بسیاری در همین امروز ، دارند با مصیبت ،درد و رنج دست و پنجه نرم می کنند.اما زندگی ما را به این باور و درک درونی دعوت می کند که بحران پیش زمینه ای برای دگرگونی است.
مشکلات موتور محرکه ی تکامل هستند.
هیچ چیزی اتفاق نمی افتد که معنای بزرگتری نداشته باشند.
بنابراین ما باید ایمان داشته باشیم.ایمان به فرآیند خود زندگی ؛ ایمان به چیزی که برخی از ما انتخاب کرده ایم " خدا " بخوانیم ؛ و ایمان به خودمان و توانایی مان برای در آغوش گرفتن خاضعانه ی نقشه ی الهی و ایفای نقش الهی مان درون آن.
منظور پیدا کردن راهی برای پیش رفتنِ هماهنگ با اتفاق هایی است که هر روز در زندگی مان رخ می دهند...
اتفاق ها (تمامی آنها ، هرچه که هستند) ؛
قرار نیست به مخالفت از،تو برخیزند،بلکه قرار است که دست یاری به سویت دراز کنند.
نمی خواهند وجودت را پاره پاره کنند،بلکه قصد دارند،آن ها را کنار هم بچینند.
بنابراین خودت را با آن ها ترکیب کن...
بدان چیزی که دارد اتفاق می افتد خداوند است که دارد شعری را می سراید.
تو یک اثر هنری هستی
حوادث زندگی تو تک مصرع ها و بیت های آن هستند.
آن ها به تنهایی به طور کامل درک نمی شوند، مگر وقتی که شعر تا آخر خوانده شود؛ولی در پایان ، معنایی کامل و زیبایی بی نقصی را شکل خواهند داد.
سخت ترین لحظات زندگی همیشه فرصت خلق می کنند.
همیشه دقیقا یعنی همیشه
هیچ کس به منظور فراهم آوردنِ فرصت ، آرزو نمی کند که تراژدی یا فاجعه ای اتفاق بیافتد.
اما خوب است که در عمق وجودمان درک کنیم که زندگی چگونه عمل می کند.
دانستن این که در هر اتفاقی منفعتی هست می تواند به ما کمک کند قدرت لازم برای عبور از میان تمامی اتفاق های سخت زندگی مان را با متانت پیدا کنیم.
پس چنین بافته ی بی نظیری را ببین ، گوش کن و بخوان و لذت ببر...
?بخش هایی از کتاب تولد دوباره
✏اثر ؛ نیل دونالد والش