خیلی وقت بود که فیلمی ندیده بودم که تا ساعتها بعدش با آن درگیر باشم و حس خوب دیدنش چند ساعتی از عوالم خودم بیرونم بکشد. اما با پیشنهاد چند باره حمید برای دیدن عمو فرانک این درگیری به وجود آمد. پس بالاخره عزمم رو جزم کرد و وسط همه کارهای خودم، لینک دانلود رو گذاشتم برای بعدا. پوستر فیلم چیزی از ماجرای فیلم برام نمیگفت. به هر حال فیلم رو گرفتم و بعد از چند روز فرصت کردم تا ببینم.
اول یک کم از داستان فیلم بگم و سعی میکنم که چیزی را لو ندهم، با این حال اگر دوست ندارید که هیچی از ماجرای فیلم بدانید بهتره باقی را ادامه ندهید. ماجرا از رابطه یک برادرزاده و عمو در یکی از شهرهای کوچک کارولینای جنوبی آمریکا در دهه 70 میلادی شروع میشود... جایی که هنوز مذهب و سنت زنده و قدرتمندند. عمو و برادرزاده هر دو به نسبت محیط موجودات متفاوت و فرهیخته تری به نظر میرسند. عمو فرانک، استاد دانشگاه نیویورکه و تبدیل به تاثیرگذارترین فرد زندگی برادرزاده نوجوانش میشود. همه ما شاید در دوران بلوغمان و بعدترش شخصی در نزدیکی یا فامیل همین نقش عمو فرانک را برایمان بازی کرده است. فیلم با گفتمان درونی ذهن برادر زاده یعنی بث آغاز میشود و برای رسیدن به عمو فرانک چندان منتظرمان نمیگذارد.
مذهب، عشق، سنت، قوانین و خانواده زیربناهای اصلی فیلم رو تشکیل میدهند و کارگردان به خوبی هر کدام را به نمایش گذاشته است. ماجرای فیلم در دوره بسته دهه هفتاد که آغازگر جنبشهای مختلف اجتماعی بوده است رخ میدهد. در فیلم چیزی از این جنبشها نمیبینیم بلکه قسمتی از زندگی افراد درگیر با این مضامین را میبینیم که در تقابل با جوامع خود قرار دارند. برای دیدن بخشی از این جنبشها میتوانید فیلم Milk با بازی شان پن را ببینید یا به پادکستهای بی پلاس، دایجست، پرسه و غیره گوش بدهید که هر کدام در بخشهایی این جنبشها را بررسی یا به آنها اشاره میکنند.
در این وسط سه شخصیت اصلی داستان حاضر در پوستر فیلم هر کدام به شکلی دوست داشتنی هستند. وسط این سه شخصیت احتمالا والی رو بیشتر از همه خواهید دوست داشت. وجود والی در فیلم علاوه بر طنز ظاهر و رفتار او، شخصیتی از خاورمیانه و عربستان است که وجودش با شرایط کنونی عربستان سعودی که در حال گذار از سنت و اعطای برخی از حقوق و آزادی ها به شهروندانش است میتواند بی ارتباط نباشد.
کارگردان یعنی آلن بال را میتوانم از نویسندگی فیلم زیبای آمریکایی پیدا کنیم که حالا هم نویسندگی و هم کارگردانی عمو فرانک را بر عهده دارد. در همان فیلم هم موضوع همجنسگرایی و تفاوتهای گرایشات جنسی بخشی از داستان را پیش میبرد اما در این فیلم ماجرا و سبک داستان به شکل دیگری روایت میشود. فیلم پر از نشانه هایی است که در ادامه فیلم به آنها بازمیگردد اما نه لزوما با اشاره مستقیم. پس توصیه اکید میشود که لحظه ای چشم از فیلم برندارید. کارگردان به خوبی از بازیگران فیلم بازی مدنظرش را گرفته و باعث میشود گاهی فراموش کنید که در حال تماشای یک فیلم هستید.
موسیقی فیلم که پس زمینه فیلم هست هم کاملا به جا و ساده است... اما تصویربرداری. تمایل و توجه کارگردان و فیلمبردار به طبیعت کاملا نمود داره و از نور تمام استفاده ای که میتوانستند را برده اند. در کل با فیلم روشن و با تصویر بردرای ساده و زیبا طرف هستید. پایان فیلم اگرچه خوب به پایان میرسد اما با این وجود برخی از گره های نه چندان مهم همچنان باقی میمانند. با این پایان در کنار مجموعه فیلم میتوان گفت با یک فیلم درگیر کننده و حال خوب کن مواجه هستیم که باید دید، لذت برد و البته فکر کرد.