HOSSEINI7
HOSSEINI7
خواندن ۱ دقیقه·۴ سال پیش

ما بايد بيدار باشيم!

ما بايد بيدار باشيم!


مردي به دربار خان زند مي رود و با ناله و فرياد مي خواهد تا کريم خان را ملاقات کند. سربازان مانع ورودش مي شوند. خان زند در حال کشيدن قليان ناله و فرياد مردي را مي شنود و مي پرسد ماجرا چيست؟ پس از گزارش سربازان به خان ؛ وي دستور مي دهد که مرد را به حضورش ببرند.


مرد به حضور خان زند مي رسد. خان از وي مي پرسد که چه شده است اين چنين ناله و فرياد مي کني؟


مرد با درشتي مي گويد:


دزد ، همه اموالم را برده و الان هيچ چيزي در بساط ندارم.


خان مي پرسد: وقتي اموالت به سرقت مي رفت تو کجا بودي؟


مرد مي گويد: من خوابيده بودم.


خان مي گويد: خب چرا خوابيدي که مالت را ببرند؟


مرد در اين لحظه پاسخي مي دهد آن چنان که استدلالش در تاريخ ماندگار مي شود و سرمشق آزادي خواهان مي شود .


مرد مي گويد : چون فکر مي کردم تو بيداري من خوابيده بودم!!!


خان بزرگ زند لحظه اي سکوت مي کند و سپس دستور مي دهد خسارتش از خزانه جبران کنند. و در آخر مي گويد:


اين مرد راست مي گويد ما بايد بيدار باشيم!

..........................
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید