ویرگول
ورودثبت نام
گم شده در فکر و خیال
گم شده در فکر و خیال
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

توسعه فردی، گام اول: فروپاشی

داستان از اینجایی شروع شد که من تصمیم گرفته بودم چالشی به اسم توسعه فردی برای خودم درست کنم، بتونم عادت های بدم رو ترک کنم و بالاخره تصویری که چندین ساله از خودم توی ذهنم دارم رو بشکنم و تغییر بدم. چندین بار امتحان کردم و نتونستم ولی حس میکنم این دفعه متفاوته و می‌خوام این دفعه به این حس واقعیت ببخشم. چیزی که اینجا می‌نویسم مسیریه که دارم طی میکنم. یک جورایی مثل دفترچه خاطراتم :) در عین حال خوشحال می شم اگر یک درصد برای کسی مفید باشه پس اینجا می‌نویسم.


از این مدل هدف گذاری ها :) (به گرامرش دقت نکنین!)
از این مدل هدف گذاری ها :) (به گرامرش دقت نکنین!)


لحظه ای که حس می‌کنی اوضاع واقعا خوب نیست. میدونی واقعا جایی که باید باشی نیستی. زمان داره میگذره و تو داری روز به روز از اونی که توی ذهنته دورتر می‌شی. ممکنه برای تحمل دردی که داری بری توی منطقه های امنت و بیشتر و بیشتر غرق بشی توی تاریکی. اما بالاخره یه لحظه ای دیگه نمیتونی تحمل کنی، ممکنه موقع دیدن فیلم مورد علاقت باشه، یا وقتی داری برای سومین بار در روز میری به تخت، یک لحظه انگار همه چیز لذتش رو از دست می ده و بالاخره می‌فهمی چقدر خودتو غرق کردی توی مسیر اشتباه. هر بار که به جای حل کردن مشکلات کوچیک تصمیم گرفتی ازشون فرار کن، گره ای که بود رو تصمیم گرفتی کور تر کنی. هر بار که تصمیم گرفتی به جای زمان گذاشتن برای خودت تصمیم گرفتی صرفا وقت رو بکشی، در واقع تصمیم گرفتی مقداری از عشقت نسبت به خودت و رویاهات رو بکشی.

و تو الان اینجایی، شک داری که بالاخره بشه و بتونی یک بار روی حرفات بمونی. خستگی ذهنی و استرس...

ولی اگه رسیدی به اینجا، بهت تبریک می‌گم، چون اینجا جاییه که دقیقا باید باشه هیچ کس الان به اندازه تو نمی خواد تغییر کنه، ممکنه توی دلت امیدی نباشه که جواب بده این دفعه ولی شجاعتش رو داری که شروع کنی.

توسعه فردیرشدتغییر
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید