یکی از خواستههاي اصلي و گاهی آرزوهای یک کسب و کار و استارتآپ دریافت سرمايه برای شروع و رشد است. کسب و کارهای نوپا به دلیل اینکه سرمایه کافی برای مطرح شدن و تبدیل به یک کسب و کار جدی را ندارند حاضر هستند تا سرمایه لازم رو از طرق مختلف بدست بیارن تا بتونن به حیات خودشون ادامه بدن.
شانسی که تو این مدت از فعالیت فناورانه و نوآورانه خودم داشتم این بود که در هر دو طرف حضور داشتم، یه مدتی به عنوان سرپرست استارتآپ که در حال مذاکره برای جذب سرمایه بودم که موفقیت آمیز هم بود و الان که در طرف دیگر میز نشستهام و به کمک همکارانم در موسسه دانش بنیان برکت تحت صندوق سرمایهگذاری خطرپذیر نویان در حال ارزیابی تیمهای مختلف جهت ارزشگذاری برای سرمایهگذاری هستم.
اگر شما هم در حوزه کسب و کارهای نوپا و استارتآپها و همچنین شرکتهای دانشبنیان فعالیت کرده باشید قطعا با مفاهیم سرمایهگذاری آشن هستید. اما من قصد دارم در اینجا راجع به حوزه کاری فعلی خودم یعنی سرمایهگذاری جسورانه با شما صحبت کنم و سعی میکنم تمام جنبهها و ارکان یک صندوق جسورانه رو تشریح کنم و تفاوتهای ارکان و ساختاری و همچنین قوانین حاکم بر آن را در ایران بیان کنم پس تا اگر شما هم به حوزه سرمایهگذاری علاقه دارید یا صاحب استارتآپ هستید با من تا انتهای مقاله همراه باشید.
قبل از هر چیزی باید با مفهوم سرمایهگذاری جسورانه آشنا بشیم.
سرمایهگذاری خطرپذير يا Venture Capital به سرمايهگذاری روی کسب و کارهای نوپا میگن و یا حتی شرکتهای در شرف تاسیس که پتانسیل رشد زیاد و سریعی با هدف کسب بیشترین بازده اقتصادی ممکن رو در قبال تحمل ریسک بالا دارند. اما این شرکتهای نوپا چه ویژگیهایی دارند؟
داشتم راجع به مفهوم سرمایهگذاری خطرپذیر (VC) تحقیق میکردم رسیدم به پنج ویژگی که متریک و یاسودا (Metrick & Yasuda) برای سرمایهگذاری خطرپذیر تعریف کردن.
با توجه به مطالب بالا میتونیم بگیم که استارتآپها مهمترین منابع برای سرمایهگذاری VC هستن. جالب هست که بدونید این نوع از سرمایهگذاری مبنای بسیار محکمی از رشد اقتصادی یک کشور به شمار میره. یه بخوام به زبون سادهتر بگم، افزایش سرمایهگذاری جسورانه بهطور مستقیم باعث رشد اقتصاد یک کشور میشه. جالب هست که بدونید افزایش 20% سرمایهگذاری جسورانه در حوزه فناوری اطلاعات باعث رشد 1% تولید ناخالص داخلی (یا همون GDP که معمولاً تو مناظرات انتخاباتی خیلی بهش اشاره میشکنند) میشه. خیلی برام سوال هست که تمام ابر قدرتهای اقتصادی دنیا به این نتیجه رسیدهاند که از این نوع سرمایهگذاری باید حمایتهای بیشتری بشه (مثل معافیتهای مالیاتی و ...) اما تو برنامههای رئسای دولت و مجلس و سایر نهادهای حاکمیتی کمتر از این پتانسیل گفته میشه. بذارید براتون چندتا مصال بزنم تا از تاثیر این سبک از سرمایهگذاری روی اقتصاد یک کشور بیشتر آگاه بشید. آیا میدونستید که غولهای بزرگی مثل گوگل، ماکروسافت و اپل از پشتوانه سرمایهگذاری جسورانه برخوردار بودن که به این نقطه فعلی رسیدن؟ هر کدوم از این اسمها رو بذارید کنار تعداد مشاغل و فرصتهای شغلی جدیدی که هرکدوم خلق کردن و تاثیرشون رو روی اقتصاد آمریکا و حتی کشورهای وابسته ببینید. آمریکا به خوبی از فرصت خلق شده صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه مطلع هست بهطوری که نیمی از کل صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه (Venture Capital Fund) تو این کشور قرار گرفته.
برای اینکه یک صندوق سرمایهگذاری جسورانه تشکیل شود و شروع به سرمایهگذای نماید مراحل زیر را باید طی کند. البته در خلال این مراحل موارد جزئیتر هم وجود دار که اونها رو نمیگم
برای بررسی تفاوت این دو مدل سرمایهگذاری دو تا جدول زیر بهطور کامل تفاوتهای این دو مدل رو به خوبی نشون میده:
دو پارامتر تاثیر گذار در این تفاوت بلوغ کسب و کار و زمان سرمایهگذاری هست.
باید توجه داشت که زمان ورود سرمایهگذاران خطرپذیر به یک کسب و کار ارتباط مستقیمی با سطح بلوغ استارتآپ دارد که یکی از معیارهای سنج این سطح معیار TRL هست که از اینجا میتونید مقالهای که راجع به این معیار نوشتم رو مطالعه بفرمایید.
اگر یادتون باشه بالاتر گفتم که تامین مالی صندوقهای جسورانه توسط شرکا انجام میشه و صندوق با این پولی که جمع کرده و تخصص ارتباطاتی که داره شروع به سرمایهگذاری میکنه. اینجا میخوام یکمی جزئی تر راجع به این قضیه صحبت کنیم. تامین کنندگان مالی صندوق رو شرکا محدود ( Limited Partners یا LPs) میگن در مقابل به سرمایهگذاران شرکا عام (General Partners یا GPs) گفته میشه که به توسعه استراتژی سرمایهگذاری میپردازن. بخوام خیلی صاف و ساده بگم بخش اعظم سرمایه صندوق (80 تا 90 درصد) توسط LPs تامین میشود و GPs تیم مدیریتی صندوق را تشکیل داده و با توجه به تخصص خود در حوزه کارآفرینی به سرمایهگذاری مبلغ تامین شده را روی استارتآپهای پر بازده سرمایهگذاری میکند. البته 10 تا 20 درصد از سرمایه صندوق هم توسط GPsها تامین میشود. تصویر زیر به خوبی این مطالب را نشان میدهد.
به طور کلی از لحاظ ساختاری دو نوع سرمایهگذاری جسورانه داریم. الف) سرمایهگذاری جسورانه سازمانی ب) فرشتگان سرمایهگذاری
فرشتگان سرمایهگذاری افرادی هستند که با سرمایه شخصی یا اطرافیان خود اقدام به سرمایهگذاری بر روی ایدهها و استارتآپها مینمایند. این نوع از سرمایهگذاران دارای محدودیت خاصی نبوده و از ساختار سازمانی خاصی پیروی نمیکنند.
بهطور کلی صندوقهای جسورانه سازمانی به چهار دسته زیر تقسیمبندی میشوند:
1. شرکتهای سرمایهگذاری کوچک (Small Business Investment Companies یا SBICs)
2. صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه مالی (Financial Venture Capital Funds)
3. صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه شرکتی (Corporate Venture Capital Funds)
4. سرمایهگذاری جسورانه مشارکت محدود (Venture Capital Limited Partnerships)
در ایران صندوقهای سرمایهگذاری مشارکت محدود به شکل صندوقهای قابل معامله در بورس و تحت نظارت سازمان بورس و اوراق بهادار عرضه میشوند.
ارکان صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه مشارکت محدود در ایران شامل موارد زیر است:
1. مجمع صندوق
2. هیأت مدیره
3. مدیر صندوق
4. کمیته سرمایهگذاری
که نهادهای نظارتی بر موارد 2 تا 4 شامل متولی و حسابرس میشوند.
از اجتماع دارندگان واحدهای سرمایهگذاری تشکیل شده و هر سرمایهگذار به نسبت تعداد واحدهای سرمایهگذاری در تملک خود دارای حق رای است.
مجمع میتواند اساسنامه، امیدنامه، هیئت مدیره، مدیر، متولی و حسابرس را انتخاب و حق الزحمه آنها را تعیین کند و یا هر یک از آنها را از سمت خود عزل کند. برای رسمیت داشتن مجمع، حضور دارندگان حداقل بیش از نصف واحدهای سرمایهگذاری ضروری است.
هیأت مدیره صندوق متشکل از (3،5،7) شخض حقیقی و یا حقوقی است که یکی از اعضای آن مدیر صندوق است. سایر اعضا نیز به مدت 2 سال به انتخاب مجمع صندوق تعیین میشوند. اما وظایف هیئت مدیره شامل موارد زیر است:
مدیر صندوق یک شخص حقوقی است که وظایف زیر را بر عهده دارد:
مدیر صندوق به منظور انجام فعالیت سرمایهگذاری خود اقدام به تشکیل کمیتهای تحت عنوان کمیته سرمایهگذاری متشکل از افراد متخصص و مجرب میکند. وظایف این کمیته به شرح زیر است:
متولی صندوق باید از بین شرکتهای تامین سرمایه، مشاور سرمایهگذاری و سبدگردان انتخاب شود. این رکن از صندوق یک رکن اجرایی مستقل است. وظایف این رکن شامل:
حسابرس صندوق باید از بین موسسات حسابرسی معتمد که عموماً توسط سازمان بورس معرفی میشود انتخاب شود. حسابرس به صورت شش ماهه یا یکساله سوابق و دادههای مالی شرکت را مورد ارزیابی قرار میدهد تا اطمینان حاصل شود که صورتهای مالی بهصورت منصفانه و بیطرفانه وضعیت مالی شرکت و نتیجه فعالیتهای آن و تغییرات را نشان میدهد.
از زمانی که وارد فضای سرمایهگذاری خطرپذیر شدم یکی از بزرگترین دغدغههای من این بود که اساس کار صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه یا همون VCFها چطوریه و از چه ارکانی تشکیل شده. امیدوارم این مقاله تونسته باشه برای شما خواننده محترم مفید بوده باشه. خوش حال میشم نظرتون رو برای من کامنت کنید
منابع