پدر یا مادری رو تصور کنید که صبح، نوزاد خودش رو سوار ماشین میکنه تا اون رو برسونه پیش پرستارش و بعد هم بره سر کار. بعد از اینکه به سر کار میرسه و یک روز سخت کاری رو پشت سر میذاره، سراغ گوشیش میره و میبینه که از پرستار بچهاش تماس بیپاسخ داشته. از اون جایی که با پرستار بچه رابطۀ دوستی داره، این معموله که بهش زنگ بزنه تا در مورد موضوعی صحبت کنن. با پرستار تماس میگیره؛ اما پرستار بچه سؤال هولناکی میپرسه: «بچه کجاست؟». پدر یا مادر با شنیدن این جمله، سراسیمه به سمت ماشین میدوه و وقتی به اون میرسه، با جنازۀ نوزادش روبهرو میشه که توی ماشین جا مونده بوده و بهخاطر گرمای هوا تلف شده. مرگ فرزند، بهخاطر یک اشتباه؛ یک «حواسپرتی مرگبار».
کتاب «حواسپرتی مرگبار» حاوی دو جستار از «جین واینگارتن»، نویسنده و روزنامهنگار آمریکاییه. هر دوی این جستارها برندۀ جایزه پولیتزر شدن. جایزۀ پولیتزر، معتبرترین جایزۀ روزنامهنگاری در آمریکاست که از سال ۱۹۱۷، هر سال، با نظارت دانشگاه کلمبیا به روزنامهنگاران، نویسندگان، شاعران و موسیقیدانان داده میشه. موضوع چالش کتابخوانی طاقچه در تیر ماه، کتابی بود که «برنده شدن رو بلده».
همونطور که گفتم کتاب از دو جستار تشکیل شده: «مرواریدهای قبل از صبحانه» و «حواسپرتی مرگبار». این دو جستار بهترتیب در سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۰۹ در «واشینگتن پُست» منتشر شدهاند و هر دو بهنوعی بشر مدرن و سبک زندگی سریعالسیر اون رو رو مورد نقد قرار میدن؛ سبک زندگیای که امروز با گذشت نزدیک به ۱۵ سال از نوشته شدن این جستارها، بیش از پیش سریع و افسارگسیخته شده. یک نکتۀ جالب دربارۀ این کتاب اینه که موضوع هر جستار توی همون صفحۀ اول توضیح داده میشه؛ اما متن هر جستار انقدر استادانه و پرکشش نوشته شده که تا آخرش رو با لذت دنبال میکنید. نویسنده از یک موضوع اصلی در هر جستار استفاده کرده؛ اما در حین روایت اون، به موضوعات فرعی دیگهای هم میپردازه که این نقطۀ قوت مهم هر دو جستاره.
چه اتفاقی میافته اگه یک روز، بهجای نوازندههای خیابونی معمول، یکی از بهترین نوازندگان جهان، کنار ایستگاه مترو به نواختن ویولن بپردازه؟ نوازندهای که مردم برای دیدن اجراش حاضرن بلیتهای چندصددلاری تهیه کنن، کنار ایستگاه مترو بایسته و چند تا از بهترین آثار موسیقی کلاسیک جهان رو به رایگان، به بهترین شکل ممکن و با یک ویلون چندمیلیوندلاری برای مردم اجرا کنه. جین واینگارتن و همکارانش در واشینگتن پُست، بههمراه جاشوا بل، نوزاندۀ مطرح ویولن و رهبر ارکستر، این آزمایش رو در یکی از ایستگاههای مترو در واشینگتن انجام دادن. نتایج چندان دور از انتظار نیست اما بهشدت باعث میشه که آدم به فکر فرو بره. نویسنده با مهارت تمام، روند این اجرا رو توصیف میکنه و هر جا که لازم باشه، جزئیات رو بهاندازۀ کافی بسط میده. پیشنهاد میکنم بعد از خوندن این متن، این ویدئو رو ببینید که تصویر دوربین مداربستۀ ایستگاه مترو از وقایع اون روزه.
ماجرای جستار دوم، برخلاف جستار اول، کاملاً تراژیکه. ماجرای پدر و مادرهایی که همهساله در آمریکا فرزندان نوزادشون رو توی ماشین فراموش میکنن و همین حواسپرتی باعث مرگ اون فرزند و ایجاد یک حس پشیمانی همیشگی برای اون پدر یا مادر میشه. نویسنده سراغ چند تا از این پروندهها رفته و شخصاً با اون پدر یا مادر مصاحبه کرده. این جستار با اینکه خیلی غمگینکننده است، اما روند روایی خیلی خوب و پایان درخشانی داره و در نهایت میشه گفت خوندنش برای هر کسی که در دنیای مدرن امروز زندگی میکنه، واجبه.
در ابتدای کتاب مقدمهای از ناشر چاپ شده. این مقدمه دو بخش اصلی داره. در بخش اول به معرفی جین واینگارتن میپردازه و در بخش دوم به دو جستار چاپشده در این کتاب و دیگر آثار نویسنده. پیشنهادم اینه که بخش اول مقدمه رو قبل از خوندن جستارها و بخش مربوط به هر جستار در مقدمه رو، بعد از خوندن هر جستار بخونید. در کل مقدمۀ جامع و مفیدیه و اطلاعات جالبی رو دربارۀ هر جستار در اختیارتون قرار میده؛ بنابراین، خوندنش رو به همون ترتیبی که گفتم پیشنهاد میکنم.
در مورد ترجمه و ویرایش هم باید بگم که ترجمۀ کتاب خیلی روان انجام شده و از نظر ویراستاری هم خوبه. این دو مورد به خوشخوانی هر چه بیشتر این کتاب کمک کردهان.
کتاب «حواسپرتی مرگبار» رو انتشارات «ترجمان علوم انسانی» با ترجمۀ آقای مجتبی هاتف منتشر کرده. این کتاب که از مجموعۀ «جستارهای برگزیده» است، کتاب کوتاه و خوشخوانیه. من خوندن این کتاب رو بهتون پیشنهاد میکنم؛ مخصوصاً اگر میخواید تازه وارد دنیای جستارها بشید. البته باید توجه داشته باشید که جستارهای این کتاب از نوع جستارهای گزارشیه.
در نهایت اگر میخواید این کتاب رو بخونید، میتونید نسخۀ چاپی یا الکترونیکی اون رو از سایت طاقچه، از طریق این لینک دریافت کنید.