www.dr-khademi.com
www.dr-khademi.com
خواندن ۳ دقیقه·۶ سال پیش

شکست خوردن، طبیعت من است

چرا به سادگی ناامید و بی انگیزه میشوم؟

چرا به محض برخورد با انتقاد و مخالفت دیگران، سریعاً شور و شوق من میخوابد؟

چرا پس از نتیجه نگرفتن اولیه، انجام کارهای مورد علاقه ام را رها میکنم؟

چرا به اندازه دیگران، پشتکار و جدیّت در انجام کارها ندارم؟

چرا کارهایم را ناتمام رها میکنم با اینکه میل زیادی برای انجام آنها دارم؟

چرا با اینکه طرح های زیادی برای کار دارم، اما بی خیال انجام دادن آنها میشوم؟

مشکل تو در این است که:

انسان بسیار کمال طلبی هستی.

توانایی تحمل شکست را نداری.

فرد صفر و یکی هستی.

نمیتونی ببینی که کاری، با عیب و نقص انجام بشه.

یا سفید را میخوای یا سیاه و از دیدن خاکستری ناتوانی.

یا کاری را باب میل خودت میخوای یا اصلاً آن کار را نمیخوای.

اگر چنین فردی با این ویژگیها هستی که گفتم پس:

به محض برخورد با کوچکترین انتقاد و ایراد و اظهار نظر دیگران و اطرافیان؛

به محض برخورد با یک عیب و نقص در روند انجام کار؛

به محض برخورد با یک مشکل و معضل بر سر راه خودت؛

از انجام دادن آن کار، منصرف شده و آن کار را ترک کرده و رها میکنی.

همیشه هم برای تو این سؤال پیش میاد که چرا من آن کار را انجام ندادم؟

چرا من با اینکه انرژی و اشتیاق زیادی داشتم، اما آن کار را رها کردم؟

راه حل اول: باید با شکست هایی که در مسیر راه برای تو پیش میاد، کنار بیای.

راه حل دوم: تو باید بپذیری که کامل شدن و انجام یک کار، امری زمانبر و تدریجی هست.

نکته مهم: باید بپذیریم که شکست خوردن در گام های آغازین، امری بسیار طبیعی است.

شکست ها، دلایل گوناگونی دارند:

یا ایده من خام بوده و مشکلی دارد یا دیگران با ایده من؛ سلیقه ای برخورد کردند.

شکست ها برای پخته شدن و کامل شدن ایده های ما هستند.

شکست ها عامل ایست و توقف و خاموشی نیستند بلکه تضادی هستند برای یافتن مسیر پیشرفت.

تضادهایی بنام شکست، به ما میگویند که کجاها را داریم اشتباه میرویم و باید تغییر مسیر دهیم.

در شکست ها، خرد و عقلانیت و پیامی نهفته و پنهان است که راهنما و هدایتگر ماست.

شکست ها را باید با این دید نگریست که منابع الهام بخش ما برای رشد هستند نه موانع رشد.

باید شکست ها را پذیرفت اما با این نگرش که شکست های من، تجربه های زندگی من هستند.

با این نگرش، حجم زیادی از خودخوری و خودتحقیری تو کاسته میشود.

با این نگرش، شکست ها نه تنها باعث فنای ما نمیشوند بلکه بقای ما را تضمین میکنند.

اما بدون این نگرش، خودکم بینی عمیقی سراغ تو میاد که دیگر حس و حال کار را از تو میگیرد.

از آن به بعد از حاشیه امنیت خودت بیرون نمیای و روحیه ریسک پذیری تو بسیار پایین میاد، چرا؟

چون میدونی اگر آغاز کنی، دوباره با انتقاد و نظرات تند و تلخ دیگران مواجه میشی.

و خوب میدونی که مواجه شدن با نگاه دیگران، یعنی تجربه مجدد خودخوری و خودکم بینی.

پس تو برای فرار از تجربه مجدد این احساس رنج آور، نشستن و حرکت نکردن را ترجیح میدهی.

نکته مهم: این را بپذیر که اگر در گام اول، شکست نخورم؛ امری تعجب آور است!

پیشرفت و تکامل ما، امری دفعی و یک شبه نیست.

روزها و شب ها باید بیایند تا تو موفق بشی و کامل شوی.

داستان تکامل تو؛ داستان نو شدن همان کشتی قدیمی در حال حرکت روی دریاست.

باید قطعه قطعه کشتی را نو کنی نه یکباره آنرا خراب کنی تا از اول بسازی اینطوری غرق میشی.

تیکه تیکه خودت را بساز و چهره درونت را کامل کن.

برو بگرد و اگر ایده و طرح و کاری را در جهان دیدی که همگان را راضی کرده برای من بیاور.

از دیدن شکست ها خوشحال باش و بدون که دیدن آنها یعنی قرار گرفتن در مسیر درست تکامل.

از دیدن مخالفت ها و انتقادات دیگران شاد باش، چون در جای خودت قرار گرفتی.

ایده های جدید و کارآمد، همیشه در نطفه آغازین خود با مخالفت شدید همراه بوده.

برای ادامه دادن مسیر خودت به دنبال تأیید و تحسین و تشویق دیگران نباش.

اگر ایده تو را با استقبال پذیرفتند، این یعنی ایده تو احتمالاً تکراریه و چیز جدیدی نیست.

از انتقاد و شکست نترس، لذت ببر و با قدرت به استقبال چالش ها و تغییرها برو.

در این مسیر با دیدن کوچکترین نتیجه و نشانه، به خودت حال بده ...

دکتر منوچهر خادمی

سایت من

دکتر خادمیشکستموفقیتتغییر و پیشرفترشد و توسعه فردی
دکتر منوچهر خادمی (Existential Coach)
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید