمله IT و کسب و کارهای مشتق شده ازش نگاه می کنیم، شاهد نمودی مشابه اونچه در بند قبلی گفتم نیستم. این مورد باعث میشه تا افرادی که در مرحله تصمیم گیری و انتخاب شغل هستند یا فعال نوپای این حوزه هستند انگیزه پایین و دلخوشی کمتر داشته باشن. همین عامل باعث پایین موندن یا عقب موندن سطح سواد و تجربه نیروهای فنی شاغل در این حوزه شده و این مورد زمینه ساز خیلی چیزهای دیگه از جمله اقبال پایین نسبت به حضور یا سرمایه گذاری در کسب دانش و تجربه می شه.
در تهران به دلیل تجمع سرمایه و تعدد شرکت ها و جمعیت بسیار بالا و سایر عوامل شکافی در نوع دیدگاه شهروندان این شهر در قیاس با سایر شهرها دیده می شه. حالا این شهروند می تونه مدیر یک شرکت باشه یا عضوی از تیم یا یک مصرف کننده کالا و خدمات.
از نظر من استقبال از آموزش چند نیازمندی داره که به بخشی از جنبه هایی که به ذهنم می رسه اشاره می کنم.
سری به رویدادهای تعریف شده برای شیراز در سایت ایوند یا اینستاگرام بزنید و به تصویر، نوشته ها و غنای محتوا توجه کنید. شاهد هستیم که سطح عمده آگهی ها ابتدایی و مملو از بازارگرمی اغراق شده است. از طرفی به دلایل زیاد از جمله فقدان تجربه، کمبود سرمایه و توخالی بودن برگزار کنندگان شاهد سطح مطلوبی از تبلیغات برای دوره ها نیستیم.
به موسسه های آموزشی معروف شهر و صفحات اینستاگرام اونها هم سر بزنید، شاهد توضیحات کلیشه ای و تکراری خواهید بود. بسیاری از سئوالات بی پاسخ می مونه.
همیار آکادمی یا رهنما کالج تلاش کرده این مورد رو رعایت کنه و خیلی ها هم دنباله رو اون هستند. محی سنیسل علی رغم دست تنها بودنش نهایت تلاشش رو برای نگارش متون مناسب به کار گرفته تا مخاطب به درک خوبی از انچه خواهد آموخت برسه و تفاوت محتوای نگارش شده با محتوای سایر دوره ها به خوبی قابل تشخیص هست.
در توصیف اکوسیستم استارتاپی شیراز، دوستان من بارها این عبارت رو از من شنیدند که
ما در سطح زیر صفر بودیم و با جمع شدن دور هم و هم افزایی و کسب تجربه از محل کسب و کارهایی که به اون اشتغال داریم به سطح صفر و 5 رسیدیم و در راه رسیدن به 10 هستیم.
اینکه این اعداد بر چه اساسی استوار هست مهم نیست، جان کلام مهم هست. در مثل مناقشه نیست. امیداورم به دوستان بر نخوره.
همه ما شنیده بودیم که ایرانی نمی تونه کار تیمی بکنه، اما سئوال اینه که تیم اسنپ یا دیجی کالا یا فافا یا اپ ساز یا کمدا و ... چطوری دارن با هم کار می کنن؟ عمده نفرات این تیمها در روزای اول دو سه نفر بوده و با توجه به رشد و رونق و نیاز (کلمه کلیدی این بند نیاز هست) رفته رفته به سطوح فعلی رسیدند. وقتی که در شهر ما کسب و کارهای نوپای در حال رشد یا رشد یافته خیلی کمی وجود داره بلوغ کافی برای سطوح بالاتر دیده نمیشه. پس استقبال از دوره ها کاهش پیدا می کنه.
پیرامون ما برهان مجیدی های زیادی هستند که با زبان فریبا و انگیزشی قشر خاصی از مردم رو برای ثروت اندوزی هدف گرفتند. ماحصل فعالیت های اینها آثاری تخریبی زیادی در بلند مدت به جا خواهد گذاشت که یکیش بی اعتنایی به دورهای مشابه خواهد بود. از طرفی به قول انگلیسی ها:
Those who can, do; those who can't, teach
عده ای دیگه با نیات مختلفی از جمله برندسازی شخصی، تصاحب جایگاه های شغلی، کسب درآمد و مواردی مشابه وارد این حوزه میشن و بعضا تجارب خوبی به جای نمیذارن. چرا که از تجربه زیسته خود سخن نمی گن و راوی آموزه های موجود هستند.
اما گروهی دیگه مثل محی سنیسل، توحید علی اشرفی و ده ها نفر دیگه از تجربه زیسته خودشون سخن می گن و باعث خلق بازخوردی خوب می شن. داشتن MBA، DBA و ده ها دروغ کاغذی صادر شده از فرنگ ره به جایی جز ثروت اندوزی مروجانش نخواهد برد.
استعلام شهریه دوره شاید اولین سئوال خیلی از اشخاص برای شروع تصمیم گیری هست. توان مالی مردم در کنار فاکتورهای قبلی در پذیرش سطح شهریه تاثیر بسزایی داره.
اگر دوره ای به خوبی پاسخگوی نیازهای واقعی باشه، صرف هزینه برای اون دوره تبدیل به سرمایه گذاری می شه و در میان مدت و بلند مدت باعث سود دو چندان میشه. این هنر برگزار کنندگان دوره هست که با توجه ویژه به فاکتورهای قبلی به خوبی به شخص متقاضی آموزش ثابت کنند که این صرف هزینه به صورت به خودش باز می گردد.