جامعه ایران خصلتی دو گانه و دو زیستی پیدا کرده است که یک زیست آن زیست رسمی و در حوزه عمومی عینی و حقیقی بر اساس معیارهای حداقلی رسمی و قانونی است و زیست دیگرش در فضای مجازی که بر اساس معیارهای عرفی و غیر رسمی. فاصله میان فرهنگ رسمی و عرفی در جامعه روز به روز بیشتر شده و عدم امکان ظهور و بروز فرهنگ عرفی در مقابل فرهنگ رسمی این اتفاق را تشدید کرده است.
تا پیش از پیدایش فضای مجازی و عمومیت آن در جامعه ایران به خصوص بعد از پیدایش شبکه های اجتماعی که امکان زیست مجازی را در جامعه فراهم کرد؛ جامعه ایران با پدیده زیر پوست شهر مواجهه بود. به گونه ای که در لایه های زیرین حیات رسمی و آشکار ایرانیان؛ زندگی غیر رسمی و پنهانی وجود داشت که عمدتا از چشم انداز فرهنگ رسمی؛ ناهنجار و غیر قابل قبول بود و تا حد امکان با آن مبارزه می شد.
زیر پوست شهر در موقعیت های مختلف به خصوص در بحران ها سیاسی و اجتماعی به فرهنگ رسمی یورش می آورد و تلاش می کرد جایی برای خود در فرهنگ رسمی و فضای حقیقی پیدا کند. این مبارزه ها گاهی شکل قانونی به خود می گرفت و زمانی نیز به شکل خشونت باری در می آمد. تلاش برای کسب مجوز انتشار آلبوم های خوانندگان رپ یکی از نمونه های تلاش های مسالمت آمیز بوده است.
پیدایش فضای مجازی عمومی و قدرت تاثیر گذاری آن بر فضای عینی و حقیقی به تدریج زیر پوست شهر را که زندگی غیر رسمی و غیر قانونی و ناهنجار شمرده می شد به فضای مجازی منتقل کرد و برای آن نوعی از حیات مجازی را فراهم کرد که با ترکیب با فرهنگ عرفی زیست دیگری را ممکن و محقق کرده است. زندگی که اقتصاد خود را دارد؛ ارزش های اجتماعی خود را می سازد و دیگری خود را فرهنگ رسمی تعریف کرده است.
به این ترتیب تلاش برای تصرف فضای عینی و حقیقی جامعه ایران جای خود را به سیطره بر فضای مجازی داده است. به گونه ای که فرهنگ غیر رسمی و عرفی با اتکاء به تولیدات کاربر محور؛ بدون محدودیت های تولید فرهنگی رسمی همراه با دوپینگ هایی که از سوی فرهنگ جهانی و مخالفان جمهوری اسلامی می شود جامعه غیر رسمی ایرانیان را در فضای مجازی تشکیل داده است.
جامعه ای که زنان و جوانان مهم ترین بازیگران آن هستند و آزادی های اجتماعی؛ فرهنگی؛ جنسی و غیره آن را تبدیل به محیطی ایده آل برای هر گونه فعالیت مخالف با فرهنگ و هنجارهای رسمی کرده است. این جامعه اکنون تبدیل به مهم ترین کانون شکل دهی به ذهنیت و نگرش بخش قابل توجهی از افراد جامعه شده و عملا کنترل بخش های زیادی از جامعه رسمی را و اثر گذاری بر تحولات فضای حقیقی و رسمی را در دست دارد.
موج هایی که در خصوص وقایع مختلف در جامعه غیر رسمی ایجاد می شود و تاثیرات این موج ها در ایجاد تغییر در فضای حقیقی و واقعی باعث شده است تا جامعه ایران برخلاف بسیاری از جوامع که بعد واقعی و رسمی بر جنبه غیر رسمی غلبه دارد؛ وارونه شده و تحت تاثیر و حتی تحت کنترل جامعه غیر رسمی قرار گیرد.
نهادهای رسمی به خصوص نهادهای فرهنگی در این جامعه قدرت ناچیزی دارند و عملا بود و نبود آنها تاثیری در فضا و وضعیت ندارد. با توجه به محدودیت های نهادهای رسمی؛ ناتوانی و ناکارآمدی ذاتی آنها و این واقعیت که بخش زیادی از قدرت آنها در فضای حقیقی از قدرت کنترل؛ ممیزی و اعمال محدودیت ناشی می شد باعث شده است در فضایی بدون هر گونه کنترل و ممیزی و محدودیت؛ این نهادها بی اثر باشند.
جامعه غیر رسمی کار خود را می کند و راه خود را می رود و جامعه رسمی هم در تلاش برای مهار و کنترل آن عملا ناتوان شده است. تکنولوژی هایی ارتباطی محدود کننده قدرت کنترل جامعه رسمی بر جنبه غیر رسمی به یاری این نوع از زیست جمعی آمده و عملا امکان کنترل و نظارت بر آن را سخت و دشوار کرده است. وجود یک اقتصاد دیجتال در حال رشد همراه با هزاران شغل و فعالیت اقتصادی در کنار تاثیرات بیماری کرونا بر فضای حقیقی باعث شده است تا موقعیت فضای مجازی و زیست غیر رسمی بیش از پیش تثبیت شود. دو زیستی می تواند مدت های مدید در جامعه ادامه یابد اما در چنین فضایی تحولات به زیان جامعه و فرهنگ رسمی پیش خواهد رفت.