sip
sip
خواندن ۲ دقیقه·۳ سال پیش

زوال

از بعد از انقلاب ۵۷ هرگاه بحث از موسیقی وبطور کلی هنر ایرانی باشد اکثریت متفق القولن که هنر ایرانی سقوط کرده است که خب دلایل قابل درکی دارد. اما برای من همیشه سوال بوده که چرا با وجود پیشرفت تکنولوژی و امکانات، رشد آزادی های فردی و فکری، هنر جهان نیز در مسیر زوال قرار گرفته است؟ چراکلیسای قرن ۱۸ ویوالدی و باخ و وردی تربیت میکند ولی امروز در اوج آزادی و رفاه امثال بیلی ایلیش ها یکه تازموسیقی غربن؟ چرا هرگاه بخواهیم چندنمونه از بهترین فیلم های جهان را نام ببریم ناچارا بخش زیادی از انتخاب هایمان به سینمای کلاسیک مربوط میشود؟ حتی در بحث ادبیات هم داستایوفسکی وپوشکین و تولستوی ها مربوط به گذشته میشوند و »ملت عشق« ها و »خودت باش دختر« ها برای زمان ما. ایراد کجاست؟ مگر قرار نبود رفاه و آزادی شکوفایی به بار بیاورد؟پس چرا اکثریت هنرهایی که امروزه به دست بشرخلق میشوند صرفامصرفی بوده وماندگاری چندانی ندارد؟ شاید بخشی از این احساس مربوط به ذات نوستالژی گراانسان باشد که ذاتا فکرمیکند گذشته همواره بهتر از امروز است، اما همهش نیست. من فکرمیکنم برای پیدا کردن جواب باید اول هنر را تعریف کنیم. باید بدانیم که بخشی ازهنر مربوط به شناخت اصول وقواعد آن است و بخش مهم تر آن خلاقیت وعواطف عمیق هنرمند است. به کرات شنیده ایم که ترانه ی شاهکاری بر اثر حادثه ای که برای شاعر پیش آمده خلق شده،یا موسیقی جاودانه ای بر اثر احساس عشقی به ذهن موسیقیدان خطور کرده، پس بنظرم باید بپذیریم که در بحث هنر والا آنچه که ارزشمندتر و کارا تر است عواطف بشری و میزان حساسیت و عمق آنهاست، و ارتباط آن با مسئله ی زوال هنر جهانی شاید در این باشد که عواطف بشری تا حد زیادی رو به زوال است. زندگی کردن در عصر علم و تکنولوژی بدون شک مزایای خودش را دارد اما اگر بخواهیم به مضراتش هم اشاره کنیم همین به قهقهرا رفتن عواطف بشری و حکمرانی منطق بر احساسات انسان و رشد تمایلات خودخواهانه است. نه اینکه منطقی بودن به ذات خود ایرادی داشته باشد ولی هیچ شاعری از سر منطق ترانه ای نسروده. خلاصه آنکه من عواطف واحساسات بشر را مقصر میدانم و معتقدم شاید بشر گذشته احساسات عمیق تر و شرافتمندانه تری داشته و عواطف بشر امروز سطحی تر و به اسم هوشمندی رذیلانه تر از آن است که به جوششی برای هنری والا بیانجامد. اگر غیر از این بود امروزه با وجود هزاران پایگاه آموزشی، آزادی های شخصی، به انزوا رانده شدن ادیان و وجود امکانات فراوان باید شاهد رشد و پیشرفت هنر همگام با علم و تکنولوژی میبودیم که متاسفانه نیستیم.

خسته خسته خسته
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید