شاعر مردم، وکیل واژهها
نویسنده: دکتر فردین احمدی مدیر مسئول انتشارات حوزه مشق
حمید مصدق، از برجستهترین شاعران معاصر ایران، توانست با زبانی ساده و بیپیرایه، بازتابدهنده شرایط اجتماعی و سیاسی عصر خود باشد. او شاعری بود که با عشق به وطن و مردمش، اشعاری سرشار از حس زندگی، امید و دغدغههای انسانی خلق کرد. در کنار هنر شعر، مصدق چهرهای علمی و حقوقی برجسته نیز بود که زندگی او آمیزهای از عشق به عدالت، ادبیات و مردم بود. این یادداشت کوششی است تا جلوههای گوناگون زندگی و آثار او را از دریچهای تازه و متفاوت بررسی کند.
تولد شاعری از دل اصفهان
حمید مصدق در دهم بهمن ۱۳۱۸ در شهرضا، از توابع اصفهان، چشم به جهان گشود. او دوران دبیرستان خود را در اصفهان گذراند و از همان زمان، دوستیهای عمیقی با چهرههای نامداری چون منوچهر بدیعی، هوشنگ گلشیری، محمد حقوقی و بهرام صادقی آغاز کرد. این دوستیها، تأثیر بسزایی در شکلگیری شخصیت هنری و ادبی او داشت. مصدق از همان دوران نوجوانی به ادبیات و مسائل اجتماعی علاقهمند بود و نگاه تیزبینش نسبت به مسائل روز، بعدها در اشعارش متبلور شد.
آغاز راهی دوگانه: حقوق و شعر
مصدق در سال ۱۳۳۹ وارد دانشکده حقوق دانشگاه تهران شد و در رشته بازرگانی به تحصیل پرداخت. او پس از اخذ مدرک کارشناسی، در حوزههای حقوق اداری و روش تحقیق تحصیلات خود را ادامه داد و در زمینه حقوق تجارت پژوهشهایی انجام داد. وی تحصیلات تکمیلی خود را تا مقطع دکتری ادامه داد، اما انقلاب اسلامی مانع از دفاع او از رسالهاش شد.
اگرچه حمید مصدق در ظاهر به مسیر حقوق و تدریس مشغول بود، اما روح او با ادبیات و شعر گره خورده بود. تدریس حقوق و فعالیتهای علمی برای او وسیلهای بود تا بتواند از دغدغههای عدالتخواهانه خود بگوید، اما شعر، راهی برای بیان عمیقتر احساسات و اندیشههایش بود. او از سال ۱۳۴۸ به تدریس در دانشگاههای کرمان، اصفهان و سپس دانشگاه علامه طباطبایی پرداخت. در کنار تدریس، به وکالت نیز مشغول بود و همواره تلاش میکرد صدای مظلومان باشد.
منظومهای از دل کورههای آجرپزی
یکی از برجستهترین آثار حمید مصدق، منظومه «درفش کاویانی» است که الهام گرفته از تجربه شخصی او در کورههای آجرپزی جنوب تهران است. او در دوران دانشجویی، به درخواست یکی از استادان خود برای کار در کورههای آجرپزی داوطلب شد و از نزدیک با رنج و مشقت کارگران آشنا گردید. مصدق در شبهای کارگری، اشعار خود را برای کارگران میخواند و بازخوردهایشان را دریافت میکرد. این منظومه، تصویری زنده و دردناک از شرایط سخت زندگی کارگران است که در عین حال، آرزوها و امیدهایشان را نیز به تصویر میکشد.
شاعری از مکتب نیما
مصدق را میتوان از ادامهدهندگان مکتب نیما یوشیج دانست. او در اشعار خود از فرم شعر نو بهره گرفت و مضامین اجتماعی، سیاسی و عاشقانه را با زبانی ساده و عامیانه بیان کرد. یکی از ویژگیهای مهم اشعار او، توانایی برقراری ارتباط عمیق با مخاطبان بود. شعرهای مصدق، آینهای از عشق، درد و دغدغههای مردم زمانهاش بود.
سیمین بهبهانی درباره او میگوید: «عشق در شعر مصدق، عشقی انسانی و بیخودخواهی است که معشوق را در مرتبهای مقدس و دستنیافتنی قرار میدهد. این عشق، نه تنها از جنس عشقهای رایج نیست، بلکه پلی به سوی مسائل اجتماعی و دغدغههای میهنی او میزند.» همین ویژگی، شعر مصدق را هم برای جوانان عاشقپیشه و هم برای فعالان اجتماعی جذاب میکرد.
سبک و زبان شعری
زبان ساده و روان، یکی از ویژگیهای شاخص شعر مصدق بود. او از بازیهای زبانی پیچیده اجتناب میکرد و بر سادگی، صمیمیت و شفافیت زبان تأکید داشت. پرویز خائفی، شاعر معاصر، بر این باور است که زبان شعری مصدق، عاری از تصنع و پیچیدگیهای زبانی است و همین امر، موجب میشود که شعر او بهراحتی با مخاطبان ارتباط برقرار کند.
در دورهای که بسیاری از شاعران، تحت تأثیر شرایط سیاسی و اجتماعی، به مضامین مرگ و ناامیدی گرایش داشتند، اشعار مصدق با امید و زندگی عجین بود. او با زبانی ساده و عامیانه، شرایط اجتماعی و سیاسی حاکم بر جامعه را بازگو میکرد و توانست اشعار خود را به ابزاری برای انتقال پیامهای عمیق تبدیل کند.
آثار و دستاوردها
حمید مصدق علاوه بر شعر، در حوزه حقوق نیز دستاوردهای مهمی داشت. او کتابهایی در زمینه حقوق مدنی، تجارت و روش تحقیق تألیف کرد. اما نام او بیش از هر چیز، با دفترهای شعرش گره خورده است. از آثار شاخص او میتوان به «درفش کاویان»، «آبی خاکستری سیاه»، «از جداییها»، «سالهای صبوری» و «شیر سرخ» اشاره کرد.
یکی از ویژگیهای آثار مصدق، نزدیکی آنها به زندگی روزمره مردم بود. او در بسیاری از اشعارش، از عشق به وطن، امید به آینده و نگرانیهای اجتماعی سخن میگفت. این رویکرد، شعرهای او را به خاطرهای ماندگار در ذهن مردم تبدیل کرد.
حمید مصدق از نگاه دیگران
سیمین دانشور، نویسنده و شاعر نامدار، درباره او میگوید: «شعر مصدق، در عین سادگی و صمیمیت، از کسی تقلید نمیکند. زبان روایی و استعاری او، موجب شده است که اشعارش بهراحتی در ذهن مخاطب ماندگار شود.» همچنین، مهین خدیوی، شاعر معاصر، بر این باور است که مهمترین ویژگی شعر مصدق، توانایی او در برقراری ارتباط با مردم است. زبان ساده و بیپیرایه او، عاملی بود که موجب شد شعرهایش برای قشرهای مختلف جامعه جذاب باشد.
خاموشی شاعری جاودان
در آذر ۱۳۷۷، حمید مصدق بر اثر سکته قلبی دیده از جهان فروبست و در بهشت زهرا آرام گرفت. روی سنگ مزار او جملهای نوشته شده که بهخوبی بیانگر روح بلند و آرمانگرای اوست:
«از ما که تمام شب عمر
در جستجوی نور سحر پرسه میزدیم
از ما به مهربانی یاد آرید.»
میراث مصدق
حمید مصدق، شاعری بود که توانست با زبان شعر، به زندگی مردم نزدیک شود و دغدغههای آنها را بازتاب دهد. او شاعری بود که عشق، امید و عدالت را با واژههایش به تصویر کشید. مصدق نهتنها در عرصه شعر، بلکه در حوزه حقوق و تدریس نیز تأثیری ماندگار برجای گذاشت. او نمایندهای از نسلی بود که با وجود سختیها و محدودیتها، به دنبال تغییر و اصلاح بود.
امروز، نام حمید مصدق همچنان در حافظه ادبیات ایران زنده است. اشعار او، آیینهای از روح انسانی و عدالتخواهانه اوست که همچنان برای نسلهای جدید الهامبخش خواهد بود.