سیمین آذرباد
سیمین آذرباد
خواندن ۴ دقیقه·۴ سال پیش

«جزء از کل» ارزش دو بار خواندن را دارد؟

مستقیم خودم را به غرفه‌ی وحشتناک شلوغ نشر چشمه در نمایشگاه کتاب تهران رساندم. تنه خوردم و تنه زدم تا بتوانم جلد سبزآبی چشم نوازش را مثل نشان حاکم بزرگ روی دست بگیرم و از مهلکه بیرون بیاورم.

بعد از سه سال هر بار چشمم به جلد قطورش می افتاد از خودم می پرسیدم داستان این رمان چه بود؟ چه آغاز و چه پایانی داشت؟ اما جز پدر و پسری عجیب چیز دیگری به خاطرم نمی آمد. این شد که دوباره رمان را به دست گرفتم.

«جزء از کل» از آن دست کتاب‌هایی است که رویای نویسندگی را در ذهن مشتاقانش بیدار می‌کند. خط به خط کتاب با من می‌گوید: «بخوان و ببین که قلم روان و جذاب یعنی چه.»

استیو تولتز در این رمان مفاهیم عمیق و رفتارهای پیچیده‌ی انسان عصر مدرن را با تشبیهات حیرت‌آور و خلاقانه در برابر چشمان ما رمزگشایی می‌کند و رفتارهای متناقض ما را با طعنه و طنز به رخ می‌کشد. اما گاهی در بیان مستقیم و بی‌پرده‌ی دیدگاه‌های خود زیاده‌روی هم می‌کند و داستان را صرفا دست‌مایه‌ی بیان موضوعات بعضا غیرمرتبط قرار می‌دهد. گویی هر لحظه در کمین است تا عقاید خود یا نقل قول‌های مشاهیر را لا به لای داستان بگنجاند.

کتاب اشارات ریز و هوشمندانه‌ای دارد که در ذهن‌ باقی می‌مانند؛ مثل ریشه‌یابی رفتارهای دو برادر در ناملایمات دوران کودکی و یا تغییر ارزش‌های این دو در گذر سال‌ها. اما دلیل تکرار و تاکید بی‌نتیجه‌‌ بر برخی مسائل را تا انتها متوجه نشدم؛ مثل فرضیه‌ی تناسخ جسپر از مرگ پدر و اصرار نویسنده به موضوع تله پاتی.

شخصیت‌های اصلی داستان رمز و رازهایی هستند که مدام باید مشغول کند و کاو آن‌ها باشیم. با وجود این که کتاب سرگذشت مارتین از ابتدای تولد تا مرگ اوست، هنوز شک دارم که در پایان او را به درستی درک کرده‌ام یا خیر. جسپر تغییر روحیه‌ی عجیبی را با ترک کردن کلبه و سفر به تایلند پشت سر می‌گذارد و داستان تری به قدری اغراق شده و افسانه‌ای است که به سختی هضم می‌شود. شاید هم همین افسانه‌ای بودن تفاوت یک قهرمان را با عموم مردم می‌سازد.

«جزء از کل» داستان یک عمر جدال برای پیدا کردن معنای زندگی است. کشمکشی بی‌انتها که جز سرخوردگی حاصلی ندارد و در تمام طول مسیر، سایه‌ی مرگ هر نور و معنایی را از درخشش می‌اندازد. یافتن معنا یا به تعبیری پروژه‌های جدید در زندگی است که نیروی حرکت را به پوچی و افسردگی غالب می‌کند؛ حتی اگر این پروژه‌های موقتی مانند پروژه‌های مارتین تقدیری جز شکست حتمی نداشته باشد.

"ما تنها موجودی هستیم که به فانی بودن‌مون آگاهی داریم. این حقیقت به قدری ترسناکه که آدم‌ها از همون سال‌های ابتدایی زندگی اون رو توی اعماق ناخودآگاه‌شون دفن می‌کنن و همین ما رو به ماشین‌هایی پرزور تبدیل کرده، کارخانه‌های گوشتی تولید معنا. معناهایی رو که به وجود می‌آرن تزریق می‌کنن به پروژه‌های نامیرا شدن‌شون – مثل بچه‌هاشون یا آثار هنری‌شون یا کسب و کارشون یا کشورشون – چیزهایی که باور دارن از خودشون بیشتر عمر می‌کنن."

از متن کتاب، چاپ سی و دوم، صفحه‌ی 349

نویسنده تا قبل از رسیدن به بخش سفر تایلند اجازه می‌دهد خود، هدف و پیام داستان را جست‌و‌جو کنیم. مثل لذت مکیدن آب‌ نبات‌های شیرین کودکی برای رسیدن به آدامس وسط آن. اما با رسیدن به فصل‌های پایانی، آب پاکی را روی دست ما می‌ریزد. انگار استیو تولتز معلمی است که از تکرار چندباره‌ی درس به شاگرد کم‌هوش خود ناامید شده و ناگهان برگه‌ی پاسخ را روی میز پرت می‌کند. برای نمونه این افشاگری در مکالمه‌ی تری و جسپر قبل از سوار شدن به کشتی مشهود است.

"تن به بازی زندگی بده و سعی نکن از قانون‌هاش سر دربیاری. زندگی رو قضاوت نکن، فکر انتقام نباش، یادت باشه آدم‌های روزه‌دار زنده می‌مونن ولی آدم‌های گرسنه می‌میرن، موقعی که خیالات فرو می‌ریزن بخند، و از همه مهم‌تر، همیشه قدر لحظه‌ لحظه‌ی این اقامت مضحکت رو تو این جهنم بدون."

از متن کتاب، چاپ سی و دوم، صفحه‌ی 611

جزء از کل کتابی نیست که صرفا داستانی سرگرم‌کننده یا پیام‌آور یک مفهوم ساده باشد. هر صفحه ذهن شما را به چالش می‌کشد و افکار همیشگی انسان را زیر سوال می‌برد. هم‌زمان با سر و کله زدن با شخصیت‌های پیچیده‌ی داستان و مواجهه با اتفاقات غافلگیرکننده، باید آماده‌ی کلنجار رفتن با اکتشافات و کاوش‌های عمیق در روحیات انسان هم باشید.

اگر ماجرای داستان را چندان به یاد نمی‌آورید، پیشنهاد می‌کنم جزء از کل را دوباره به دست بگیرید، اما این بار صرفا رشته‌ی داستان را دنبال نکنید و اجازه دهید صفحه به صفحه‌ی کتاب، ذهن شما را به چالش بکشد و به دنیای استیو تولتز ببرد، دنیایی که خود در زمان نگارش، تحت تاثیر فلاسفه و نظریه‌پردازان مختلف بوده است.


نظر شما در مورد «جزء از کل» چیست؟ شما هم فکر می‌کنید این کتاب شایسته‌ی تجدید چاپ‌های مکرر و دوباره خواندن هست؟


جز از کلجزء از کلنشر چشمهکتابرمان خارجی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید