سید محمد مهدی قریشی
سید محمد مهدی قریشی
خواندن ۸ دقیقه·۴ سال پیش

درخشش/پنج شنبه ها با REzero:قسمت چهارم

هشدار زود هنگام:حاوی اسپویل جزئی
هشدار زود هنگام:حاوی اسپویل جزئی

عنوان مقاله شاید غلط اندازترین بخش یک مقاله باشد اما قطعا حقیقتی که در پشت هر عنوان نهفته به خوبی گویای همه چیز است،عناوین شاید غلط انداز یا اشتباه باشند ولی در هر صورت بیان کننده ی ذات درونی مقاله هستند.همه ی این مقدمه برای این بود که بگویم این قسمت کاملاً ارزش تغییر عنوان را دارد و از همین ابتدای کار به شما وعده می دهم که انیمه در این قسمت به اوج نزدیک و نزدیک تر می شود،به گونه ای که دیگر احساس اینکه انیمه از فصل اول برچسب روانشناختی بودن را بیهوده یدک می کشید رفع می شود.تغییراتی که مقدمه سازی آن را در قسمت قبل مشاهده کردیم به خوبی هر چه تمام تر در این قسمت پیاده سازی می شوند و برگ برنده از همان ابتدای کار نقش خود را بر دیوار داستان هک میکند.

قسمت قبل:https://vrgl.ir/e4aMn

ورزش صبحگاهی!
ورزش صبحگاهی!

غافلگیری قسمت قبل یا در واقع همان برگ برنده در این قسمت کار خود را آغاز می کند و البته در همین قسمت هم کار خود را تمام می کند اما تاثیری که بر داستان می گذارد خود را هم در کوتاه مدت و هم در بلند مدت نشان خواهد داد.روندی که در قسمت سوم به طرز کسل کننده ای آغاز شده بود در این قسمت آن چنان به اوج می رسد که داستان فصل اول را فراموش می کنیم و به داستان جدید و ویژه ای که برای این فصل تدارک دیده شده سلام می کنیم.اگر در قسمت قبل انیمه سعی داشت با مشت داستان فصل اول را از ذهنمان پاک کند،این قسمت مانند بوسه عمل می کند و به راحتی و بدون نیاز به خشونت خاطرات فصل قبل را از ذهنمان می شوید و به ما یاد آور می شود که داستان انیمه نه در تلاش برای ادامه فصل اول است بلکه در تلاش برای بهتر شدن است ، اینجاست که داستان وادارمان می کند تا نام روانشناختی را کاملاً برازنده اش بدانیم.

گفت و گوی پدر-پسری!
گفت و گوی پدر-پسری!

علی رغم این موضوع که تغییرات بسار عظیم و عمیق هستند اما ساختمان اصلی داستان بر پایه های فصل اول بنا می شود بنابراین داستان از ریشه تغییری نمی کند و بلکه بیشتر به نمای بیرونی آن پرداخته می شود که جلوه ی اصلی این فصل و فصل اول را زیباتر می سازد و از طرفی با وجود دیوار قسمت قبل که راه فصل اول را از فصل دوم جدا کرد کماکان این تردید باقی می ماند که آیا داستان واقعاً می خواهد راهش را از فصل اول جدا کند،آیا واقعاً نحوه روایت معمولی که از فصل اول ما را به آن عادت دادند دستخوش تغییرات عظیم خواهد شد؟جواب قطعا نه است با توجه به گفته های پیشین داستان از لحاظ بیرونی دچار تحولات عظیم شده است،این تغییرات اساسی هستند و داستان می خواهد که ما باور کنیم که قرار است از فصل اول بهتر باشد،،قطعا هم نمی گوییم که این طور نیست ولی باید در نظر داشته باشیم که نور افشانی بیرونی ساختمان اصلی داستان بعد از رسیدن به هدف خاموش خواهد شد و نهایتاً فقط تزئینات بیرونی باقی خواهد ماند بدون هیچگونه نورافشانی.بنابراین زیبایی بیش از اندازه ی این قسمت را به همان نورافشانی تشبیه می کنیم که قرار است حواسمان را از ساختمان اصلی داستان و نمای داخل پرت کند و ما را به کاشی کاری های زیبای دور ساختمان که در سه قسمت قبل چیده شدند ارجاع دهد،این اصلا و ابدا چیز بدی نیست و نمی توان از آن این برداشت را داشت که چون حواسمان را به بیرون پرت می کنند نمای داخل بد است ،بلکه بیشتر می توان برداشت کرد که نمای داخل هنوز در حال ساخت است.

بغل پدر_پسری!
بغل پدر_پسری!

فصل دوم بهتر از فصل اول است،اگر این جمله را پیش فرض کارمان قرار دهیم به راحتی می توانیم با منطقی که پیش از این شرح داده شد به جلو پیش برویم و بعد از لذت بردن از نمای بیرون به داخل ساختمان نگاهی بیندازیم،هر چند در این قسمت ما صرفاً به لذت بردن از نمای بیرون بسنده خواهیم کرد و حتی معلوم نیست که این لذت بردن چند قسمت طول خواهد کشید،قطعا زمان بازدید از داخل ساختمان به زودی فرا خواهد رسید و ما تا آن لحظه صبر خواهیم کرد.صبر برای رسیدن به آن لحظه لذت این لحظه را از بین می برد و این اشتباهی است که داستان مرتکب می شود.نمای بیرونی آنقدر زیبا هست که تا مدتی طولانی ذهن ما را متوجه خود نگه دارد ولی این مدت طولانی در واقعیت یک یا دو قسمت خواهد بود،بالاخره زمانی فرا خواهد رسید که ما از نمای بیرونی خسته میشویم واگر تا آن زمان نمای داخلی فصل دوم که به صورتی دقیق برای آن برنامه ریزی شده بود آماده نباشد،داستان از مشکل خسته کننده شدن رنج خواهد برد مشکلی که حفره ی عظیم داستانی فصل اول را تشکیل می داد.داستان به مدتی کوتاه و به مقداری قابل توجه به ما لذت می داد و بعد ناگهان همه ی این لذت ها با درد ناشی از خستگی از بین می رفتند.در هر صورت این ها صرفاً حدس هایی است که ما با توجه به هسته ی داستانی کلی فصل اول میزنیم و در نهایت اگر همان منطق فصل دو بهتر است را پیشه کنیم هیچ کدام از این سناریو های موجود پیش نخواهند آمد،اما باید امیدوار بود که سازنده ها هم دقیقاً همین کار را انجام دهند.

شخصیت پردازی این قسمت سهم عظیمی در شخصیت پردازی کل فصل ایفا خوهد کرد با اینکه به نظر می رسد که شخصیت های جدید به صورت انحصاری برای این قسمت تهیه شده اند اما آنقدر زیبا و عالی کار شده اند که ردشان تا مدت ها بر داستان خواهد ماند.با شخصیت پردازی فوق العاده ی این کارکتر های جدید هسته ی اصلی شخصیت پردازی چند گام رو به جلو خواهد رفت.این شخصیت ها آنقدر پر رنگ هستند که ضعف شخصیت پردازی دیگر کارکتر های مکمل غیر اصلی کاملا پوشانده شود،اما متاسفانه با وجود تک قسمتی بودن این کارکتر ها ،شخصیت پردازی تا حد خوبی جنبه ی قدرت نمایی پیدا می کند،در واقع مثل این می ماند که سازنده ها بگویند که ما در یک قسمت هم می توانیم شخصیت های بی نظیر خلق کنیم و این کار را می کنند،اما این مسائل همه با زیبایی شخصیت پردازی این کارکتر ها در این قسمت پوشانده می شود.

خداحافظ کنج عزلت!
خداحافظ کنج عزلت!

از مهم ترین دلایل رشد شخصیت پردازی،رشد کارکتر اصلی(سوبارو(subaru)) است در این قسمت شخصیت اصلی یک گام رو به جلو بر می دارد و علاوه بر آن ما با گذشته ی شخصیت اصلی هم کمی آشنا می شویم.این تغییرات در کنار هم شخصیت پردازی را در این قسمت چند گام رو به جلو می برند و علاوه بر آن دلیلی می شوند که ما از نمای بیرونی ساختمان لذت بیشتری ببریم.

  • آرزوهایی که برای قسمت هایی بعد داریم:

نمای بیرونی ساختمان به صورتی وصف ناشدنی نورافشانی و تزئین شده است،اولین آرزو این است که نمای داخلی هرچه سریع تر نمایش داده شود تا حتی اگر از مشکل معمولی بودن رنج می برد مشکل خسته کننده شدن گریبان گیرش نشود.اوپنینگ انیمه اصلا پخش نشد،این قسمت از موسیقی فوق العاده ای بهره مند بود اما هیچ کدام از ساندترک ها جای اوپنینگ انیمه را نمی گیرند،پخش نشدن اوپنینگ با مناسبت و بدون مناسبت آزار دهنده است بنابراین دومین آرزو پخش مرتب اوپنیگ انیمه است.











نقد انیمهنقدانیمه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید