همیشه، هروقت، هرجایی و توی هر جمعی که اسم کنکور میومد، اون رو برای خودم یه رقابت جذاب میدیدم؛ وقتی حرف از «حذف کنکور» میشد، با خودم میگفتم واقعا چرا؟! یه رقابت علمی جدی که باعث دسته بندی دانش آموزها بر اساس سطح علمیشون میشه...
این عقیده من قبل از این ها بود!
اما! اما، وقتی از تابستون پارسال وارد فضای این ماراتن شدم، کم کم فهمیدم که «چرا کنکور نه»!!
از اونایی بودم که گرمای تابستون شروع نشده، شروع کردم به درس خوندن؛ توی یه اتاق جمع و جور از یه کانون کوچیک، با دو-سه تا از دوستام! اون اوایل جوگیر درس خوندن بودیم و همه مون پر انرژی بودیم... حدودا دوماه خوندیم که رسیدیم به شهریور؛ شهریوری که محدودیت ها بالا گرفت و همه جا بسته شد، ما بیجا شدیم و منی که توی خونه نمیتونستم درس بخونم، حدودا دوهفته از درس افتادم؛ از برنامه ریزی عقب افتادن اذیتم میکرد اما مجبور بودم...
| شش- هفتماه بعد، دم عید |
توی چند ماهی که الان جهش زدم ??♂️?، خیلی بالا پایین شدیم؛ کتابخونه عوض کردیم، توی قرنطینه بودیم، آموزش مجازی تلخ رو امتحان کردیم، امتحان آنلاین شیرین ? رو چشیدیم و درس خوندیم و درس خوندیم! هوف! تا که رسیدیم به عید؛ عیدی که همه توی مهمونیا بودن، ما درس میخوندیم??♂️! مکان جدید، هم کتابخونه ای های جدید و تجربهی تایم مطالعاتی بیشتر...
کم کم مشاورمون هم میگفت باید تایم مطالعه رو زیادتر کنیم و وزنه های سنگین تری بزنیم؛ از اونایی نبودیم و نیستیم که دنبال پزشکی و حقوق و مهندسی باشیم، نه! ولی میخواستیم حداقل رتبه های نسبتا خوبی بیاریم تا بریم سمت علاقه مون و پدر و مادرامون از مون راضی باشن.
| دو- سه ماه بعدش |
دیگه واقعا خسته شده بودم و بودیم؛ بعضی وقتا دیگه نمیخواستم درس بخونم، اه! خستگی واقعا مشخص بود.. این وسط، توی این بلبشو، امتحانات نهایی خردادماه هم دیگه واویلا بود؛ البته که حضوری??.
امتحانا تموم شد و برگشتیم به مود کنکوری؛ اون روزا هم، کنکور های آزمایشی شده بود کار هر دوسه روزمون! که رسیدیم به اصل ماجرا و ۱۱تیر من نشستم روی صندلی آزمون کنکور تجربی و تماااااااااام! این پایان ماجرای من در قامت یه دانش آموز بود؛ تموم، همین. ??♂️
برمیگردم به اول مطلبم:
«همیشه، هروقت، هرجایی و توی هر جمعی که اسم کنکور میومد، اون رو برای خودم یه رقابت جذاب میدیدم؛ وقتی حرف از «حذف کنکور» میشد، با خودم میگفتم واقعا چرا؟»
بعد از این یکسال واقعا اهمیت حذف کنکور رو درک کردم؛ استرس ها، فشار های روحی، هزینه های زیاد آموزشی (که برای خیلی خانواده ها سخته)، رقابت های استرس زا، ترس از #بچه_مردم، آیندهی وابسته به کنکور، وااااااای....
هیچ کدوم به نتیجهی «بشه یا نشه» نمی ارزه؛ نتیجه ای که برای همهی چند صدهزار داوطلب آینده سازی نمیکنه... بلکن خیلی هم خطر آفرینه!
داداشم ۴سال از من کوچیکتره؛ از ته دل آرزو میکنم تا زمانی که نوبتش بشه، کنکور حذف شده باشه??♂️.
«با آرزوی انقراض»