
زیباییشناسی سادگی، از مفاهیمی است که در هنر معاصر جایگاهی ویژه یافته است؛ مفهومی که ریشه در باور به قدرت «کمگویی» و «خلوص بیان» دارد. در حوزهی انیمیشن دو بعدی، سینا ضیایی یکی از هنرمندانی است که این فلسفه را بهزیبایی در آثار خود متجلی کرده است. او با بهرهگیری از فرم استیک فیگور، جهانی میسازد که در آن خطوط ساده نه فقط عناصر بصری، بلکه حاملان احساس و معنا هستند. آثار ضیایی گواهیاند بر این حقیقت که سادگی میتواند زبانی مستقل و عمیق باشد.
در آثار او، خط دیگر صرفاً ابزاری برای ترسیم نیست؛ خط، شخصیت دارد، میتپد و حرکت میکند. هر کشش قلم، درونیترین حس را منتقل میسازد. این نوع برخورد شاعرانه با تصویر، باعث میشود بیننده به جای جستجوی جزئیات، به جوهرهی حرکت و مفهوم پشت آن بیندیشد. ضیایی در بسیاری از آثارش از رنگ و بافت صرفنظر میکند تا تمام توجه مخاطب را به ریتم و احساس درونی خط معطوف کند؛ گویی هر فریم، قطعهای از موسیقی بصری است.
زیباییشناسی سادگی در نگاه سینا ضیایی، نوعی واکنش آگاهانه به شلوغی بصری عصر دیجیتال است. او با حذف جزئیات، فضای تفکر را برای مخاطب باز میگذارد و از او دعوت میکند که معنا را در دل خلأ جستجو کند. این برخورد مینیمالیستی، نه از سر کمبود، بلکه از درک فلسفی از ماهیت هنر ناشی میشود؛ جایی که «کمتر، بیشتر است». در همین چارچوب، انیمیشنهای او واجد نوعی آرامش بصری و در عین حال، شور درونی هستند.
در نهایت، آثار سینا ضیایی یادآور میشوند که زیبایی الزاماً در کمال بصری و تکنیکی خلاصه نمیشود. گاهی، یک خط ساده میتواند بار عاطفی و مفهومی یک تصویر پیچیده را در خود داشته باشد. انیمیشنهای استیک فیگور او، با وجود ظاهر ابتدایی، به تماشاگر فرصت میدهند تا احساس را نه در ظاهر، بلکه در حرکت، در سکوت و در خلأ بیابد. در این معنا، ضیایی نه تنها یک انیماتور، بلکه فیلسوفی است که با خطوطش دربارهی سادگی و معنا گفتوگو میکند.