گفتمان خیر و شر در طول تاریخ همواره مورد بحث و نظر بوده و ما در این مقاله بررسی می کنیم که شرور از کجا پدید آمدند و چه نقشی در زندگی ما می توانند ایفا کنند؟ آیا مطابق تفکر دوگانه پرستی گروه ثنویه ، مبدأ خیر و شر وجود دارد و در صورت وجود، ما باید در برابر بدی ها چگونه مقاومت کنیم؟
شخصی گفت: بسیاری از ما یکتاپرستان نیز درگیر دوگانه پرستی شده ایم! لحظه لحظه زندگی خود را در استرس و نگرانی از دست دادن و بیچاره شدن هستیم؛ نکند مریض شوم، نکند همسرم خیانت کند، نکند ورشکست شوم و...!! صفحه ذهن ما شده صحنه نخجیر مقاومت در برابر شرور احتمالی و خدا نکند ها! بیایید ببینیم چگونه با خیر و شر تعامل کنیم؟
منظور از خیر آن اموری است که با نفس انسان هموار و همسو است و منفعتی برای او دارد و شر یا بدی معمولا همراه با ضرر و کاستی و زیان است که انسان از آن کراهت دارد.
خداوند جز خیر برای بندگانش نمی خواهد و اطمینان داشته باشید که همه چیز در اختیار اوست پس اگر به نیرویی جز خداوند در عالم قائل نباشید و تنها به خداوند یکتا در زندگی تان نقش دهید، هیچکس توان آسیب رساندن به شما را نخواهد داشت.(1)
بطور خلاصه درباره اعتقاد به نیروی خیر و شر ، دانستن همین نکته کافیست که هیچ مبدأ شروری در جهان واقعیت ندارد؛ اگر شما به غیر خدا نقش ندهید، چنانچه حادثه ناخوشایندی هم رخ داد، این را خواهید دانست که در همان نیز خیری نهفته است.
چه بسا چیزی را ناخوش دارید، در حالیکه خیر شما در آن است و چه بسا چیزی را دوست دارید در حالیکه ضرر و شرّ شما در آن است و خداوند می داند و شما نمی دانید.(2)
در اندیشه قرآنی خیر به دست خدا است و اصل و معدن و بازگشت هر خیری بسوی اوست. در صورتی که خداوند برای من یعنی بنده خویش خیری بخواهد برساند، اگر تمام جهانیان بیایند و بازو به بازوی هم بخواهند مانع از آن شوند، قادر نخواهند بود.(3)
و اما برای خاستگاه بدی چند نظریه ارائه شده که در ادامه مقاله رد و نقدی خواهیم داشت:
در گذشته های دور، گروهی فکری مذهبی به نام " ثنویه " وجود داشتند که اینان قائل به وجود " خدای خیر " و همینطور " خدای شر " در جهان بودند. به عقیده آنان، این خدایان همواره دوگانگی و جدال دارند؛ گاهی خیر بر شر پیروز می شود و گاهی بر عکس و در نتیجه نظم و عدالت و قانونی بر جهان حاکم نخواهد بود.
تاریخچه پیدایش این گروه به مابعد ظهور مسیح علیه السلام و ماقبل ظهور رسول خدا صلی الله علیه وآله باز می گردد. رد پای اینان پس از پیدایش اسلام هم دیده می شود و قرآن کریم نیز در آیاتی چند به این تفکر و این افراد نقد و اشکال اساسی وارد می کند.
حال اینکه بعضی افراد را می بینیم که با حالت افسردگی و سراسر نا امیدی و شکست هستند و همیشه مطمئن هستند که روی خوشی و شادی و ثروت را در زندگی نخواهند دید؛ این تفکر همان قدر باطل و اشتباه است که عقیده دوگانه پرستی ثنویه اشتباه بود.
خیر و خوشبختی پشت در منزل همه ما قرار دارد؛ مشکل از ما است که برای شرور اعتبار و ارزش قائلیم. این خود انسان است که در را برای بدبختی و بدی می گشاید و این خود آدمی است که در کنار خداوند بزرگ و حکیم خود، هنوز هم احتمال گرفتاری و زندگی شوم را به رسمیت می شمارد. این طور اعتقاد به خیر و شر صحیح نیست!
ما در جهان شاهد رنج ها ، مریضی ها و بلاهایی چون سیل ، آتش سوزی و گرفتاری های اجتماعی هستیم مانند جنگ ها و ستم ها؛ چطور می شود که یک خدا این جهان را مدیریت کند و از یک مبدأ این متضاد خیر و شر صادر شود؟ چگونه با عدل خدای یکتا سازگار است؟
جواب مختصر: بلایای خانمان سوزی که مثال زده شد، از جانب خداوند مقتدر رقم نمی خورد بلکه حاصل فعل و انفعالات و تضاد در عوامل مادی و دنیوی ما انسان هاست. بنابر عدالت و حکمت خداوند ، مصلحت هایی در آن نیز نهفته است که ما از آن بی خبریم.
از طرفی این بر عهده انسان است که راه نفوذ شرور را به زندگی خود ببندد که در این صورت اگر حادثه ای رخ دهد هم اطمینان کافی دارد که مصالح آن از مفاسدش بیشتر است.
این شبهه و پاسخ آن هرچند ساده به نظر می رسد اما بخاطر اینکه به مساله مهم خداپرستی و یکتاپرستی ارتباط دارد، بسیاری از دانشمندان را برای ارائه بهترین جواب به تکاپو انداخته است. در ادامه پاسخی تفصیلی به آن خواهیم داد.
بعضی از فلاسفه به جهت اینکه شبهه و اشکال گروه ثنویه را بر دوگانگی مبدأ هستی و خیر و شر پاسخ دهند، گفتند: ما فقط مبدأ خیر در این جهان داریم و مبدأ شر نداریم و اساساً شرّ یک موضوع عدمی است و با فقدان و نبود خیر مطرح می شود.
این نظریه می تواند درست باشد اما نظریه سوم یعنی نسبیت شرور بنظر دقیق تر است.
نظر دیگری نیز از فلاسفه متأخر مطرح شد که دقیق تر به نظر می رسد:
از خداوند فقط خیر واقع می شود و هیچ شری را نمی توان به خداوند نسبت داد. اما اگر درباره ماهیت شر بپرسید، باید گفت که ذاتی نیست و بالعرض در بعضی شرایط به وقوع می پیوندد.
نظریه نسبیت شرور می گوید: شرور بر خلاف خیر ذاتی نیستند؛ خیر مانند عدالت و احسان ذاتی است و شرور مانند حوادث و اتفاقات ناگوار عَرَضی و نسبی هستند و به جهتی همچون بی احتیاطی یا بی توجهی به برخی قوانین جهان هستی حاصل می شود.
جنگل بانان می گویند: در فضای جنگل آتش افروخته نکنید و چنانچه کردید، آن را سریعا خاموش کنید. حال با بی توجهی شخصی که سیگار خود را در خار و خاشاک رها می کند، جنگلی عظیم در آتش می سوزد.
اعتقاد درست به خیر و شر می گوید: مقصر کردن خداوند درباره حوادثی مانند آتش سوزی منطقی نیست و عقل می گوید: این شرور عرضی و نسبی هستند.
همچنین بعضی امور مانند شکست در جنگ از نظر بعضی شر و از نظر برخی خیر تلقی می شود لذا نظریه نسبیت خیر و شر صحیح است.
بهترین واکنش دربرابر ناملایمات عدم مقاومت است؛ این یعنی که ذهن خود را در حال آماده باش در برابر ترس ها و مواجه شدن با مشکلات قرار ندهید. این همان قانون عدم مقاومت در برابر شرور است که مانع بروز و استمرار شرور در زندگی تان می شود.
قانون بعضی افراد در مواجهه با بدشگونی های احتمالی خیلی عجیب است؛ برای فرار از گرفتاری ها به چیزهایی چنگ می زنند که ما از آن به خرافات تعبیر می کنیم. بدین صورت که از یک نعل اسب توقع دارند، ضعف برنامه ریزی و تسامح و اشتباهات آنان را جبران کند!!
این دسته افراد همانند آن گروه انحرافی ثنویه فکر می کنند یعنی در کنار نیروی بلامعارض پروردگار، به نیروی مبدأ شر نیز ایمان دارند؛ ما در الگوی خودآگاهی توحیدی به چنین پدیده ای شرک پنهان می گوییم.
بهترین واکنش در برابر گرفتاری ها و ترس ها، مواجهه و دل به دریا زدن است؛ همین طور اعتماد کردن به خداوند یکتا و بی همتا و دلگرمی به وجود اوست.
اگر می بینید کسی تلاش می کند به شما آسیبی برساند و در ظاهر نیز آسیبی وارد می کند، مادامی که درون خود را از احساسات و افکار منفی پاکسازی نمایید و در ذهنتان با ترس و خشم به او نقش ندهید، مطمئن باشید که او ناخواسته به شما خدمت می کند در حالیکه خود نمی داند. شناخت حقیقت خیر و شر شما را کمک می کند.
پس منتظر بمانید تا زوایای پنهان این امر را ببینید؛ در این صورت همه چیز به نفع شما تغییر خواهد کرد و جنبه خیر همان اتفاقات را به چشم خود خواهید دید و شگفت زده خواهید شد زیرا شکی نیست که خداوند مهربان برای بندگان خود جز خیر نمی خواهد و اگر اراده کند که به شما خیر رساند هیچ عاملی نخوهد توانست مانع آن گردد.(4)
یکتاپرستی حقیقی به این معناست که هیچ قدرتی برای هیچ چیز و هیچ کس جز خداوند قائل نباشید و بدانید که تنها یک منبع قدرت در عالم وجود دارد و آن قدرت خداوند متعال به عنوان مبدأ خیر مطلق است.
یکی از اسامی خداوند " ربّ " است که هم اصل وجود و خلقت اشیاء به دست اوست، هم بقاء آن ها بعد از پیدایش وابسته به اوست، هم هدایت کننده مخلوقات به سوی غایت و کمالشان است. تمام این مطالب در واژه " رب " گنجانده شده است.
بنابراین رب العالمین این نقش را در عالی ترین سطح ممکن برای بندگانش ایفا می کند. تمام رخداد های زندگی انسان بی تردید شامل بهترین شرایط برای رشد انسان است. اگر معنای ربوبیت خداوند را قلباً درک کنیم، هر پیشامدی را پله ای برای رشد و ترقی خود می انگاریم و با استفاده از فرصت نهفته درون حوادث، حتی پیشامد های به ظاهر ناگوار ، پلکان موفقیت ما خواهد شد.
پاورقی:
1) کتاب سلام خانم اسکاول شین ص 58
2) سوره بقره آیه 216
3) سوره بقره آیه 216
4) همان