به راستی کارشناسی تازه شروع ماجراست. شروع ماجرای رشته ما. ماجرایی که شاید لزوما به ارشد خواندن و ادامه تحصیل و اپلای ختم نشود. قرار نیست همیشه این تصمیمات از پیش گرفته شده توسط اجتماع، برای ما بهترین باشند.
آنچه رسالت خاص این دوران است، آشنایی و لمس بیشتر رشته است. اگر در این دوران به فهم عمیقی از زوایای رشته تان دست نیابید و بدو بدو به ارشد بروید، فقط راه را برای خودتان سخت تر کرده اید. حتی اگر آن گرایش ارشدی که تشریف میبرید ژنتیک پزشکی باشد!
نسبت به تجربیات جدید در کارشناسی، حساس و کنجکاو باشید. هر فرصتی را پس نزنید. لیسانس بیشتر شبیه وارد شدن به باغ رشته است. تجربه پژوهشی، نوشتن، ارائه پروژه های علمی برای استاد، کارآموزی در محیط های مختلف، درک تفاوت صنعت و دنیای آکادمیک، تصور صحیح از اتفاقاتی که در ارشد می افتد و سختی ها و زمانبر بودن کارهای آزمایشگاهی، فهم ترندها، دانستن مرز علوم و فناوری در رشته در ابتدا لازم و ضروری اند.
همینطور تلاش کردن برای کسب پایه علمی قوی، که زمانی مناسب تر از کارشناسی برای آن نیست. پایه علمی قوی با علاقه و کنجکاوی خود شما کسب میشود. با مطالعه خارج از چارچوب جزوه بعضاً.
و در پایان، کم کم به سمت علاقه های حدودی خود حرکت کرده( که به مرور برایتان واضح میشود) و رزومه خود را در آن حوزه قوی کنید و دست پر کارشناسی را ترک گویید. در یافتن علائق و گرایش های مدنظرتان عجله نکنید. خود من در ترم یک انتظار داشتم گرایش خودم را انتخاب کرده باشم.? برای اکثر افراد، این چیزی شبیه شوخی است. لطفاً روی هوا انتخاب نکنید.