سینا حسن زاده
سینا حسن زاده
خواندن ۱۲ دقیقه·۳ سال پیش

مقدمه پست وبلاگ: چگونه قلاب ماهی‌گیری را به آب بیندازیم

عنوان پست وبلاگ اولین چیزی است که توجه مخاطب را جلب می‌کند.

کپی بلاگر تخمین زده است که از ۱۰ نفر مخاطب، ۸ نفر عنوان را می‌خوانند اما عنوان به تنهایی نمی‌تواند خواننده را نگه دارد.

وظیفه مقدمه در این‌جا مشخص می‌شود.

حتی اگر عنوان بسیار جذابی داشته باشید اما مقدمه‌تان ضعیف باشد، مخاطب با شما نمی‌ماند.

ممکن است بلاگ پست معرکه‌ای بنویسید اما اگر چاقوی مقدمه نبرد، بقیه مطلب نیز نمی‌برد.

اگر نویسنده، بلاگر یا بازاریاب محتوایی هستید، پس باید بتوانید عنوان‌های قانع‌کننده و قدرتمندی بنویسید.

شما بدون شک مقالات زیادی در این وبلاگ و وبلاگ‌های دیگری درباره ایده‌های پست وبلاگ، نوشتن محتوای پست وبلاگ و به اشتراک‌گذاری آن در شبکه‌های اجتماعی خوانده‌اید.

اما چندبار به راهنمای کامل و جامعی درباره نوشتن مقدمه وبلاگ‌نویسی در سطح اینترنت برخوردید؟

شکی نیست که نوشتن بلاگ به شما در ساخت کسب و کار آنلاینی موفق کمک شایانی می‌کند.

بر طبق تحقیقات FactBrowser، بازاریاب‌های B2Bی که بلاگ پست می‌نویسند، ۶۷ درصد بیشتر از آن‌هایی که انجام نمی‌دهند لید به دست می‌آورند.

نوشتن مقدمه معرکه به شما در رسیدن به این هدف کمک می‌کند.

اگر پست‌های وبلاگ مرا می‌خوانید، احتمالا می‌دانید که سعی می‌کنم برای هر بلاگ پست مقدمه‌ای بنویسم زیرا مخاطب ارزش آن را دارد.

مقدمه پست وبلاگ چیست؟

من مقدمه را معادل واژه Introduction در انگلیسی گرفته‌ام.

چیزی که در روزنامه‌نگاری به عنوان مقدمه در نظر گرفته می‌وشد، لید است.

به اولین پاراگراف از هر خبر، گزارش یا مقاله، لید می‌گویند.

اساسا، مقدمه برای وبلاگ‌نویسان به اولین پاراگرافی گفته می‌شود که درست زیر عنوان مطلب نوشته می‌شود.

بسته به طراحی وبلاگ، به هر چیزی از بدنه بلاگ پست که بدون اسکرول‌کردن به پایین در معرض دید مخاطب باشد، مقدمه می‌توان گفت.

المان‌های مقدمه

هر مقدمه، باید سه المان مهم را رعایت کند، در ادامه به طور مختصر به بررسی هرکدام می‌پردازیم:

۱- قلاب: همان چیزی است که مخاطب را به سمت مقدمه پست وبلاگتان هل می‌دهد.

آن را اختصاصی، خلاصه و جذاب نگه دارید.

قلاب می‌تواند یک جمله، عبارت یا حتی کلمه ساده باشد.

قلاب می‌تواند یک سوال باشد.

می‌تواند همان چیزی باشد که به شما برای نوشتن این پست وبلاگ انگیزه داده است.

قلاب توجه خواننده را جلب می‌کند و او را به سمت انتقال می‌فرستد.

۲- انتقال: معمولا جمله‌ای است که فلاب را به بدنه اصلی مطلب متصل می‌کند و عنوان را توضیح می‌دهد.

به این صورت شما افراد را از طریق ورودی بلاگ هدایت می‌کنید.

۳- تز: آخرین المان مقدمه بلاگ پست است.

تز وظیفه خلاصه‌سازی موضوع را برعهده دارد.

همچنین اگر مخاطب در خواندن ادامه مطلب تردید داشته باشد، تز باید او را دوباره قانع کند.

اگر انتقال کار خود را به درستی انجام دهد، تز به خوبی در مکان اصلی‌اش جا می‌گیرد و تشکیل پست وبلاگ فوق‌العاده‌ای می‌دهند.

بگذارید یکی از استراتژی‌های مهم در نوشتن مقدمه را که منجر به تهیه مطلبی عالی می‌شود برایتان شرح دهم.

شروع با مقدمه‌ای بحث برانگیز

یکی از اهداف کلیدی وبلاگ نویسی، پیدا کردن مخاطبانی است که به شما اعتماد داشته باشند، باورتان کنند و از شما خرید کنند.

بازاریاب‌های محتوایی به خاطر نتایجی که بلاگ پست‌ها تولید می‌کنند، آن‌ها را دوست دارند.

در واقع، وبلاگ نویسان معتقدند پست‌های وبلاگ خوب باارزش‌ترین نوع بازاریابی محتوایی هستند.

با این حال، موفقیت وبلاگ نویسی شما به تعداد کلیک‌هایتان روی دکمه انتشار ربطی ندارد، بلکه بسته به میزان کیفیت پست‌ها، موفقیت آن‌ها نیز متغیر است.

ایده خوب برای پست وبلاگ به تنهایی کافی نیست، ایده‌های پست وبلاگ و عنوان‌ها نگاه مخاطب را جذب می‌کند و مقدمه‌ها باید او را قلاب کنند.

یکی از راه‌هایی که می‌توان مخاطب را قلاب کرد استفاده از موضوعات بحث برانگیز در مقدمه پست وبلاگ است.

اما شما باید در استفاده از این تاکتیک احتیاط به خرج دهید.

زمانی که از موضوعات بحث برانگیز در عنوان، مقدمه یا بدنه اصلی مطلبتان استفاده می‌کنید، مراقب باشید که به مخاطبان وفادارتان صدمه نمی‌زنید و به برند شخصی خود نیز وفادار بمانید.

موضوعات بحث برانگیزممکن است موجب فروش شوند اما اگر آن‌ها را رها کنید می‌توانند موجب دردسر نیز بشوند.

بحث برانگیزبودن می‌تواند یک اجبار قانع‌کننده باشد اگر به درستی استفاده شود.

اگر با یک جمله یا تاکید بحث برانگیز، مقدمه خود را شروع کنید، به سرعت با مخاطب ارتباط برقرار کرده و او را به خود جذب می‌کنید.

مطمئنا این یکی از روش‌های کاربردی برای افزایش تعامل بلاگ است اما چه می‌شود اگر به مخاطب در این فرآیند توهین شود؟

در نهایت، باید بتوانید توضیحات، پاسخ‌ها و شفاف‌سازی‌های معقولانه‌ای برای موضوع بحث برانگیز خود پیدا کنید.

اگر قرار است طرف غیر مجاز و خطاکار موضوع را بگیرید، باید دلایل و حقایق کافی برای پشتیبانی از نظر خود داشته باشید.

فقط اینگونه است که می‌توانید فاصله بین درک افراد و واقعیت را کاهش دهید.

برخلاف باور عموم، برای نوشتن بلاگ پست جذاب و محتوای کاربردی، کپی رایتری باتجربه و فرهیخته باشید.

در واقع، شما ۱۰۰ درصد می‌توانید محتوایی تولید کنید که مخاطب را به مشتری تبدیل کند اگر در تولید هر قسمت از آن، ذهنی باز داشته باشید.

به عبارت دیگر، خودتان را جای مخاطب بگذارید و دنیا را از چشم آن‌ها ببینید.

وقتی حرف از تولید محتوا به میان می‌آید، چالش‌های زیادی پیش رویمان قرار می‌گیرد.

۷۲ درصد از بازاریاب‌های محتوایی B2B، اقرار می‌کنند که تولید محتوای تعامل برانگیز یکی از بزرگترین چالش‌های آن است.

برای آن‌که بر چالش تولید محتوای تعاملی فائق بیایید، باید همیشه دانش خود را به روز نگه دارید.

زیرا مقدار اطلاعات حیاتی که درباره مخاطب به دست می‌آورید و نحو استفاده‌تان از آن‌ تعیین می‌کند که محتوای بلاگتان چقدر روی زندگی مخاطبانتان تاثیر می‌گذارد.

تمام چیزی که برای نوشتن مقدمه‌ای بحث برانگیز نیاز دارید، پیمودن سه مرحله است:

۱- شناسایی یک موضوع بحث برانگیز

۲- شروع پررنگ مقدمه پست خود با استفاده از آن

۳- پشتیبانی و اثبات نظرات خود در آن بحث

اگر نمی‌توانید کل محتوای خود را درباره موضوعی بحث برانگیز بنویسید، حداقل می‌توانید مقدمه‌تان را با آن شروع کنید.

صرف نظر از حوزه‌ای که فعالیت می‌کنید، شما می‌توانید موضوعات بحث برانگیز مختلفی پیدا کنید.

برای مثال در صنعت ایمیل مارکتینگ این چند نمونه از موضوعات بحث برانگیز است:

  • شخصی‌سازی ایمیل
  • بخش‌بندی ایمیل
  • کیفیت در برابر کمیت لیست ایمیل

چرا این موضوعات پست وبلاگ، بحث برانگیز هستند؟

خب، همه بازاریاب‌های اینترنتی قبول ندارند که بخش‌بندی ایمیل (یعنی گروه‌بندی یا تقسیم‌بندی لیست ایمیلی‌تان برحسب موقعیت آن‌ها در سفر مشتری) برای فرآیند بازاریابی ضروری است.

از سوی دیگر، برخی بازاریاب‌ها می‌گویند چنین چیزی بسیار باارزش است زیرا نرخ باز شدن ایمیل و کلیک را افزایش می‌دهد.

بخش‌بندی ایمیل کار آسانی نیست.

بدتر اینکه اگر از سرویس پاسخ خودکار به ایمیل‌ها استفاده می‌کنید که بخش‌بندی آسانی ندارد، موفقیتتان در این زمینه تقریبا غیرممکن می‌شود.

مجبور می‌شوید این کار را به طور دستی انجام دهید و بسته به اندازه لیستتان، می‌تواند ماه‌ها طول بکشد.

آیا بدون بخش‌بندی ایمیل‌ها، بهره بردن از فواید آن شدنی است؟

معلوم نیست!

چه چیزهایی مقدمه پست وبلاگ شما را اجتناب‌ناپذیر می‌کند؟

اولین جلسه همفکری که شرکت کردم، هیچ‌کس را نمی‌شناختم.

کمی دیر کرده بودم، به همین خاطر فست نتورکینگ اولیه تمام شده بود و همه در حال صحبت با یکدیگر بودند.

آرام از در وارد شدم.

کسی حواسش به من نبود.

قلبم می‌تپید و بدنم داغ شده بود.

آرام نشستم روی صندلی و هفته‌نامه شنبه را در دست گرفتم تا خود را درگیر کاری نشان دهم.

تا این‌جای داستان را تصور کنید!

مقدمه اصلا آن چیزی نبوده که من انتظار داشتم.

احتمالا اگر اوضاع به همین منوال پیش می‌رفت، پس از چند دقیقه برمی‌خاستم و جلسه را ترک می‌کردم.

اما الیاس، یکی از بنیان‌گذاران همفکر مشهد، مرا در این حال دید و فهمید که تازه‌کار هستم.

سلام و احوالپرسی گرمی کرد و مرا به فردی نشان داد که فهمیدم یکی از بنیانگذاران پی پینگ است.

خلاصه که اصطلاحا ایشان مرا راه انداختند و دقایق طولانی درباره تخصص و علاقه و اهداف آینده‌ام با ایشان صحبت کردم.

تفاوت نیمه اول داستان و نیمه دوم در مقدمه بود.

حالا شمایی که می‌خواهید پست وبلاگ بنویسید، فکر می‌کنید مقدمه پست وبلاگ چقدر اهمیت دارد؟

مطمئنا اهمیت بالایی دارد، پس چند نکته‌ای را که در ادامه برای نوشتن مقدمه می‌گویم، به دقت آویزه گوشتان کنید:

مخاطب را به داخل دعوت کنید

اگر مخاطب احساس کند که در خانه است، خواندن پست وبلاگ شما برایش راحت‌تر می‌شود.

طوری مقدمه را بنویسید که گویا به نگرانی‌های او اهمیت می‌دهید که البته واقعا باید اهمیت بدهید.

ما به دنبال فریب‌دادن کسی که نیستیم!

وبلاگتان باید محل دوستانه‌ای باشد که کاربران عاشق دنبال‌کردن آن باشند.

یکی از روش‌های صمیمی‌تر شدن، روراست‌بودن است.

به مشکلات و مسائلی که قرار است در پست وبلاگ بیاورید، مستقیما اشاره کنید.

بگذارید مخاطب بدون تفکر زیاد، مشکلی را که با آن دست به گریبان است، لمس کند.

برای مثال: آیا فکر می‌کنید نوشته‌هایتان به درد کسی نمی‌خورد و نوشتن امری بیهوده برای شماست؟

مسائل مشترک خود با مخاطب را ذکر کنید

همزاد پنداری حس بسیار قدرتمندی است.

وقتی خود را جای مخاطب بگذارید و از مشکلات مشترکتان بگویید، این حس را در خود و ایشان فعال کرده‌اید.

شما می‌توانید موقعیت‌ها، دردسرها، محدودیت‌ها و رفتار مشابه‌ای را که تجربه کرده‌اید با مخاطبان به اشتراک بگذارید و پیوندی عمیق بین خودتان ایجاد کنید.

صمیمانه رفتار کنید

با مخاطب دوست باشید.

برای او داستان بگویید، انگار که می‌خواهید ماجرای جذابی را برای رفیقتان بازگو کنید.

داستان‌های شخصی که هیچ‌جای دیگر یافت نمی‌شود از بهترین ابزار برای ایجاد صمیمیت بیشتر بین شمای نویسنده و مخاطبتان است.

هیجان‌انگیز باشید

در مقدمه بلاگ پست خود از رازی صحبت کنید که قرار است در بخش اصلی پست برملا شود.

شما در عنوان خود وعده‌ای داده‌اید که باید در بدنه اصلی پست وبلاگتان به آن عمل کنید.

مقدمه همانند پلی است که عنوان را به متن اصلی وصل می‌کند.

طوری بنویسید که مخاطب تصور کند محرم شما است.

مخاطب را در معمای ذهنی خود شریک کنید و آن را با او در میان بگذارید.

آن‌گاه در بقیه پست وبلاگ، پرده از راز معمای خود برداشته و به او احساس صمیمیت را منتقل کنید.

دلیل نوشتن پست خود را به مخاطب بگویید

چه چیزی باعث شد تا چنین موضوعی را برای نوشتن انتخاب کنید؟

از دغدغه‌هایتان در این پست یا حتی در زندگی برای مخاطب تعریف کنید.

افراد دوست دارند تا دلیل شما برای نوشتن این پست را بدانند.

از داستان استفاده کنید

داستان شخصی نویسنده یکی از بهترین ابزار برای جلب توجه مخاطب و هدایت او به خواندن ادامه پست است.

پرواضح است که داستان شخصی شما باید به مشکلی که در پست وبلاگ اشاره کرده‌اید، مربوط باشد.

داستان شخصی باید روی مشکل تمرکز کند.

سوال بپرسید

سوالات بی‌جواب، احساس ناقص‌بودن را به مخاطب القا می‌کنند.

سوال‌ها، کنجکاوی مخاطب را افزایش می‌دهند.

هدف شما باید طرح سوالاتی باشد که خواننده بدون ادامه‌دادن پست نتواند به پاسخش دست پیدا کند.

به عبارت ساده‌تر، باید سوال را درذهن مخاطب ایجاد کنید و سپس، پاسخ آن را در متن اصلی وعده دهید.

از فکت‌ها استفاده کنید

واقعیت‌های مستند به پست وبلاگ شما اعتبار بالایی می‌بخشند.

اعتبار هر پست با ارزش آن برای خواننده، رابطه مستقیم دارد.

برای آن‌که ارزش پست وبلاگ خود را افزایش دهید، باید از فکت‌هایی مانند آمار و ارقام، گزارش‌ها، تحقیق‌ها و… استفاده کنید.

مردم عاشق اعداد هستند.

به آن‌‌ها اعتماد می‌کنند.

آمار و ارقام واقعی که سند درستی داشته باشند یکی از بهترین روش‌ها برای اعتبار بخشیدن به پست وبلاگ هستند.

از نقل قول استفاده کنید

نقل قول از افراد معروف، متخصص یا حتی افراد عادی همیشه جزو محتوای مورد علاقه کاربران بوده و هست.

همه عاشق نقل قول و جملات قصار هستند.

وقتی از نقل قول نویسنده‌های معروف استفاده می‌کنید، در واقع اعتبار آن‌ها را برای خود قرض می‌گیرید.

نقل قول‌ها روش بسیار مناسبی برای ترغیب خواننده به ادامه پست هستند.

از حکایت استفاده کنید

مقدمه پست وبلاگ بهترین مکان برای گنجاندن حکایت است.

فقط باید حکایت مناسب را پیدا کنید.

حکایات، داستان‌های بسیار کوتاه و تاثیرگذاری هستند که معمولا در ذهن باقی می‌مانند.

سخنرانان اغلب از حکایات استفاده می‌کنند، زیرا به جلب توجه مخاطبان کمک شایانی می‌کند.

فرمول ۶ مرحله‌ای برای نوشتن مقدمه جذاب

آیا هنوز نمی‌توانید مقدمه‌ای بنویسید که مخاطب را به پست اصلی هدایت کند؟

آیا هنوز مخاطبان شما در مرحله عنوان گیر می‌کنند؟

فرمول ۶ مرحله‌ای زیر برای نوشتن مقدمه‌ای جذاب است که مطمئنم کار شما را راه می‌اندازد.

قدم اول: خوانندگان را از جمله نخست خطاب قرار دهید

هدف شما این است که بین مخاطب و محتوایتان ارتباط برقرار کنید.

برای این هدف، باید مستقیما با خود خود مخاطب سخن بگویید.

استفاده از کلمه «شما» یا پرسیدن سوال مستقیم از او یکی از روش‌های موثر است.

از طریق این روش، پیوند احساسی با مخاطب برقرار می‌کنید که به سادگی نمی‌توان نادیده‌اش گرفت.

از سوی دیگر، اگر با صحبت درباره داستان‌ها و موفقیت‌های شخصی‌تان شروع کنید، شانس از دست دادن مخاطبانتان افزایش می‌یابد زیرا مخاطب در داستان شما سهمی ندارد.

به جای آن‌که با داستان خود شروع کنید، او را از راه درست به سمت داستان خود سوق دهید.

قدم دوم: با توصیف یک احساس شروع کنید

شما می‌خواهید که مخاطب، محتوایتان را احساس کند؛ اینجاست که باید از توصیف احساسات استفاده کنید.

نکته اصلی این است که چطور باید احساس را به مخاطب منتقل کنیم تا جایی که او بگوید: «نویسنده مرا درک می‌کند، ببینم در ادامه چه چیزهایی برای من دارد!».

احساسات، مخاطب را به خواندن ادامه مطلب هل می‌دهد.

برخی از احساساتی که می‌توانید توصیف کنید شامل موارد زیر می‌شود:

  • ناامیدی
  • هیجان
  • تحسین
  • عشق
  • عدم قطعیت
  • استرس
  • میل

خیلی از وبلاگ‌نویس‌ها بدون آن‌که بفهمند هرروز از چنین تکنیکی استفاده می‌کنند.

پیاده‌سازی آن بسیار ساده‌تر از چیزی است که به نظر می‌رسد.

قدم سوم: مشکل مخاطبان را شناسایی کنید

هر پست وبلاگی که می‌نویسید باید دردی را از مخاطب دوا کند.

روش آن متفاوت است؛ می‌تواند با آموزش، سرگرم‌کردن یا معرفی‌کردن چیزی به مخاطب باشد.

با همه حرف‌هایی که در این پست وبلاگ زده‌ام، چه کسی قرار است پست شما را بخواند اگر فایده‌ای برایش نداشته باشد؟

اگر مشکل مخاطب را شناسایی کنید، او می‌فهمد که به دنبال حل آن هستید و تا آخر پست با شما باقی می‌ماند.

حتی اگر مشکلی را کشف کنید که خود مخاطب از آن بی‌خبر است و راه‌حلش را پیش پای او بگذارید، بهتر می‌شود.

برای هرکس مشکلات زیادی وجود دارد، اما برخی از مهم‌ترین آن‌ها می‌تواند کمبود دانش، نتایج ضعیف، هدردادن زمان، دور ریختن پول و… باشد.

قدم چهارم: با امید و رویای مخاطب بازی کنید

حالا که مشکلات مخاطب را شناسایی کرده‌اید، وقت آن است که کمی با آمال و آرزوهایش بازی کنید.

اشکالی ندارد در این مرحله از مقدمه، کمی مخاطب خود را اذیت کنید.

منظور من اذیت از نوع خوبش است.

این کار باعث می‌شود تا کمی هیجان به مخاطب تزریق بشود و بهتر خود را آماده خواندن راه‌حل مشکلش کند.

درباره خواسته و نیازهای مخاطب سوال بپرسید.

بعد، داستان کسی را که توانسته به این خواسته برسد، برای او تعریف کنید.

در این داستان به اعداد رویایی درباره صرفه‌جویی رد زمان یا پول اشاره کنید.

قدم پنجم: خواسته مخاطب را وعده دهید

خواسته و مشکل مخاطب را شناسایی کرده‌اید، اکنون وقتش رسیده تا قول دهید که او به خواسته‌اش می‌رسد.

جملات معمولی برای چنین وعده‌هایی وجود دارد، مانند:

  • رسیدن به فلان چیز غیرممکن نیست!
  • من به شما نشان می‌دهم چطور به فلان چیز برسید!
  • رسیدن فلان چیز ساده‌تر از چیزی است که فکر می‌کنید!

فرقی نمی‌کند برای قولی که می‌دهید از چه کلماتی استفاده می‌کنید.

مهم این است که مخاطب بداند قولی که به او می‌دهید قرار است عملی شود.

قدم ششم: به چگونگی حل مشکل اشاره کنید

در نهایت، به مخاطب نشان دهید که قرار است چگونه قول خود را عملی کنید.

این جمله وظیفه دارد تا مخاطب را به بدنه اصلی پست وبلاگتان منتقل کند.

معمولا، این بخش با جملاتی نظیر «نکاتی که در ادامه می‌آید شامل…» و «در ادامه با من باشید تا…» شروع می‌شود، اما شما می‌توانید کمی خلاقیت را چاشنی کار کنید.

مثالی از فرمول ۶ مرحله‌ای نوشتن مقدمه

من هرچقدر هم این مراحل را برای شما توضیح بدهم، باز هیچ‌چیز جای یک مثال واقعی را برای شما نمی‌گیرد.

در زیر یک مثال از مقدمه‌ای می‌زنم که می‌تاوند مناسب دستور پخت یک کیک خوشمزه باشد:

جمع‌بندی

مقدمه یکی از حیاتی‌ترین بخش‌های پست وبلاگ است.

با خود نگویید مقدمه نوشتن کاری ندارد و همه می‌توانند انجام دهند.

درست است مهارت ساده‌ای است که تنها به تمرین نیاز دارد، اما تقریبا ۶۰ درصد پست‌های وبلاگ مقدمه ندارند!

مقدمه بهترین شانس شما برای متقاعدکردن مخاطب است.

متقاعدکردن او به خواندن ادامه پست وبلاگ!

این فرصت را از دست ندهید.

وبلاگ نویسیبلاگینگوبلاگتولید محتوا
نویسنده‌ای که برای نوشتن به هر سوراخ و سنبه‌ای سرک می‌کشد!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید