امید انصاری: نقد سریال خاتون . -سریال خاتون به کارگردانی نویسندگی و کارگردانی تینا پاک روان و بعد از ساخت چند فیلم سینمایی نا موفق اولین تجربه در ساخت سریال می باشد ،سریال خاتون یک درام تاریخی و عاشقانه و مربوط به دهه 1320 و در دوران جنگ جهانی دوم می باشد که کمتر کارگردان هایی بخاطر حساسیت این دوران به آن پرداخته اند و از شاخص ترین سریال های ساخته شده در این دوران می توان به سریال کیف انگلیسی و شهرزاد اشاره کرد . تینا پاک روان با توجه به اینکه در آثار قبلی خود روند روبه رشدی را طی کرده و با توجه به سریال های در حال اکران در سیمای خانگی موفقیت بهتری نسبت به دیگر تولیدها داشته ولی این باعث نمی شود که ایراداتی را که به لحاظ کیفی و فنی شامل می شود را نادیده گرفت .- سریال خاتون از پر بازیگر ترین سریال های نمایش خانگی است و در اتفاقی مثبت در لوکیشنی زیبا ودر شمال ایران تولید شده و از ابتدای داستان به نفوذ روسها به شهرهای شمالی می پردازد که از بارزترین نکات منفی آن عدم استفاده از گویش شمالی برای بعضی از شخصیت های اصلی داستان است و استفاده از گویش محلی همچنان برای نوکر و کلفت و افراد پایین دست جامع استفاده می شود .از نکات مثبت فیلم نامه میتوان با پرداختن به مقاومت ایرانیان در دوران سپهبد ایرانپور در شهر انزلی اشاره کرد . ودر ادامه به پرداختن بسیار سطحی با ورود لهستانی ها به ایران نویسنده فقط قصد جوری جنس و تنوع در فیلم نامه است و پرداخت و معرفی درستی را انجام نداده است .ازنکات مثبت و بارز سریال خاتون می توان به قاب بندی های خوب و حرکات دوربین روی دست مناسب بخصوص در شروع سریال اشاره کرد که البته وجود تصویر بدار توانمند چون هومن بهمنش بی دلیل نمی باشد . طراحی صحنه و لباس هم که بر عهده کامیاب امین عشایری و سارا سمیعی می باشد تا حدود بسیار قابل قبول است و با پرداختن به جزئیات نمره قابل قبولی را دریافت می کنند . موسیقی سریال خاتون هم که بر عهده کیهان کلهر می باشد از کیفیت بالایی برخوردار است و حتی در بسیاری از صحنه ها فراتر از داستان و تصویر حرکت می کند و می توان گفت موسیقی در سریال خاتون بر تصویر و کارگردانی چیره گشته و یک سرو گردن بالاتر است . اما گریم در سریال خاتون خوب نیست اغراق شده است و یک دست نیست و بیش از آنکه به موضوع و محتوا وفضا بیاید ،فقط خوب است ودر بعض از صحنه ها متناسب با فضا طراحی نشده است و گویا اجرای گریم اصلا از فضای فیلم نامه مطلع نبوده و فقط طرح ارائه شده را اجرا نموده است ، برای مثال اجرای گریم خاتون در زندان .بازیها در خاتون فراز و فرود فراوان دارد و بطور قطع نمی توان نمره قابل قبولی به بازیگران داد . هر چقدر در شروع سریال و با معرفی بازیگران ،بازیها یک دست و تمرین شده است و بازیگران از تمرکز نسبتا بالایی برخوردار هستند در اواخر سریال این تمرکز به شده با افت شدیدی روبرو گشته است .انتخاب نگار جواهریان انتخاب درستی نبوده زیرا که نگار توانایی بازی در نقش های پر چالش و چند تیپ را ندارد و قالبا در نقش هایی یک دست و یک تیپ بیشتر موفق بوده و در خاتون به خوبی نتوانسته از چالش های پیش رو را با موفقیت پشت سر بگزارد .اشکان خطیبی نیز در بسیاری از صحنه ها با بازی اغراق شده نمره قابل قبولی را درافت نمی کند و بیشتر جذابیت او و هیجان او در این نقش مخاطب را تحت تاثیر قرار می دهد .بابک حمیدیان بر خلاف شروع و معرفی خوب با گذشت زمان با افت زیاد مواجه و در قسمت پایانی با بازی بسیار ضعیف به کار خود پایان میدهد . و البته با بازی نسبتا خوب شبنم مقدمی و پیام دهکردی نیز مواجه هستیم.
امید انصاری: از بارزترین و بزرگترین مشکلات سریال خاتون می توان به فیلم نامه آن اشاره کرد ،قالبا انتخاب موضوعات تاریخی با محدودیت ها و سختی های فراوانی برای تولید مواجه است و قطعا قبل از ورود به چنین موضوعات مهمی نیازمند تحقیق و مطالعه فراوان است که این اتفاق در خاتون رخ نداده است .وقتی نویسنده وارد مقوله مهم تاریخی و ملی که در آن اشغال و قحطی از نکات بارز ان است می شود یعنی گام بلند و مهمی بر داشته و به نوع بر روی لبه تیغ گام بر میدارد که کم تجربه بودن کارگردان و عدم پژوهش مناسب در مورد این مقوله مهم بزرگترین نقص سریال خاتون را فیلم نامه آن شکل داده است . در خاتون با شروع مناسب و معرفی شخصیت ها مواجه هستیم و فیلم نامه گام به گام پیش رفته و بیننده را با خود همراه میکند و در کنار آن رد پای اشغال توسط روس ها را نمایان میکند و در اتفاقی عجیب با مرگ فرزند شیرزاد مواجه می شویم ،تا اینجا همه چیز نسبتا خوب است ولی بعد از مرگ فرزند خاتون و شیرزاد و بروز اختلاف و جدایی نویسنده حرف جدیدی برای گفتن ندارد و چیزی نیز برای رو کردن ندارد و با دست خالی قصد ادامه داستان را دارد که همراه با افتادن ریتم و شروع به سقوط داستان از نیمه می شود.
. در خاتون نویسنده هیچ تعریفی از مردم عام ندارد و انها را نمی بیند ، خبری از قحطی در بین مردم نیست و فقط عنوان آن را میشنویم و تعدادی جوان هم دائم خود را در خطر اشغال گران قرار داده و بخاط مردم دائم در حال غارت از بیگانگان هستند ولی هیچ خبری از مردم نیست و ما قحطی را نمیبینیم .از اشغالگران و ارتباط آنها با مردم هم خبری نیست و ما هر از گاهی مردم را در کافه میبینیم که بسیار دور از واقعیت اشغال ایران و مردم ایران آن زمان دارد . انقدر وجود مردم عام کمرنگ است که رضا به راحتی و در همه جا و بدون هیچ ابایی حضور د ارد و دائم و همانند یک انسان ازاد و عادی در امد و رفت قرار دارد و این خود بزرگترین تناقض با لقب او یعنی رابین هود دارد .جمع بندی : می توان به تینا پاک روان برای انتخاب موضوع مهم و سخت و پر چالش تبریک گفت و اینکه او توانسته با انتخاب موضوع تاریخی مهم و با تعداد بازیگران سرشناس زیاد و همچنین استفاده از عوامل حرفه ای و با تجربه در مقابل سیل عظیم سریالهای در حال ساخت و اکران که با ضعف های فاحش و با موضعات تکراری در حال ارائه هستند تحسین کرد ود رمقابل و با توجه به اینکه با بودجه خوب و بازیگران بزرگ و عوامل حرفه ای خوب در اختیار داشته نتوانسته نتیجه قابل قبولی ارائه دهد و عدم توانایی در بازی گرفتن مناسب و شخصیت پردازی درست و ضعف در فیلم نامه و عدم تحقیق و پژوهش کافی و عدم برنامه برای جمع بندی و پایان بندی مناسب و رها کردن شخصیت هایی که از قبل به آنها پرداخته شده و عدم به اوج رسیدن هیجانات قسمت های گذشته در قسمت آخر از بارزترین ضعف های سریال خاتون به شمار می رود.