چریکهای مهربان. بخش هشتم نامهای هست که حسین دریابندی به گلاویژ نوشته است، در پاسخ به نامههای زیاد شاید. نامهی گلاویژ با حسین تفاوتهایی دارد. درونِ قلبِ گلاویژ ع…
چریکهای مهربان. بخش هفتم انگار گلاویژ، دوباره گلاویژ، باز هم گلاویژ... وقتی شروع به نوشتن دربارهی نامهها کردم، اصلاً قرار نبود این دختر، این پیشمرگهی حزب دموکرا…
چریکهای مهربان. بخش ششم این نامه را دریابند در سال 1354 برای عزالدین نوشته است. مضمون این نامه «ارتباط» است. از رخوتِ نزدیکی با آدمها شروع میشود و به کلاغها و ک…
چریکهای مهربان. بخش پنجم بینابین گشت و گذار در نامهها، به دختری کورد برخوردم بهنام گلاویژ. ظاهراً گلاویژ از پیشمرگههای حزب دموکرات کوردستان بوده است. در گیر و د…
چریکهای مهربان. بخش چهارم در بخش اول و دوم از حسین دریابندی نوشته بودم. همان دوست نزدیک عزالدین که بعدها مفقود شد و عزالدین هرچه گشت پیدایش نکرد. از ارتباط ظاهراً عا…
چریکهای مهربان. بخش سوم در بخش قبلی از دختری بهنام «نجوا» نوشته بودم. یعنی همان دختر عزالدین که به همسرش غزل در پایان نامه نوشته بود: « نجوا را به آغوش بکش. نجوا…
چریکهای مهربان. بخش دوم در گیر و دار جنگهای چریکی حسین دریابند مفقود شده بود. چهار سالی بود که کسی خبری از دریابند نداشت. رفیقش، عزالدین، هرکجا میگشت پیدایش نمی…
چریکهای مهربان. بخش اول چند وقتی است به متن نامههایی دست پیدا کردهام که به شکل عجیبی ارزشمندند. نامهها اغلب از عزالدین ماهرویان به حسین دریابندی است، اما غزال…
امیر تتلو و برتولت برشت تتلو یک آهنگی دارد بهنام «بِرِس.» شعر این آهنگ گرچه دارای اوزان عروضی مشخصی نیست، اما جهشی فرمال در ادبیات ایران محسوب میشود. چرا که برای…