Mostafa Taheri
Mostafa Taheri
خواندن ۲ دقیقه·۳ سال پیش

رویا و دریا - بخش دوم

همینطور که مردم به سمت ساحل نگاه می کردند، بنظر می آمد دریا دارد به آسمان می رسد. کم کم همه فهمیدند که موج عظیمی به سمتشان می آید و به سرعت شروع به فرار کردند، کودک اما در جا خشکش زده بود، خیره مانده بود به عظمت دیوار موج که هر لحظه ممکن بود روی سرش خراب شود.

باد سردی وزید.

موج داشت به کودک می رسید، قایقش از دستش افتاد، ولی یک نفر خلاف جهت بقیه مردم بسمت دریا و کودک می دوید، مادرش بود که از خانه دوست پر حرفش تا محل کودکش دویده بود و قبل از برخورد موج بدنش از عرق سرد ترس و عرق گرم دویدن خیس شده بود.

کودک را تنگ در آغوش گرفت و بدن خودش را سپر ضربه موج کرد، پشت سر کودک را با دست ظریفش پوشاند آب آنها را به این سو و آن سو می برد و مادر به زمین و زمان برخورد می کرد کودک دیگر کم کم نفس کم آورده بود چرا این موج تمامی نداشت، مادر فهمید که بدن کودک در حال سرد شدن است، خودش هم تاب و توانی برایش نمانده بود، بس که به هر طرفی پرت شده بود و بدنش ضربه خورده بود گیج بود می دانست که رمغی برایش نمانده و بعید است که از این بلا جان سالم در ببرد، پس آخرین هدیه و آخرین نفس و آخرین بوسه اش را به کودک داد، لبانش را به لبان کودکش گذاشت و آنچه نفس برایش مانده بود به ریه های کوچک کودکش ریخت تا خفه نشود.

پس از آن هم مدتی کمی چرخ می خوردند و بر روی و زیر آب می رفتند تا موج منحوس به پایان رسید مادر دیگر حرکتی نداشت، کودک هم زیر تنه او افتاده بود و مدتی بی حرکت بود اما کم کم صدای مرغان دریایی را شنید کم کم نفسش باز شد و اطراف را دید محله شان عوض شده بود هیچ چیز سر جای خودش نبود شاخه ها شکسته، خانه ها به هم پیوسته و سرها بسته بود.

مرغان دریایی بیخیال از همه چیز مشغول جمع کردن جنازه ماهی های آورده شده به ساحل بودند.

کودک به سختی از جایش تکان می خورد. کمی جلوتر خزید مادرش را دید سعی کرد او را بیدار کند، ولی فایده نداشت برایش گریه کرد ولی بیدار نشد، برایش خندید ولی بیدار نشد به او خیره شد ولی تغییری در احوالش پیدا نشد. با ناراحتی شروع به رفتن کرد.
کاغذی زیر پایش بود حاوی شعری از کلاس موسیقی کودکانه محل:

شب شد و مهتاب اومد
به چشم ما خواب اومد
خواب اومد و چشمه شد
چشمای ما آب اومد
یه رودخونه دو رودخونه یه دریا
آب اومده اندازه یه دنیا

- ادامه دارد

داستانرویا و دریا
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید