این کتاب که به وسیله آقای ریجارد کاچ نوشته شده هدفش این است که به ما بیاموزد با صرف کار و انرژی کمتر، نتیجه و موفقیت بیشتری به دست آورید.
و حتی با به کار بردن اصل ۸۰-۲۰ یا همون اصل پارتو در زندگی شخصی سطح شادی و رضایت رو افزایش بدیم.
اگر آماده تغییر دیدگاه های قدیمی خوب هستید، وقت آن رسیده که مطالعه کتاب را شروع کنید.
من که خودم مشتاقانه منتظر شروع مطالعه کتابم.
ریشه این اصل از تحقیقات اقای ویلفرد پارتو ایتالیایی در اواخر قرن نوزدهم بر روی تقسیم ثروت در میان مردم در کشور انگلستان شکل گرفته است. بعد از این تحقیق وی متوجه شد در بسیاری از موارد مورد مطالعه نیز به نتایج نزدیک به ۸۰-۲۰ رسید.
به بیان ساده، ۸۰٪ خروجی یا نتایج حاصل ۲۰٪ ورودی یا تلاش است.
اگر بخوایم راجع به ریشه این عدم توازن صحبت کنیم باید نیم نگاهی به نظریه آشوب داشته باشیم، یعنی بدانیم که پدیده ای به نام حلقه های بازخوردی یا همان Feedback loop چیست و چه کاری انجام میدهد.
یک مثال ساده برای درک حلقه های بازخوردی:
فرض کنید که چند ماهی کوچک دارید و میخواهید آنها را در حوضی پرورش دهید تا بزرگ شوند. در نگاه اول، اندازه همه ماهیها تقریباً یکسان است. اما بعد از مدتی، پس از آنکه ماهیها مقداری رشد کنند، متوجه میشوید که برخی از آنها از بقیه بزرگتر شدهاند. علت این امر به حلقههای بازخوردی و تفاوت اندک اندازه ماهیها برمیگردد. ماهیها که در ابتدا به نظر میرسد اندازه یکسانی دارند، در واقع کاملاً هماندازه نیستند و بعضی از آنها، مقدار کمی از بقیه بزرگتر هستند. اگر حلقههای بازخوردی وجود نداشتند، این اختلاف اندک اندازه ماهیها تفاوت فاحشی در رشدشان ایجاد نمیکرد. اما به خاطر حلقههای بازخوردی، شرایط بهگونه دیگری پیش میرود.
ماهیهایی که اندکی از ماهیهای دیگر بزرگتر هستند، طبیعتاً توانایی و میل بیشتری برای غذا خوردن دارند. با دریافت غذای بیشتر، این ماهیها نسبت به بقیه، رشد بیشتری را تجربه میکنند و به میزان بیشتری بزرگ میشوند. رشد بیشتر آنها باز به منزله توانایی و میل بیشترشان به دریافت غذا است. این حلقه بازخوردی دائماً تکرار میشود و در نتیجه، این ماهیها رشد چشمگیری نسبت به ماهیهایی که تنها اندکی کوچکتر بودند، پیدا میکنند. به این ترتیب، حلقههای بازخوردی سبب میشوند که یک اختلاف کوچک در ورودی، به تفاوتی مشهود در خروجی تبدیل شود.
رهایی از عواملی که سبب اتلاف وقت شما میشوند تنها یک راه دارد و آن این است که آنها را شناسایی کنید و سپس، برنامه کاریتان را بهگونهای بچینید که بتوانید تا حد ممکن از آنها دوری کنید. در نهایت، خواهید دید که با این کار چقدر زندگیتان تغییر میکند و بهرهوریتان بالا میرود.
در یک سازمان بزرگ به راحتی می توان به کمک اصل ۸۰-۲۰ محصولاتی را انتخاب کرد که زمان و هزینه بیشتری را برای آنها صرف کرد تا انتخاب درست تری برای محصولات پر سود تر داشته باشیم.
اصل پارتو بیان میکند که هر چه پیچیدگی محصول (در مورد کسب و کار ها مخصوصا) کمتر شود، بهره وری بالا تر می رود.
یعنی با ساده سازی کسب و کار، هزینه کاهش و سودآوری بیشتر می شود.
اصل ۸۰-۲۰ را میتوان در بخش های زیادی از سازمان به کار برد؛ مانند مذاکره و یا شناسایی بازار هدف.
در هر بخش به این تاکید می شود که به بخش های مهمی که مد نظر کسب و کار شماست باید متمرکز شد.
یک مثال در خصوص تمرکز روی شناسایی بازار هدف:
تنها راه جلب وفاداری مشتریان ارائه خدماتی فوقالعاده باکیفیت است. اگر شما بتوانید اعتماد و وفاداری 20درصد از مشتریان را بهدست بیاورید که نقشی کلیدی در سودآوریتان دارند، موفقیت طولانیمدت خود را تضمین کردهاید. پس از این، اگر بخواهید محصولات یا خدمات جدیدی به بازار عرضه کنید، کافی است تنها همین 20درصد را هدف قرار دهید. این افراد با کمال میل از محصول یا خدمت جدید شما استقبال میکنند و شما میتوانید سهم بازارتان را گسترش دهید، بدون آنکه حتی یک مشتری جدید جذب کرده باشید.
کاربرد اصل پارتو در زندگی روزمره بر خلاف کسب و کار که کمی بود، کیفی است. یعنی باید طرز فکر و نگرش اصل ۲۰-۸۰ داشته باشید. یعنی باید بپذیریم که تمام ورودی ها اهمیت یکسانی ندارند.
مدیریت زمان و اصل ۲۰-۸۰ را در این قسمت در نظر میگیریم. اولین موردی که این اصل در خصوص مدیریت زمان مطرح میکند این است که اولویت بندی باید انجام شود.
بهترین شیوه مدیریت زمان این است که ۲۰٪ از کارهایی که اولویت بالا دارند را شناسایی کرده و فقط روی آنها وقت بگذارید.
با اصل ۸۰-۲۰ میتوان کیفیت زندگی را ارتقا داد. کیفیت زندگی را میتوان به رضایت و شادی در زندگی خلاصه کرد.
پس لازم است کارهایی را انتخاب کنید که با انجام دادن آنها احساس شادی میکنید. کارهایی که بیشترین احساس رضایت را ایجاد میکند. و از طرفی احتمالا کارهایی هستند که با انجام دادنشان حال خوبی نخواهید داشت که حدود ۸۰٪ می باشند و باید تصمیم بگیرید که انها را حذف کنید
زمان ارزشمندی که داریم را باید با حذف هجویات صرف کارهایی کنیم که لذت بخش. و خوشایند هستند تا زندگی شاد و با کیفیت تری داشته باشید.
باید بپذیریم که اصل ۸۰-۲۰ ناعادلانه است اما با علم اگر به سراغ این اصل برویم احتمالا با تصمیمات خیلی بهتری میتوانیم حال بهتری داشته باشیم.