کریستوفر چِن و شاعرانههای عدمقطعیت: مطالعهای انتقادی بر دراماتورژی معاصر
نویسنده: سینا خوشدست
مقدمه
در دهههای اخیر، تئاتر آمریکا بهطور فزایندهای با بیثباتی حقیقت در جهانی جهانیشده و رسانهاشباع مواجه شده است. معدود درامنویسان معاصر بهاندازهٔ کریستوفر چِن این مواجهه را چنین صریح و رادیکال دراماتیزه کردهاند. چِن، متولد ۱۹۸۱ در سانفرانسیسکو و فارغالتحصیل دانشگاه کالیفرنیا، برکلی و دانشگاه ایالتی سانفرانسیسکو، بدنهای از آثار نمایشی را پرورانده که اقتدار روایت را متزلزل میکند، نظامهای قدرت را به پرسش میکشد و تماشاگران را در فرایند تولید معنا درگیر میسازد. دراماتورژی او بهسختی قابل طبقهبندی است: همزمان رئالیستی و سوررئالیستی، هجوآمیز و صمیمانه؛ و نمایشهایش فضاهایی میگشایند که در آن نقد سیاسی و آشفتگی زیباشناختی در هم میآمیزند.
اگر نسلهای پیشین نمایشنامهنویسان آمریکایی — چون آرتور میلر، لورین هنسبری یا حتی تونی کوشنر — در پی کشف حقیقتی پنهان در پسِ ایدئولوژی یا ابهام اجتماعی بودند، چِن ناممکنیِ هر ادعای نهایی دربارهٔ حقیقت را به صحنه میبرد. نمایشهای او پاسخ نمیآفرینند، بلکه معماهای معرفتشناختی را پیش میکشند و از این رهگذر، چشماندازی از سیاست «پساحقیقت» را پیشاپیش ترسیم میکنند؛ جایی که اطلاعات نادرست، نمایش رسانهای و تصاحب فرهنگی مرز میان واقعیت و خیال را محو میسازند.
این مقاله به بررسی سیر تکامل چِن بهعنوان نمایشنامهنویس میپردازد و آثار او را در بافت مطالعات معاصر تئاتر جای میدهد. با تمرکز بر نمونههایی چون Caught (۲۰۱۶)، Passage (۲۰۱۸/۱۹) و The Headlands (۲۰۲۰)، استدلال میکنم که دراماتورژی چِن نمونهٔ بارزی از «شاعرانههای عدمقطعیت» است: شیوهای نمایشی که قابهای روایی را بیثبات میسازد تا تولید قدرت و دانش در سطحی نظاممند آشکار شود.
بستر زیستی و حرفهای
چِن در محلهٔ اوتر سانست سانفرانسیسکو رشد یافت؛ محیطی با لایههای متکثر از هویتهای فرهنگی و تاریخهای سیاسی. همانطور که او در مصاحبهها اشاره کرده، این فضا درکی از تکثر به او بخشید — تکثر روایتها، حقایق متناقض و تنش میان تاریخهای رسمی و تجربههای زیسته. پس از دریافت مدرک کارشناسی در رشتهٔ نمایشنامهنویسی از دانشگاه برکلی و کارشناسی ارشد از دانشگاه ایالتی سانفرانسیسکو، چِن در صحنهٔ تئاتر تجربی منطقهٔ خلیج غوطهور شد، بهویژه در شبکههای اجرایی آسیایی-آمریکایی.
این تجربهها هم موضوعات محوری او را شکل دادند و هم راهبردهای دراماتورژیکش را. در نمایشهایی چون پروژهٔ صد گل (۲۰۱۲) که توسط تئاتر Crowded Fire تولید شد، او به کاوش در باب تبلیغات، فناوری و سازوکار اقناع روایی پرداخت. در همین آثار اولیه، عناصر بنیادین سبک پختهٔ او آشکار بود: ساختارهای بازگشتی، قابهای خودبازتابانه و امتناع از رسیدن به حقیقتی واحد.
شهرت او بهتدریج افزایش یافت: Caught (PlayCo، ۲۰۱۶) جایزهٔ اوبی را برایش به ارمغان آورد؛ Passage (ویلما تئاتر، ۲۰۱۸؛ Soho Rep، ۲۰۱۹) جایگاهش را در سطح ملی تثبیت کرد؛ و The Headlands (مرکز لینکلن، ۲۰۲۰) او را به یکی از برجستهترین مؤسسات نیویورک رساند. در سال ۲۰۲۰، جایزهٔ استاینبرگ برای نمایشنامهنویسی، در ۲۰۲۱ بورس USA Fellowship و در ۲۰۲۴ جایزهٔ معتبر ویندهام-کمپبل در حوزهٔ درام را دریافت کرد. این مسیر، سیر تکامل او را از یک چهرهٔ تجربی منطقهای به یکی از شخصیتهای اصلی مطالعات تئاتر آمریکا ترسیم میکند.
تحولات مضمونی و فرمی
۱. حقیقت و معرفتشناسی. در کانون دراماتورژی چِن بیثباتی حقیقت قرار دارد. نمایشهای او حقیقت را ساختهای موقتی و مناقشهبرانگیز نشان میدهند که توسط نهادها، ایدئولوژی و میل شکل میگیرد.
۲. نظامهای قدرت. بهجای تمرکز صرف بر روانشناسی فردی، چِن کارکردهای نظاممند را به صحنه میآورد: استعمار (Passage)، تبلیغات (پروژهٔ صد گل)، بازیهای سیاسی (Mutt) یا نمایش رسانهای (Caught).
۳. هویت فرهنگی و نژادی. هرچند آثار او را نمیتوان به معنای تقلیلگرایانه «نمایشهای مسئلهمحور» خواند، اما بهطور مستمر بررسی میکند که چگونه هویت آسیایی-آمریکایی و ژئوپلیتیک در روایتهای فرهنگی و بازنماییها بازتاب مییابد (You Mean to Do Me Harm، The Headlands).
۱. قابگذاری. چِن مکرراً از قابهای درونقاب بهره میبرد تا درک تماشاگران از مرز میان «داخل» و «خارج» نمایش را متزلزل کند.
۲. اختلاط ژانری. دراماتورژی او وامدار نوآر، هجو، تئاتر مستند و متاتئاتر است و از ژانر هم برای ایجاد آشنایی و هم برای برهمزدن آن استفاده میکند.
۳. دخیلکردن تماشاگر. او از تماشاگر منفعل میگریزد. نمایشهایش همچون معماهایی هستند که نیازمند تفسیرند و تماشاگر را در کنش اخلاقیِ تصمیمگیری دربارهٔ حقیقت وارد میسازند.
تحلیل نمونههای شاخص
این نمایش که شاید مشهورترین اثر چِن باشد، نمونهای بارز از دراماتورژی «تالار آینهها»ی اوست. نمایش با یک چیدمان هنری از سوی یک هنرمند معترض چینی آغاز میشود و بهتدریج در قالب مصاحبهها، گسستهای متاتئاتری و افشاگریهایی پیش میرود که نشان میدهند شاید خود روایت آن هنرمند ساختگی باشد. نتیجه، مراقبهای است بر اصالت، تصاحب فرهنگی و شیفتگی آمریکا به «حقیقتِ» اگزوتیک.
این اثر صرفاً به هجو مصرف هنر آسیایی در غرب بسنده نمیکند، بلکه سازوکار همان مصرف را به صحنه میبرد و تماشاگران را در میل به اصالتبخشی به روایت هنرمند گرفتار میسازد. از این منظر، نمایش بهروشنی با مفهوم «سناریو»ی دایانا تیلور همخوان است: چارچوبی رفتاری که قابلیت تکرار دارد — در اینجا، جستوجوی غربی برای شهادت معتبر.
الهامگرفته از A Passage to India اثر ای. ام. فورستر، این نمایش دینامیکهای استعمار را به «کشور ایکس» خیالی منتقل میکند، جایی که دستورالعملهای بازیگری باز اجازه میدهند هویتهای نژادی و قومی بنا به استراتژی هر تولید تعیین شوند. روایت بر محور دوستی دو شخصیت (A و B) استوار است که با یک لحظهٔ خشونت — که بهطور عمدی مبهم به صحنه میآید — گسسته میشود.
از نظر فرمی، Passage با انتزاع، ساختارهای استعماری را جهانشمول میسازد و همزمان از طریق شیوهٔ انتخاب بازیگران، آن ساختارها را در هر تولید خاص عینیت میبخشد. این مکانیزم دوگانه نشاندهندهٔ علاقهٔ چِن به نظامها بهجای روایتهای منفرد است. نمایش بهجای پاسخ نهایی، میپرسد قدرت چگونه بر بدنها و جوامع حک میشود.
در این نمایش، چِن نوآر را با «نمایش حافظه» درمیآمیزد. یک مرد چینی-آمریکایی به تحقیق دربارهٔ قتل حلنشدهٔ پدرش میپردازد و تکههایی از شهادت، حافظه و بازنمایی را کنار هم میگذارد. با پیشروی نمایش، آشکار میشود که خود حافظه شواهدی نامعتبر است.
چِن در اینجا از ژانر برای دراماتیزهکردن معرفتشناسی بهره میگیرد: عناصر نوآر تماشاگر را به دل معمایی میکشانند که حلنشدنی است، زیرا بنیاد شواهد — حافظه، روایت، داستان — از ابتدا سست است. در عین حال، نمایش تأملی است بر هویت آسیایی-آمریکایی، اسطورهٔ خانوادگی و سکوتهای نسلی و معمای نوآر را در بستر فرهنگی خاصی جای میدهد.
چارچوبهای نظری
دراماتورژی چِن با چندین نظریهٔ انتقادی همپوشانی دارد:
پستمدرنیسم: قابهای بیثبات او یادآور مقاومت تئاتر پستمدرن در برابر فراروایتها (لیوتار) است و ساختار تالار آینهاش سوءظن پستمدرن نسبت به حقیقت ثابت را بازمیتاباند.
نظریهٔ پسااستعماری: بهویژه در Passage، میتوان ردپای مفهوم «آمیختگی و ابهام» در اندیشهٔ هومی بابا را مشاهده کرد؛ اثری که گفتمان استعمار را به پرسش میکشد، بیآنکه در دوگانههای ساده گرفتار شود.
مطالعات اجرا: چِن سناریوهای مصرف فرهنگی را به صحنه میآورد و تماشاگران را در عملِ دیدن و اعتباربخشی دخیل میکند (تیلور). نمایشهایش تماشای تئاتر را به کنشی اخلاقی بدل میسازند.
تأثیر بر تئاتر آمریکا
نفوذ چِن فراتر از تولیدات شخصی اوست. با تبدیل حقیقت به موضوعی نمایشی، او فضایی برای شکلگیری آنچه منتقدان «هیجانانگیزهای معرفتشناختی» مینامند گشود: آثاری که از عدمقطعیت روایی بهعنوان شیوهای برای نقد سیاسی بهره میگیرند.
افزون بر این، استراتژیهای انتخاب آزاد بازیگر در Passage به مباحث مربوط به تنوع در تئاتر دامن زد و الگویی عرضه کرد که در آن خودِ انتخاب بازیگر بخشی از سیاست نمایش است. همچنین، او گسترهٔ دراماتورژی آسیایی-آمریکایی را توسعه داده و نشان داده است که آثار این هنرمندان نباید صرفاً به درامهای خانوادگی یا روایتهای همگونسازی محدود شوند، بلکه میتوانند با سیاست جهانی، نظریهٔ نظامها و فرمهای آوانگارد درگیر شوند.
تأثیرات اجتماعی
اثر اجتماعی آثار چِن در پرورش تماشاگران انتقادی نهفته است. با دراماتیزهکردن اطلاعات نادرست، تصاحب فرهنگی و قدرت استعماری، نمایشهای او به مخاطبان میآموزند چگونه دستکاری را تشخیص دهند و اقتدار روایت را به پرسش بکشند. این امر در فضایی سیاسی که نمایش رسانهای غالباً تفکر انتقادی را سرکوب میکند، اهمیتی مضاعف دارد.
برای بازنمایی آسیایی-آمریکایی نیز نمایشهای او الگوهایی نو عرضه میکنند: نه همگونسازی و نه صرفاً شهادتگرایی، بلکه آثاری پیچیده که در آن هویت با نظامهای جهانی تلاقی دارد. از این رهگذر، او انتظارات تقلیلگرایانه از نمایشنامهنویسان اقلیت را به چالش میکشد، در عین حال که هویت را در قلب معمای دراماتورژیک خود جای میدهد.
نتیجهگیری
تئاتر کریستوفر چِن نقطهٔ عطفی در دراماتورژی معاصر آمریکاست: حرکتی از افشای رئالیستی بهسوی پرسشهای معرفتشناختی. نمایشهای او از پاسخهای ساده میگریزند و بهجای آن، شرایط نظاممندی را که «حقیقت» را تولید میکنند، به صحنه میآورند.
بدینسان، چِن نهتنها تجربههایی جذاب برای صحنه فراهم میکند، بلکه نوعی آموزش مدنی نیز عرضه میدارد: تربیت تماشاگرانی با شکاکیت، انتقادیاندیشی و آگاهی از همدستی خود در تولید معنا. در عصری که قطعیت به سلاح بدل شده و روایتها پیوسته به چالش کشیده میشوند، شاید شاعرانههای عدمقطعیت چِن همان تئاتری باشد که بیش از هر زمان دیگری به آن نیاز داریم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
References
Bhabha, Homi K. The Location of Culture. London: Routledge, 1994.
Chen, Christopher. Caught. New York: Dramatists Play Service, 2016.
Chen, Christopher. Passage. New York: Dramatists Play Service, 2019.
Chen, Christopher. The Headlands. New York: Dramatists Play Service, 2020.
Chen, Christopher. The Hundred Flowers Project. San Francisco: Crowded Fire Theater, 2012.
Chen, Christopher. You Mean to Do Me Harm. San Francisco: San Francisco Playhouse, 2017.
Lyotard, Jean-François. The Postmodern Condition: A Report on Knowledge. Minneapolis: University of Minnesota Press, 1984.
Taylor, Diana. The Archive and the Repertoire: Performing Cultural Memory in the Americas. Durham: Duke University Press, 2003.
Wilma Theater & Soho Rep. Production notes on Passage. Philadelphia & New York, 2018–2019.
Windham-Campbell Prizes. “Christopher Chen – Drama Prize Recipient.” Yale University, 2024.