ویرگول
ورودثبت نام
سیمرغنامه
سیمرغنامهsimurghnameh.com
سیمرغنامه
سیمرغنامه
خواندن ۶ دقیقه·۴ ماه پیش

شیوه‌نامهٔ گردآوری آثار سیمرغنامه

هدف سیمرغنامه گردآوری و ساماندهی آثار فرهنگی تاریخ ایران است. ولی تعریف آثار فرهنگی ایران چیست؟ و سیمرغنامه با چه معیارهایی به شناسایی این آثار در میان خیل آثار موجود پرداخته است؟

بهره‌مندی از مفهوم جهان ایرانی 

«آثار فرهنگی ایران» را نمی‌توان به محدوده‌ٔ سیاسی ایران امروز محدود کرد، به این دلیل روشن که فرهنگ ایرانی به این محدوده منحصر نمی‌شود. به طور کلی، شکل‌گیری و گسترش فرهنگ و آثار فرهنگی در گروی محدوده‌های اعتباری مرزهای سیاسی نیست و در مورد ایران، مفاهیم متعدد شناخته‌شده و باسابقه‌‌ای چون «ایرانِ بزرگ» (Greater Iran, Greater Persia, Iranosphere, Persosphere)، «جهان ایرانی» (Greater Iran, Greater Persia)، «قلمرو فرهنگ ایرانی» (Iranian cultural continent)، و «جهان ایرانی‌مآب» (Persianate World) شاهد بارزی است بر گستردگی مرزهای فرهنگ ایرانی ورای مرزهای سیاسی معاصر. آنچه این مفاهیم را در حوزه‌ٔ نظر نضج بخشیده زمینه‌ٔ فرهنگی مشترکی است که در یک گستره‌ٔ وسیع جغرافیایی قابل‌درک است، آنچه به رغم انبوه تفاوت‌ها‌ رنگی واحد به این گستره می‌زند. در بروز این زمینه‌ٔ مشترک عوامل متعددی دخیل‌اند که شاید بارزترین آنها رواج زبان‌های ایرانی در میان اقوام مختلف این گستره باشد. ولی این اشتراکات فراتر از زبان است و وجوه مختلف فرهنگی را در بر می‌گیرد. آداب و رسوم و سبک‌های هنری از دیگر وجوه بارز این خویشاوندی است. پس در گام اول واضح بود که سیمرغنامه در شناسایی آثار نه به مرزهای سیاسی ایران معاصر که به محدوده‌ٔ جغرافیایی جهان ایرانی ابتنا می‌کند. زیرا هدف سیمرغنامه گردآوری آثاری است که بر هنر و فرهنگ ایرانی در گستره‌ٔ تاریخ طولانی آن دلالت می‌کند و نه بر آثار متعلق به ایران امروز.

فرا رفتن از مرزهای مشخص سیاسی، اگرچه ضرورت تحقق اهداف این پروژه است، ما را با دشواری‌های عملی بسیاری مواجه کرده است. جهان ایرانی و دیگر مفاهیم مشابه آن تعریف دقیق و مرزهای روشنی ندارد، پهنه‌ٔ وسیعی است با انبوه شباهت‌ها و همزمان انبوه تفاوت‌ها. تعاریف محققان و صاحبنظرانی که این مفاهیم را وضع کرده یا پذیرفته‌اند مشابه هم نیست. به طور معمول، برای تعریف جهان ایرانی به مرزهای شاهنشاهی‌های ایرانی رجوع شده و جغرافیای این مفهوم را شامل بخش‌هایی از آسیای غربی، مرکزی، جنوبی، و شرقی دانسته‌اند. مرزهای شرقی گاه هندوستان را در بر گرفته و تا کاشغر چین پیش رفته و گاه به دره‌ی رود سند و کوه‌های پامیر و سیحون و جیحون محدود شده است. مرزهای غربی هم گاه تا آناتولی پیش‌روی کرده و گاه به منطقه‌ٔ قفقاز و میان‌رودان محدود شده است.

مفهوم جهان ایرانی دال بر این است که در این پهنه‌ٔ جغرافیایی می‌توان رد و نشان فرهنگ ایرانی را یافت، گاه عمیق و بارز و گاه ظریف و ضمنی، ولی این دلالت هرگز به این معنا نیست که فرهنگ‌های دیگر در این پهنه بی‌اثرند یا این پهنه صرفاً و تماماً متأثر از فرهنگ ایرانی است. این پهنهٔ جغرافیایی از کهن‌ترین بسترهای تمدن بشری است و همراه فرهنگ ایرانی انبوهی از دیگر فرهنگ‌ها در آن بالیده‌اند. غنای فرهنگی این پهنه در مقیاس‌های خرد و کلانش مرهون همین درآمیختگی فرهنگ‌هاست. همه‌ٔ آثار تاریخی این پهنه را، به ویژه در سرزمین‌های پیرامونی، نمی‌توان به‌سادگی ایرانی تلقی کرد یا حتی متأثر از فرهنگ ایرانی دانست. بنابراین ابتنای بر «جهان ایرانی» اگرچه سیمرغنامه را از قید ناکافی مرزهای سیاسی امروز رهایی بخشیده، به لحاظ عملی این پروژه را با چالش‌های بسیار مواجه ساخته است. برای عملی شدن پروژه به هر حال به محدود‌ه‌ها و معیارهای روشنی نیاز داشتیم و به این ترتیب با پرسش‌های دشواری روبرو بودیم:

۱. پهنهٔ مبهم جهان ایرانی را چگونه به اقتضای این کار دقت بخشیم؟ 

۲. پیشاپیش می‌دانیم که آثار بسیاری از این پهنه صرفاً متأثر از فرهنگ و هنر ایرانی نیست. سهم دیگر فرهنگ‌ها را چگونه مشخص کنیم؟ 

۳. روشن است که آثاری در این پهنه‌ٔ گسترده یافتنی است که تأثیر اندکی از فرهنگ و هنر ایرانی یافته یا اساساً خارج از قلمرو این فرهنگ است. اینها را چگونه باید تشخیص دهیم و از دایره‌ی انتخاب خارج کنیم؟ 

با توجه به چالش‌ها و پرسش‌های مذکور، گردآوری آثار را به فراخور محدوده‌های مختلف جغرافیایی و ویژگی‌هایشان در چند مرحله و با سیاست‌هایی متفاوت به پیش برده‌ایم.

گام اول گردآوری آثار: محدودترین تلقی از جهان ایرانی

اولین راهبرد ما برای تعریف محدوده‌ٔ اولیه‌ٔ پروژه و شروع کار این بود که از میان محدوده‌های برشمرده برای «جهان ایرانی» کوچک‌ترین و محدودترین را برگزینیم تا هم تعریفی جغرافیایی برای انتخاب آثار بیابیم و شروع کار را ممکن کنیم و هم احتمال انتخاب آثار نامربوط را کاهش دهیم. به این ترتیب محدوده‌ٔ کار را چنین تعریف کردیم: از شمال به دریای خزر، از جنوب به خلیج فارس و دریای عمان، از شرق به دره‌ی رود سند و کشمیر و کوه‌های پامیر، از غرب به میان‌رودان، از شمال شرق به وَرارود سیحون و جیحون، و از شمال‌غرب به منطقه‌ی قفقاز محدود شدیم. در فاز اول پروژه همه‌ٔ آثار این محدوده را به مثابهٔ آثار جهان ایرانی فرا خوانده‌ایم؛ در فازهای بعدی به مرور این آثار می‌پردازیم تا سهم دیگر فرهنگ‌ها را مشخص کنیم و هویت فرهنگی آثار را دقت بخشیم.

گام دوم گردآوری آثار: مرزهای گسترده‌تر جهان ایرانی

در گام بعدی، سراغ مرزهای گسترده‌تر برشمرده برای «جهان ایرانی» رفته‌ایم تا بارزترین آثار باقیمانده را شناسایی کنیم، یعنی از شرق تا هندوستان و کاشغر و از غرب تا آناتولی را کاویده‌ایم. در این مرحله، مبتنی بر معیارهایی به انتخاب آثار دست زده‌ایم:

۱. زبان: ظهور و بروز یکی از زبان‌های ایرانی در اثر؛ مثل ظرف، پارچه، کاشی، کتیبه‌، کتاب، یا سندی که رد و نشانی از یکی از زبان‌های ایرانی در آن یافتنی است.  

۲. سبک و فن: بروز فنون و سبک‌هایی در اثر که به فنون و سبک‌های ایرانی شهره‌اند، مثل سبک‌های نگارگری ایرانی یا سبک نستعلیق در خوشنویسی.

۳. عامل و بانی: مشارکت یک ایرانی در خلق اثر، مثلاً در جایگاه هنرمند و صنعتگر، شاعر و نویسنده و مترجم، حامی و سفارش‌دهنده.

گام سوم گردآوری آثار: بیرون از جهان ایرانی

شروط برشمرده در گام دوم لزوماً به آثار جهان ایرانی منحصر نیست. آثار قابل توجهی خارج از این جغرافیا یافتنی است که واجد این شروط است و بنابراین در نسبت با هنر ایران قرار می‌گیرد. در گام نهایی، به جستجوی این آثار پرداخته‌ایم.

برنامه‌های آتی

۱. تشخیص میراث مشترک: برای مشخص کردن نقش دیگر فرهنگ‌ها در شکل‌گیری آثار (پاسخ به پرسش ۲) نیازمند کار گسترده‌ای هستیم تا ابتدا هسته‌های فرهنگی مهم مؤثر در منطقه، مثل فرهنگ هندی و یونانی و سامی، را بیابیم و سپس با بررسی هر اثر نسبت‌های بارز موجود را آشکار کنیم.

۲. حذف آثار نامرتبط: برای شناسایی و خروج آثار نامرتبطی که در گام اول، به فراخور روش کار، به مجموعه افزوده شده (پاسخ به پرسش ۳) باید تک‌تک آثار پهنه‌ٔ انتخابی را دوباره بررسی کنیم و مبتنی بر معیارهایی به تصمیم‌گیری درباره‌ٔ آثار مشکوک بپردازیم. بازخوردهای کاربران سیمرغنامه در این زمینه می‌تواند بسیار یاری‌رسان باشد.

۳. افزودن نام‌ اصیل مکان‌ها: برای عرضه‌ٔ بهتر تکثر فرهنگی این گستره‌ٔ پهناور، تلاش می‌کنیم نام حوزه‌های تاریخی ـ جغرافیایی، همچون سیستان، قفقاز، خراسان، ماوراءالنهر (ورارود)، خوارزم، سُغد، را با در نظر داشتن دوره‌ٔ تاریخی آثار به شناسنامه‌ٔ آنها بیفزاییم.

۴. تدوین دستهٔ تازهٔ «دربارهٔ ایران»: برای گردآوری آثاری که درباره‌ٔ ایران تولید شده و محتوایشان با ایرانیان و فرهنگ ایرانی مرتبط است، دستهٔ تازه‌ای خواهیم ساخت: «دربارهٔ ایران»؛ مثلاً نسخه‌های ترجمهٔ متون ایرانی، آثار حاوی نقش اسطوره‌ها و نامداران ایرانی (مثل مدالی برنزی که به مناسبت ورود ناصرالدین‌شاه به لندن، در همین شهر، ساخته شد)، عکس‌ها و طراحی‌های سفرنامه‌های اروپاییان از ایران در این دسته گردآوری و ساماندهی می‌شود.

فرهنگ ایرانیهنر ایرانی
۰
۰
سیمرغنامه
سیمرغنامه
simurghnameh.com
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید