معلمی وارد کلاس شد و از دانشآموزان خود خواست به سوالی که داخل برگه نوشته شده است پاسخ دهند. سوال این بود، در آینده میخواهید چه کاره شوید؟
از آنها خواست بادقت زیاد به آن فکر کنند و صادقانه به این سوال پاسخ دهند و گفت که کسی به جز خودش از جواب آنها مطلع نخواهد شد. بعد از گذشت مدتی دانشآموزان برگههای خود را تحویل دادند و از کلاس بیرون رفتند، هنگامی که معلم به برگهها نگاه میکرد متوجه شد، یکی از دانشآموزان نوشته است که میخواهد شاد باشد، به آن دانشآموز گفت: که سوال را اشتباه پاسخ داده است ولی آن پسر به او گفت: به نظرم شما زندگی را اشتباه متوجه شدید.
به امید پول، به امید موفقیت اینگونه ما قدم در مسیر نادرستی برمیداریم و در آخر به دنبال چیزهای اشتباه میرویم و همه چیز را خراب میکنیم. کمتر از چیزی که با آن شروع کردهایم برایمان باقی میماند و بیشتر از آنچه انتظارش را داشتهایم درگیر مسائل میشویم. وقتی از نردبان و پلههای ترقی بالا میرویم یادمان میرود اصلا برای چه شروع به بالا رفتن کرده بودیم.
وقتی در یک مصاحبه از پادشاه بوتان پرسیدند میزان تولید ناخالص داخلیتان چقدر است؟ او غافلگیر و شوکه شد. جواب داد ما در بوتان فقط GDP(تولید ناخالص داخلی) را حساب نمیکنیم بلکه ما GNH (در بوتان یک واحدی به نام شاخص ملی (Gross National Happiness or GNH) وجود دارد. این شاخص نشان میدهد که مردم چقدر در زندگیشان خوشحال هستند. این تست چیزی نیست که مردم از آن تعجب کنند. زیرا همواره باعث خوشحالتر شدنشان شده است.) را محسبه میکنیم. به جای آنکه فقط میزان تولید ناخالص داخی را محاسبه کنیم ما میزان افزایش شادی ملی را محاسبه میکنیم.
در روند بزرگ شدن، هدف اصلی زندگی را فراموش میکنیم. اگر میتوانستیم کمتر پول در بیاوریم و به جای آن زمان بیشتری را صرف کاری که عاشق آن هستیم بکنیم، آیا این کار ما را شادتر نمیکرد؟
شادی خود را با چیزی که فکر میکنید به آن نیاز دارید معامله نکنید. چیزها هیچ وقت نمیتوانند ما را خوشحال کنند چون موقتی و محدود هستند. ولی تجربهها تا ابد دوام دارند.
خیلی از افراد برای چیزی که دوست ندارند سخت کار میکنند تا بتوانند پولی را خرج کنند که ندارند، چیزهایی را بخرند که به آن نیاز ندارند و آدمهایی را تحت تاثیر بگذارند که از آنها خوششان نمیآید.
وقتی هویتمان را بر اساس کاری که به آن مشغول هستیم میسازیم، حرفهای، شغلی و مشغولیتی هیچ وقت نمیتوانیم شاد باشیم. چون اساس شادیمان را یک چیز بیرونی قرار دادهایم . ولی اگر هویتمان را بر اساس کسی که هستیم بسازیم و اینکه چه جور آدمی میخواهیم باشیم و بشویم، آن وقت هر چیزی امکانپذیر است. یادتان باشد ما با چیزهایی که بدست میآوریم موفق میشویم ولی با چیزهایی که به دیگران میدهیم خوشحال میشویم. این دو را با هم اشتباه نگیرید.