توزیع کننده جدیدی سوال می کند، “از کجا می دانید که باید به مردم چه بگویید؟ از کجا متوجه می شوید که کدام موضوع مناسب تر است؟”
این کار برای توزیع کنندگان جدید، سخت به نظر می رسد. برای بازاریابان با تجربه، به صورت خودکار متوجه می شویم که باید درباره چه چیزی صحبت کنیم. در این جا چگونگی آن را می بینید.
مردم تنها وقتی حاضر می شوند به تجارت ما ملحق شوند که این تجارت مشکلی را از آن ها حل کند. بنابراین از کجا باید بدانیم مشتری چه مشکلاتی دارد؟ آسان است.
ما فقط گوش می کنیم. مردم دوست دارند درباره مشکلات خود صحبت کنند.
بسیاری از مواقع، اولین چیزی که به یک غریبه می گویند، مشکلات درون زندگی شان است. بنابراین همه کاری که باید انجام دهیم این است که ساکت باشیم و گوش دهیم. این کار برای توزیع کنندگانی که عاشق صحبت کردن درباره تجارت شان با مشتری هستند، سخت است.
هدف این تجارت حل مشکلات مشتری است. بنابراین تا زمانی که مشکلاتی برای مشتری را پیدا نکردیم که تجارت ما می تواند آن را حل کند، نباید درباره بازاریابی شبکه ای صحبت کنیم.
معمولا ما خیلی صحبت می کنیم و کم گوش می دهیم. همه این را می دانند.
بازاریابان شبکه آماتور اغلب هنگام شروع کار، به صورت مستقیم به سراغ ارائه کامل می روند. تنها استراحت مشتری زمانی خواهد بود که نگاهی به کاتالوگ می اندازد و باید به یک مونولوگ( مکالمه ای ک در آن تنها یک نفر صحبت می کند.) 40 دقیقه ای از مزایای این فرصت تجاری گوش دهند.
من خودم در بسیاری از این ارائه ها بودم و مطمئن هستم شما نیز در آن ها شرکت داشتید و می دانید که تجربه خوشایندی نیست.
چرا؟
به دلیل این که مشتری احساس نیاز کامل برای این فرصت فوق العاده را ندارد.
حرفه ای می دانند که فراهم آوردن را حل برای زمانی که مشتری مشکلی حس نمی کند، بی فایده است. به عبارت دیگر، قبل از این که ارائه خود را شروع کنید، ابتدا باید مشتری را قانع کنید که او می خواهد مشکلی را حل کند
به این کار عمیق تر کندن برای درد بیشتر می گویند. و هرچه قبل از شروع ارائه خود، عمیق تر حفر کنید، ارائه راحت تر شروع می شود. پیشنهاد حل مشکلات مشتری خیلی زود بر علیه شما کار می کند زیرا مشتری تنها شما را به عنوان یک مهاجم خسته کننده در زندگی اش می بیند.
بیایید فرض کنیم که مشکل مشتری شما نداشتن وقت آزاد کافی است. او مسافت زیادی برای رفتن به سرکارش و برگشتن از آن سفر میکند و باید در اغلب شنبه ها کار کند تا بتواند از پس کار زیاد بر بیابد. بله، مشتری ما مشکل وقت دارد. در این جا چهار نوع جملات اولی را می بینید که می توانند به شما کمک کنند.
چه روش های عالی برای شروع مکالمه. تنها یک جمله ساده می گویید، و مشتری خودش را قانع می کند که به دنبال راه حلی است.
اولین جمله ما به مشتری کمک می کند تا مشکلی را مشخص کند و احساس نیاز به حل آن را داشته باشد. اکنون مشتری به راه حل های پیشنهادی ما علاقه نشان می دهد.
تفاوت را می بینید؟ وقتی مشتری بخواهد چیزی که می خواهیم بگوییم را بشوند، کار به مراتب راحت تر می شود.
1- اولین جمله عالی.
2- گوش دادن.
3- ارائه دادن.
آسان است.
https://smsfa.ir/blog/say-your-sentence-first-and-then-listen/